بدن در ذهن: مبنای جسمانی معنا، تخیل و استدلال

    از ویکی‌نور
    بدن در ذهن: مبنای جسمانی معنا، تخیل و استدلال
    بدن در ذهن: مبنای جسمانی معنا، تخیل و استدلال
    پدیدآورانجانسون، مارک (نویسنده) میرزابیگی، جهانشاه (مترجم)
    عنوان‌های دیگرThe Body in the Mind: The Bodily Basis of Meaning, Imagination, and Reason
    ناشرآگاه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1396
    چاپاول
    شابک9789644163821
    موضوعمعني (فلسفه)

    بدن انسان (فلسفه) تخيل (فلسفه)

    عقل
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    B ۱۰۵/م۶ج۲ ۱۳۹۶

    بدن در ذهن: مبنای جسمانی معنا، تخیل و استدلال تألیف مارک جانسون؛ ترجمه جهانشاه میرزابیگی. این کتاب به بررسی نقش محوری بدن در شکل‌گیری معنا، تخیل و استدلال می‌پردازد و با نقد دوگانی دکارتی، استدلال می‌کند که فهم انسان ریشه در تجربیات جسمانی دارد. نویسنده با معرفی مفاهیمی مانند طرح‌واره‌های تصویری و نگاشت‌های استعاری، نشان می‌دهد که چگونه ساختارهای پیش‌مفهومی بدن، اساس معنا و عقلانیت را تشکیل می‌دهند.

    ساختار

    کتاب شامل یک مقدمه و هشت فصل است که به ترتیب به بررسی ضرورت توصیف غنی‌تر از معنا، طرح‌واره‌های تصویری، ساختار گشتالتی، نگاشت‌های استعاری، نظریه تخیل و ماهیت معنا می‌پردازد.

    گزارش کتاب

    کتاب «بدن در ذهن» اثر مارک جانسون به چالش کشیدن سنت دوگانی دکارتی می‌پردازد که ذهن و بدن را به عنوان دو جوهر کاملاً مجزا در نظر می‌گیرد. جانسون در فصل اول با عنوان «ضرورت یک توصیف غنی‌تر برای معنی و استدلال»، نارسایی‌های رویکرد عین‌گرایانه به معنا و عقلانیت را بررسی می‌کند و لزوم توجه به نقش تخیل و تجربه جسمانی را مطرح می‌سازد.

    در فصل دوم با عنوان «پیدایی معنی از طریق ساختار طرح‌واره‌ای»، نویسنده مفهوم طرح‌واره‌های تصویری را معرفی می‌کند که ساختارهای پیش‌مفهومی حاصل از تجربه جسمانی ما با جهان هستند. این طرح‌واره‌ها مانند «درون-بیرون»، «مسیر»، «تعادل» و «نیرو» اساس درک ما از جهان را تشکیل می‌دهند.

    فصل سوم به بررسی «ساختار گشتالتی به‌مثابه قیدی بر معنی» می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه ادراک‌های حسی ما تحت تأثیر الگوهای کلی‌تر قرار دارند. فصل چهارم با عنوان «نگاشت‌های استعاری طرح‌واره‌های تصویری» به تحلیل این موضوع اختصاص دارد که چگونه این طرح‌واره‌های جسمانی از طریق استعاره به حوزه‌های انتزاعی ترجمه می‌شوند.

    جانسون در فصل پنجم نشان می‌دهد که «چگونه طرح‌واره‌ها معنا، فهم و عقلانیت را مقید می‌سازند» و در فصل ششم «به سوی نظریۀ تخیل» حرکت می‌کند. فصل هفتم به بررسی «ماهیت معنی» و فصل هشتم به بحث درباره واقع‌گرایی با توجه به یافته‌های کتاب اختصاص دارد.

    این کتاب با ارائه دیدگاهی جدید نشان می‌دهد که تخیل نه تنها در خلاقیت، بلکه در ساختار بنیادین معنا و استدلال نقش اساسی دارد و این تخیل خود ریشه در تجربه جسمانی ما دارد.[۱]

    پانويس

    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها