النوادر (اب‍وم‍س‍ح‍ل‌ اع‍راب‍ی)

    از ویکی‌نور
    النوادر(اب‍وم‍س‍ح‍ل‌ اع‍راب‍ی‌، ع‍ب‍دال‍وه‍اب‌ ب‍ن‌ ح‍ری‍ش‌)
    النوادر (اب‍وم‍س‍ح‍ل‌ اع‍راب‍ی)
    پدیدآوراناب‍وم‍س‍ح‍ل‌ اع‍راب‍ی‌، ع‍ب‍دال‍وه‍اب‌ ب‍ن‌ ح‍ری‍ش‌ (نويسنده) حسن، عزة (محقق)
    عنوان‌های دیگرکتاب النوادر
    ناشرمجمع اللغة العربیة
    مکان نشرسوریه - دمشق
    سال نشر1380ق - 1961م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    PJ‎‌ 6620‎/‎‌الف‎‌2‎‌ن‎‌9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    كتاب النوادر، تألیف ابومسحل عبدالوهاب بن حریش اعرابی (170-230ق)، عالم لغوی و نحوی قرن سوم هجری، از منابع دست اول در موضوع لغت عرب و نوادر آن است. عزه حسن تحقیق کتاب را به انجام رسانیده است.

    ابن ندیم در کتاب الفهرست دو کتاب برای ابو‌مسحل ذکر کرده است: «كتاب النوادر» و «كتاب الغريب». از بین این دو کتاب نیز تنها «النوادر» به دست ما رسیده است.

    «النوادر»، کتابی در موضوع لغت است و ماده لغوی ذکرشده در آن، تصور خوبی از زبان بادیه در جاهلیت و صدر اسلام در الفاظ و عبارات و امثال و اسالیبش به دست می‌دهد. کتاب در مجموع محکم‌ترین و وسیع‌ترین نص لغوی است که از مرحله اول جمع لغت و تدوین آن در آغاز شکوفایی تمدن اسلامی در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری به ما رسیده است. همچنین این کتاب نمونه خوبی شمرده می‌شود برای طرح اولیه‌ای که روات و علما در ابتدای کار در جمع لغت و تدوین آن، مورد پیروی قرار دادند.

    این کتاب در تمام این موارد همتا با «كتاب النوادر» ابوزید انصاری است؛ جز اینکه آن به‌لحاظ حجم وسیع‌تر و به‌لحاظ محتوا غنی‌تر است.

    این کتاب پس از نگارش، از طریق علمای بزرگی چون احمد بن یحیی ثعلب، از مؤلف آن روایت گردید و علمای بزرگی همچون ابوعمر زاهد غلام ثعلب و ابی‌عبدالله بن خالویه، با آن مأنوس گردیده و به قرائت و تصحیح آن پرداختند[۱]‏.

    منظور از الفاظ نادر در این کتاب الفاظی است که استعمالش در زبان عرب اندک است. هرچه لفظ بیشتر استعمال شود و تعداد بیشتری از عرب آن را بشناسند و در زبان عرب رایج باشد، اجود و افصح است و برعکس هرچقدر لفظی استعمالش کم باشد و تعداد اندکی آن را بشناسند، نادر و مجهول است؛ بنابراین کثرت استعمال و قلت آن معیار صحیحی است که می‌توان بر اساس آن حکم کرد که این لفظ فصحیح معروف یا نادر مجهول است؛ به‌عنوان مثال در «النوادر» ابومسحل آمده است: «گفته می‌شود: إن فلاناً لذوشرفة و ما أعظم شرفته»، لفظ «شرفة» به معنای شرف، کم‌استعمال است و استعمالش به حد استعمال لفظ «الشرف» مشهور نیست؛ چراکه در زبان جمهور رایج نیست؛ لذا واگذارده شده و از نوادر بشمار می‌آید[۲]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص12
    2. ر.ک: حسن، عزة، ص126

    منابع مقاله

    1. مقدمه کتاب.
    2. حسن، عزه، «كتاب النوادر لأبي‌مسحل الأعرابي»، المجمع اللغة العربية بدمشق، المجلد السادس و الثلاثون، ص119 تا 126.


    وابسته‌ها