امین، احمد

    از ویکی‌نور
    NUR09972.jpg
    نام امین، احمد
    نام‎های دیگر احمد امين بک ابراهيم

    اح‍م‍د ام‍ي‍ن‌

    نام پدر ابراهیم
    متولد 12 محرم 1304ق/11 اکتبر سال 1886م
    محل تولد قاهره مصر
    رحلت 27 رمضان 1373ق/30 مه 1954م
    اساتید
    برخی آثار الأخلاق (احمد امین)

    الإمتاع و المؤانسة: مجموع مسامرات فی فنون شتی حاضر بها الوزیر ابا عبدالله العارض فی عده لیال

    يوم الإسلام

    زعماء الإصلاح في العصر الحديث

    کد مؤلف AUTHORCODE09972AUTHORCODE

    احمد امین (1886-1954م)، ادیب، متفکر، مورخ و نویسنده نواندیش مصری.

    ولادت

    ایشان در 12 محرم 1304ق/11 اکتبر سال 1886م، در قاهره مصر متولد شد.

    تحصیلات

    پدر وی شیخ ابراهیم، مدرس الازهر بود و از همان دوران کودکی، شخصاً آموزش احمد را برعهده گرفت و علوم قرآنی و معارف اسلامی را به وی آموخت.

    وی در 1325ق/1907م، وارد مدرسه «القضاء الشرعي» شد که یکی از ممتازترین مدارس مصر بشمار می‌رفت و محمد عبده همان سال آن را تأسیس کرده بود. او در این مدرسه، به فراگیری علوم اسلامی و فقهی و ادبیات و تاریخ در کنار علوم جدید، همچون جغرافیا، فیزیک، حسابان و هندسه پرداخت. وی در سال 1330ق/1911م، با نمره عالی فارغ‌التحصیل شد و در همان مدرسه به تدریس اخلاق مشغول شد. مهم‌ترین استفاده او از مدرسه «قضا»، آشنایی با عاطف بک برکات ناظر مدرسه بود. شخصیت علمی او تأثیر ویژه‌ای بر امین گذارد و به او آموخت که روش‌شناسی تجزیه‌وتحلیل داده‌ها را در قبال دین به‌کار برد؛ حتی اگر این داده‌ها این روش را رد کنند. در این دوره او به یادگیری زبان انگلیسی پرداخت.

    مشاغل و مناصب

    وی به همکاری با بزرگانی چون: طه حسین، احمد الزیات، مصطفی عبدالرزاق و دیگران در چاپ مجله «السفور» پرداخت. او همچنین از نویسندگان برجسته مجله «الرساله» بود. این فعالیت ژورنالیستی درهای جدیدی را به روی او گشود و او را قادر ساخت مقالات اجتماعی، فکری و ادبی بنویسد و آنها را در یک کتاب ده‌جلدی با عنوان «فيض الخاطر» گردآوری کند. این کتاب، شهرت زیادی را برای او به ارمغان آورد.

    وی از 1351ق/1932م، در کسوت قضاوت کار خود را آغاز کرد. تجربه قضاوت به او قدرت دقت و تأمل دقیق داد. احمد امین از 1364ق/1945م، به دعوت طه حسین به هیئت ‌علمی دانشگاه قاهره پیوست و در دانشکده ادبیات به تدریس «نقد ادبی» مشغول شد. او در این زمان دائرة‌المعارف عرف و سنت‌های مصری را به نگارش درآورد. وی بااینکه مدرک دکترا به دست نیاورده بود، اما توانست به دلیل پژوهش‌های بسیار به درجه استادیار، استاد و سپس مدیر دانشکده ادبیات در سال 1358 دست یابد. مدیریت او بر این دانشکده دو سال به طول انجامید؛ سپس او از این سمت استعفا داد؛ چراکه مدیریت را مانعی مهم در راه کسب علم و پژوهش خود می‌دانست. او در این زمان جمله مشهوری را همواره تکرار می‌کرد: «من از استاد کمترم و از مدیر بالاتر».

    احمد امین علاوه بر تدریس در دانشگاه از ابتدای تأسیس «کمیته تألیف، ترجمه و نشر» تا زمان مرگ خود به مدت چهل سال بر آن اشراف داشت. این کمیته تأثیر مهمی بر فرهنگ عربی داشت و تولیدات فکری اروپا را در هر رشته علمی ترجمه می‌کرد و همچنین ذخایر سنت اسلامی را به‌صورت مکتوب منتشر می‌ساخت. این کمیته در این مدت حدود 200 کتاب از نویسندگان مختلف منتشر کرد. این کمیته همچنین مجله «فرهنگ» را منتشر می‌ساخت. این مجله در سال 1939م، فعالیت خود را آغاز کرد. امین سردبیری مجله را به‌عهده داشت و هر هفته مقاله‌ای را در آن منتشر می‌کرد. این مجله به معرفی جریان‌های سیاسی جدید و حمایت از جریان اجتماعی در ادبیات می‌پرداخت و انتشار آن 14 سال به طول انجامید. او همچنین در مجله مشهور «الرساله» نیز مقاله می‌نوشت و مناظرات خود را با متفکران بزرگ دوران خود در آن چاپ می‌کرد؛ از آن جمله مناظره و گفتگوی او با زکی نجیب محمود است که در مقاله‌ای از پژوهش در مورد سنت انتقاد کرده بود و معتقد بود تفکر اروپایی به دلیل برتری از نظر عنصر زمان شایستگی بیشتری برای نشر دارد. امین از این موضع انتقاد می‌کند و می‌نویسد: غرب، نوزایی و نهضت خود را بر میراث فرهنگ روم و یونان بنا کرد؛ همچنان‌که خاورشناسان نخستین کسانی بودند که به انتشار سنت پرداختند.

    امین در سال 1359ق/1940م، عضو «مجمع اللغة العربية» شد و در آنجا نیز فعالیت‌های ادبی فراوانی داشت. پیش از آن نیز او عضویت در مجمع عربی دمشق در سال 1926م، مجمع علمی عراق را پذیرفته بود. وی وظیفه فرهنگ‌سرا را ایجاد اصطلاحات و کلمات نمی‌داند، بلکه از نظر او وظیفه این نهاد ایجاد فرهنگ لغت تاریخی ادبی بزرگ است. او همچنین به عضویت شورای عالی دارالکتب در سال 1939 انتخاب شد. در سال 1945 وی مدیر معاونت فرهنگی وزارت معارف شد و در این معاونت ایده «دانشگاه مردمی» را مطرح کرد. به اعتقاد او مردم حق فراگیری دانش را دارند. او «دانشگاه مردمی» را تأسیس کرد و به این مسئله همواره می‌بالید و آن را «دختر عزیزم» می‌نامید. پس‌ از آن او مدیریت بخش فرهنگی اتحادیه عرب را نیز به‌عهده گرفت.

    وفات

    وی سرانجام در 27 رمضان 1373ق/30 مه 1954م، از دنیا رفت.

    آثار

    مهم‌ترین آثار او عبارتند از:

    1. فجر الإسلام؛
    2. ضحی الإسلام؛
    3. ظهر الإسلام؛
    4. قصة الأدب في العالم؛
    5. فيض الخاطر؛
    6. يوم الإسلام؛
    7. زعماء الإصلاح في العصر الحديث[۱].
    8. إلى ولدي؛
    9. الأخلاق؛
    10. المهدي والمهدوية؛
    11. الهوامل والشوامل؛
    12. حي بن يقظان (محقق)؛
    13. ديوان حافظ إبراهيم (مصحح)؛
    14. قا‌موس‌ العا‌دات‌ والتقا‌ليد والتعا‌بير المصرية‌؛
    15. هارون‌الرشيد؛

    و...[۲].

    پانویس

    1. ر.ک: مالکی، محمد؛ هیثم محفوظ، مریم، ج13، ص100-103
    2. ر.ک: کتابخانه دیجیتال نور

    منابع مقاله

    1. مالکی، محمد؛ هیثم محفوظ، مریم، «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان»، زیر نظر علی‌اکبر علیخانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، چاپ اول، 1390ش.
    2. کتابخانه دیجیتال نور

    وابسته‌ها