ایرانیان عرب تبار: مردم‌شناسی ساختار قومی اعراب خوزستان

    از ویکی‌نور
    ایرانیان عرب تبار
    ایرانیان عرب تبار: مردم‌شناسی ساختار قومی اعراب خوزستان
    پدیدآورانغرایاق زندی، داود (نویسنده)
    ناشرافکار جدید
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک7ـ47ـ6374ـ622ـ978
    موضوعاعراب,قوم شناسی,اعراب, -- خوزستان, -- خوزستان, -- خوزستان,قبایل و نظام قبیله ای - خوزستان
    کد کنگره
    DSR ۷۲‬/‮الف‬۶،غ۴‮الف‬۹‬‏

    ایرانیان عرب تبار: مردم‌شناسی ساختار قومی اعراب خوزستان تألیف داود غرایاق زندی، خوزستان مینیاتور کوچکی از ایران را به نمایش می‌گذارد؛ منطقه‌ای باشکوه و عظمت تاریخی که بسیاری از مناطق باستانی ایران را در خود جای داده و هر یک از این مناطق و آثار باستانی، دفتری از آموزه‌های تاریخی است که با مطالعۀ آنها نه‌تنها بسیاری از تحولات دنیای باستان، بلکه ویژگی‌های هویتی ما روشن‌تر می‌شود.

    ساختار

    کتاب در پنج فصل نگارش یافته است.

    گزارش کتاب

    قوم عرب در ایران که حدود دو درصد از جمعیت کشور را شکل می‌دهند، همچنان از وضعیت زیست آبرومندانه برخوردار نیستند و برخی مشکلات جدید زیست‌محیطی نیز بر مشکلات گذشتۀ آنها افزوده شده است. این منطقۀ برخوردار با مردمان شکیبا ویژگی‌های مهمی از تاریخ پرشکوه گذشتۀ ایرانیان را از گذشته تا جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر پیشانی خود دارد. این کتاب بر این باور است که از یک‌سو اقوام ایرانی خواسته‌ها و انتظاراتی دارند که نباید آن را در قالب گرایش‌های گریز از مرکز دید و آنها نیز همانند تمامی مردم ایران و حتی بیشتر از مناطق برخوردار کشور باید مورد توجه قرار گیرند.

    خوزستان مینیاتور کوچکی از ایران را به نمایش می‌گذارد؛ منطقه‌ای باشکوه و عظمت تاریخی که بسیاری از مناطق باستانی ایران را در خود جای داده و هر یک از این مناطق و آثار باستانی، دفتری از آموزه‌های تاریخی است که با مطالعۀ آنها نه‌تنها بسیاری از تحولات دنیای باستان، بلکه ویژگی‌های هویتی ما روشن‌تر می‌شود. هدف کلی فصل اول، استفاده از مباحث نظری موجود دربارۀ ملی‌گرایی، قومیت و هویت از دیدگاه‌های مختلف برای مطالعۀ استان خوزستان است. با پیروی از این هدف کلی، از یک‌سو شناخت مناسبی از مباحث نظری موجود در رابطه با موضوع مورد بررسی فراهم می‌شود و از سوی دیگر، مباحث نظری‌ای که بیشتر با موضوع این پژوهش همحوانی دارد، مشخص می‌شود. برای این منظور ابتدا به ضرورت برخی از احتیاط‌ها و ملاحظات روشی و نظری در مطالعۀ مباحث ملی‌گرایی و مطالعات قومی اشاره شده است. پس از آن تعاریف اصلی مورد نیاز این پژوهش مطرح و سپس رویکردهای موجود در سه حوزۀ مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی و علوم سیاسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در نهایت با استفاده از این حوزه‌ها، تلاش شده تا الگویی بین‌رشته‌ای برای مطالعۀ مسائل موجود در خوزستان ارائه شود.

    همان‌گونه که از مباحث نظری در فصل اول به دست می‌آید، چهار رویکرد تاریخی، مردم‌شناسانه، جامعه‌شناسانه و سیاسی به خوزستان در این کتاب بررسی شده است. در فصل دوم کتاب رویکرد تاریخی ـ اقلیمی به خوزستان آورده شده تا افزون بر آشنایی با ویژگی‌های طبیعی و انسانی استان خوزستان، تاریخچۀ این استان و جایگاه آن در تمدن ایرانی بررسی شود. فصل سوم به رویکرد مردم‌شناسانه می‌پردازد و در آن بحث تقسیمات اجتماعی، ارزش‌ها و آداب و رسوم، فرهنگ عمومی و نژاد و تیره و طایفه آورده شده است. رویکرد چهارم، رویکرد جامعه‌شناسانه است که با هدف آشنایی با روابط قومی، بافت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روش‌های کنترل اجتماعی، قشربندی اجتماعی، نهادهای اجتماعی، و در نهایت اعتماد اجتماعی در استان خوزستان تحلیل و مطالعه شده است. این چهار فصل امکان بررسی سیاست‌های قومی در ایران صد سال اخیر را در قبال خوزستان، در سه دورۀ پهلوی اول، دوم و در نهایت جمهوری اسلام ایران فراهم می‌کند. نتیجه‌گیری اختصاص به دو نکته داده شده است: ابتدا بررسی شده که آیا این الگوی مطالعات بین‌رشته‌ای دربارۀ قومیت با مورد مطالعاتی خوزستان امکان شناخت مناسبی را برای ما پدید آورده است و دوم اگر این شناخت مناسب بوده، راهکارهای مناسب سیاست‌گذاری قومی در خوزستان چیست؟[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها