برآمدن قاجار: تاریخ ایران از پایان عصر صفوی تا قتل آقامحمدخان قاجار

    از ویکی‌نور
    برآمدن قاجار: تاریخ ایران از پایان عصر صفوی تا قتل آقامحمدخان قاجار
    برآمدن قاجار: تاریخ ایران از پایان عصر صفوی تا قتل آقامحمدخان قاجار
    پدیدآورانزرگری‌نژاد، غلامحسین (نویسنده)
    ناشرنگارستان اندیشه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک7ـ04ـ5273ـ622ـ978
    موضوعایران‌ -- تا‌ریخ‌ -- قا‌جا‌ریا‌ن‌، ۱۱۹۳ - ۱۳۴۴ ق‌.,ranB -- History -- 5291 - 9771 ,Qajars
    کد کنگره
    ‏DSR۱۳۱۱/ز۴ب۴

    برآمدن قاجار: تاریخ ایران از پایان عصر صفوی تا قتل آقامحمدخان قاجار تألیف غلامحسین زرگری‌نژاد؛ این کتاب جلد نخست از مجموعۀ چند جلد کتاب در تاریخ ایران عصر قاجار است که برای دانشجویان و علاقمندان تاریخ ایران تا نهضت مشروطه نوشته شده است. شالودۀ این پژوهش بر این پرسش است که انگیزۀ تلاش‌های آقامحمدخان غارت بود یا حصول به وحدت ارضی دیرینه؟

    ساختار

    کتاب در شش فصل نگاشته شده است. عناوین فصلهای کتاب عبارت است از:

    فصل اول: معرفی و ارزیابی منابع و مآخذ تاریخی

    فصل دوم: زمینۀ تاریخی: چشم‌اندازی کلی به میراث صفویان و تداوم آن در دورۀ قاجار

    فصل سوم: تبار و پیشینه و خیزش‌های ناموفق

    فصل چهارم: ایران از قتل نادر تا ظهور آقامحمدخان قاجار

    فصل پنجم: آقامحمدخان قاجار بر سریر قدرت

    فصل ششم: جستار در مبانی لشکرکشی آقامحمدخان به قفقاز و هجوم به شوشی و تفلیس

    گزارش محتوا

    این کتاب جلد نخست از مجموعۀ چند جلد کتاب در تاریخ ایران عصر قاجار است که برای دانشجویان و علاقمندان تاریخ ایران تا نهضت مشروطه نوشته شده است. شالودۀ این پژوهش بر این پرسش است که انگیزۀ تلاش‌های آقامحمدخان غارت بود یا حصول به وحدت ارضی دیرینه؟ باور نویسنده به عنوان فرضیه این است که دغدغۀ اصلی خان قاجار فرمانروایی یکپارچه در ایران و تجدید وحدت ارضی کشور بود. نگاه و نگرش نویسنده به تاریخ قاجاریه، نگاهی است بر اساس منابع دست‌اول و رهیافت عقلی به روایت‌ها و به‌کارگرفتن هر نظریه‌ای که بتواند فروغ و روشنی بر موضوع افکند؛ به بیان دیگر اگرچه در تاریخ‌پژوهی اصالت به گزارش‌ها داده شده است، روایت با معیار عقل و خرد هم سنجیده شده است و اصالت به روایت‌ها داده نمی‌شود، بلکه همراه با آن درایت نیز به کار گرفته شده است.

    منابع تاریخی دست‌اول عبارت‌اند از آثاری که مورخان نوشته‌اند و محتوای آنها یا حاصل مشهودات و یافتۀ مستقیم نویسندگان آنهاست یا برگرفته از روایت شاهدان بی‌واسطه. مطابق همین رهیافت و تعریف از تاریخ، هر پژوهش تاریخی نیز که متکی به این منابع و مستند به آن آثار باشد، پژوهشی ارزشمند و معتبر است. در فصل نخست کتاب منابع و مآخذ تاریخی معرفی و ارزیابی شده است.

    صفویان در عصر حاکمیت خود در ایران، در عرصۀ مبانی فرمانروایی، ساخت قدرت، هنجارهای اجتماعی، باورها و اعتقادات، نهاد روحانیت، تصوف، نظام حقوقی و مالی و اداری و دیوانی و.... بنیان‌ها و اصول و قواعد و روش‌هایی را پدید آوردند و به اجرا گذاشتند که بیشتر آنها پس از فروپاشی نظام صفوی در حیات تاریخی ایران برجا ماند و با اندک تغییری در عصر قاجار نیز ادامه یافت. در فصل دوم کتاب چشم‌اندازی کلی به میراث صفویان و تداوم آنها در دورۀ قاجار انداخته شده است؛ این موضوع ذیل چند محور قابل مطالعه است: میراث فرهنگی، میراث اجتماعی، سازمان اداری و میراث اقتصادی.

    پیوند نه‌چندان گستردۀ قاجاریان با صفویان در عصر حیدر و سپس دورۀ تکاپوهای شاه اسماعیل برای صعود به مراتب سروری سیاسی باعث شد که آنان در زمرۀ طوایف قزلباش به شمار آیند. با این وجود حضور محدودی که برخی سران قاجار در کنار شیخ حیدر و شاه اسماعیل و شاه طهماسب و شاه صفی داشتند و با توجه به حضور کم‌رنگ آنان در دستگاه نظامی و سیاسی صفویه، باید به ادعای مورخان قاجاری مبنی بر حکومت و خانیت آنها بر ایالات مهم و معتبر یا برخورداری‌شان از تیول یک منطقه در عصر شاه عباس و شاهان بعدی صفوی و اینکه ایل جلیل و نبیل قاجار در دورۀ صفویان از اعزه و اجله ایلات قزلباش بودند، به دیدۀ تأمل نگریست. فصل سوم اختصاص به بررسی تبار و پیشینه و خیزش‌های ناموفق در دورۀ صفویه دارد.

    پس از نبردها و جنگ‌های بیست‌سالۀ نادر در شرق و غرب و شمال و جنوب کشور و حتی در هند و خلیج فارس، چون او سرانجام در خبوشان کشته شد، افزون بر دوره‌ای از جنگ و خونریزی میان مدعیان جانشینی او به‌ویژه عادل‌شاه و ابراهیم‌شاه، خان‌های دیگری نیز در سراسر ایران برای صعود به مراتب قدرت فراگیر یا محلی قد علم کردند و از سال 1160 تا 1210 قمری ضمن یغمای مناطق مختلف ایران، با ایجاد ناامنی در شهر و روستا، هر زمینۀ بازمانده‌ای برای توسعۀ اقتصادی و مدنی و فرهنگی را از بیخ و بن برکندند. در فصل چهارم ذیل بررسی تاریخ ایران از قتل نادر تا ظهور آقامحمدخان قاجار، به این نبردها نیز پرداخته شده است.

    پس از قتل محمدحسن‌خان قاجار به دسترو شیخ علی‌خان زند، تمام خانه و کاشانۀ او هم ویران شد. خانوادۀ خان مقتول که وحشت‌زده بودند، ناگزیر به تراکمه یموت، حامیان سنتی خود پناه جستند. کمی بعد به فرمان کریم‌خان زند، تعدادی از فرزندان خان مقتول قاجار را از استرآباد به قزوین و شماری را هم به شیراز انتقال دادند؛ فقط آقامحمدخان بود که چندی همانند پدرش متواری شد و برای مدتی میان یموت‌ها پنهان گشت. اما چون سرانجام نتوانست برنامۀ هجوم به استرآباد را که پس از بازگشت زکی‌خان از این شهر تدارک دیده بود، به نتیجه برساند، توسط محمدخان سوادکوهی دستگیر شد و او را به شیراز فرستادند. فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی برآمدن آقامحمدخان و نشستن او بر سریر قدرت دارد.

    در فصل ششم کتاب مبانی لشکرکشی آقامحمدخان به قفقاز و هجوم به شوشی و تفلیس بررسی شده است. اما پیش از آن، نگاهی کلی به شالوده‌های سیاست‌های امپراتوری خاندان رومانف در قفقاز و تعلیل مبانی روس‌ها در منطقه و مساعدت غیرمستقیم عثمانی‌ها به دربار رومانف برای استیلای بی‌دغدغه بر قفقاز پس از فروپاشی نظام صفوی انداخته شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها