بررسی فقهی - حقوقی تلقیح مصنوعی
بررسی فقهی - حقوقی تلقیح مصنوعی | |
---|---|
پدیدآوران | فاضل لنکرانی، محمدجواد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | بحثی استدلالی در تبیین مسائل فقهی و حقوقی شکلهای مختلف تلقیح مصنوعی |
ناشر | مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1389ش/1432ق |
موضوع | تلقیح مصنوعی انسان - قوانین و مقررات - مطالعات تطبیقی، تلقیح مصنوعی انسان (فقه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 198/6 /ت8ف2* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بررسی فقهی تلقیح مصنوعی، تقریر دروس محمدجواد فاضل لنکرانی (معاصر)، به قلم سید مهدی طباطبایی، به زبان فارسی است.
ساختار
کتاب، حاوی مقدمه محمدرضا فاضل کاشانی، درآمد، مقدمه مؤلف و متن کتاب در دو بخش است. هرکدام از این دو بخش دارای دو فصلند.
گزارش محتوا
این اثر حاصل بیست جلسه از درس خارج آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی است که مباحث مربوط به لقاح مصنوعی را از جنبه فقهی و حقوقی بهصورت استدلالی مورد بررسی قرار داده و آن را به نتیجه رسانده است[۱].
نویسنده در ذیل عنوان «درآمد» نوشته است: لقاح مصنوعی، یکی از موضوعهایی است که امروزه مورد توجه و ابتلای بسیاری از خانوادهها و افراد است و سؤالهای مختلفی را برانگیخته است. این موضوع، بهخصوص برای کسانی که به دلیل بیماری یکی از زوجین، یا هر دو که قادر نیستند بهصورت طبیعی بچهدار شوند، بیشتر مطرح است. شیوع معضل ناباروری در میان بسیاری از خانوادهها، توجه آنها را به تلقیح مصنوعی و بارداری از این راه، معطوف کرده؛ بهطوریکه با گسترش روزافزون روشهای تلقیح مصنوعی، همهروزه بر شمار سؤالهای مختلف فقهی و حقوقی پیرامون آن افزوده میشود. با توجه به نوپیدا بودن این موضوع، سابقه بحث فقهی و حقوقی پیرامون آن نیز به بیش از چند دهه نمیرسد، اما در همین فاصله اندک، نوشتارها و پژوهشهای فقهی و حقوقی بسیاری پدید آمده که هریک با رویکردی خاص و متفاوت، به این موضوع نگریسته است. این نوشتار با توجه به اهمیت موضوع و لزوم پاسخگویی به سؤالهای افراد و نیاز علمی مجامع علمی و نهادهای حقوقی و قانونی، نگاشته شده است. در این راستا، ضمن ترسیم جوانب و صورتهای مختلف تلقیح مصنوعی، همچنین موضوعشناسی مبتنی بر دادههای روز علوم تجربی، تلاش گردیده با کنکاش و دقت علمی مبتنی بر اجتهاد پویا و ناظر به نیازهای زمان و مکان و نیز با تکیه بر اصول و مبانی فقه سنتی، جوانب و صورتهای مختلف این موضوع به روش استدلالی به بحث گذاشته شده و برخی از نظریات فقهی و حقوقی در این زمینه نیز به بوته نقد علمی نهاده شود[۲].
در تلقیح مصنوعی بهطور کلی، در دو محور بحث میشود:
محور نخست: بررسی و تعیین حکم تکلیفی اقسام تلقیح مصنوعی. در این محور درباره حکم شرعی صورتهای مختلف تلقیح مصنوعی، و جواز یا حرمت هریک، بحث میشود.
از جمله بحثهای مهم فقهی و حقوقی که از جهاتی به این محور مربوط میشود، موضوع اهدای جنین میباشد. در اهدای جنین یا اهدای رحم، نطفه مرد و تخمک همسر او را، در خارج یا در رحم زن صاحب تخمک، مورد لقاح قرار میدهند و بعد از تکوین جنین، چون رحم این زن توانایی نگهداری این جنین را ندارد، آن را در رحم زن دیگر قرار میدهند.
محور دوم: بحث درباره حکم وضعی و آثار حقوقی مترتب بر تلقیح مصنوعی. بهعبارتدیگر، فارغ از اینکه قائل به جواز یا عدم جواز هریک از شکلهای تلقیح مصنوعی باشیم، جنین متولدشده از این راه، حکمش چیست، مثلاً فرزند کیست؟ پدر و مادر او چه کسانی هستند؟ از چه کسی ارث میبرد؟ و...
لازم به ذکر است که بخش عمده این نوشتار به محور اول، یعنی حکم تکلیفی تلقیح مصنوعی، اختصاص دارد، ولی بهتناسب مباحث و موضوعات، به بیان حکم جنین و فرزند تکوّنیافته نیز پرداخته میشود[۳].
در یک تقسیمبندی کلی، تلقیح مصنوعی بر دو قسم میباشد:
- تلقیح با نطفه یا اسپرم شوهر؛
- تلقیح با نطفه یا اسپرم مرد بیگانه (اجنبی).
از نظر حقوقی و فقهی میتوان آن را به دو قسم زیر تقسیم کرد:
- تلقیح ناشی از نکاح، بدون دخالت نطفه بیگانه، که خود آن به صورتهای مختلف قابل تقسیم است.
- تلقیح ناشی از غیر نکاح، با دخالت نطفه بیگانه، که آن را به دو نوع تلقیح عمدی و تلقیح غیر عمدی تقسیم میکنند.
پرواضح است که هریک از تقسیمات فوق برای جایی است که ناباروری از طرف مرد باشد، اما اگر علت ناباروری، نبودن تخمک (اوول) از طرف زن باشد، شکل تلقیح فرق خواهد کرد.
با تلفیق هریک از تقسیمهای فوق و با عنایت به عوامل مختلف نازایی و ناباروری زن و شوهر، صورتها و فرضهای زیادی به دست میآید. نویسنده، مهمترین اقسام تلقیح مصنوعی را در یک نمودار منطقی ترسیم کرده است[۴].
یکی از اقسام چنین است: زن و مردی که همسر قانونی یکدیگر هستند، حال اگر لقاح بین نطفه مرد با تخمک زن، پس از فوت مرد و در ایام عده زن صورت گیرد، چه حکمی دارد؟ فرض کنید مرد در زمان حیاتش، نطفه خود را گرفته و آن را به بانک اسپرم بسپارد تا در یک شرایط خاص، نگهداری کنند. سپس بعد از فوت او، در زمانی که همسرش در عده وفات است، نطفه را در رحم او قرار دهند. البته این مسئله مبتنی بر فرع فقهی دیگری است که آیا با فوت شوهر، زوجیت ملغی شده و از بین میرود، یا اینکه زوجیت بعد از فوت شوهر، تا زمانی که زن در عده اوست، ملغی نمیشود[۵].
در بخش دوم کتاب، مباحث حقوقی تلقیح مصنوعی مطرح شده است. بدین معنا که فرزند متولدشده بدین روش، متعلق به کیست؟ و پدر و مادر او چه کسانی هستند؟
مؤلف در این بخش، ابتدا حقیقت نسبت را مورد بررسی قرار داده، سپس نسب فرزند را در شکلهای مختلف تلقیح مصنوعی که حکم فقهی آنها را در بخش اول گذرانده، بررسی میکند.
ایشان درباره بچهای که از طریق رحم اجارهای متولد شده (بدین صورت که تخمک و نطفه از زن و شوهر قانونی باشند) میگوید: در اینجا این احتمال وجود دارد که بگوییم این فرزند دو مادر دارد. همان طور که شخص میتواند با شیر خوردن، مادری رضاعی نیز داشته باشد، از روی تنقیح مناط، چهبسا بتوان حکم کرد: این جنینی که نه ماه در شکم این زن تغذیه کرده است و از او متولد شده، فرزند او محسوب شود. البته مادر نسبی او همان صاحب تخمک است و این زن، مادر رضاعی او تلقی خواهد شد[۶].
وضعیت کتاب
پاورقیها به مستند ساختن مطالب و گاه توضیح برخی از مباحث، اختصاص یافته است.
فهرست اجمالی مطالب در ابتدا و فهرست مندرجات در انتهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمات و متن کتاب.