المنجد فی اللغة (أقدم معجم شامل للمشترک اللفظي)
| المنجد فی اللغة (أقدم معجم شامل للمشترک اللفظي) | |
|---|---|
| پدیدآوران | کراع النمل، علی بن حسن (نويسنده)
عمر، احمد مختار (محقق) عبدالباقی، ضاحی (محقق) |
| ناشر | عالم الکتب |
| مکان نشر | مصر - قاهره |
| سال نشر | 1988م |
| چاپ | 2 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | ک4م8 6620 PJ |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المنجد فی اللغة، تألیف أبيالحسن علي بن حسن هنائي (متوفی حدود 310ق) مشهور به كراع، از قدیمیترین منابع در توضیح معانی کلمات مشترک لفظی و لغات غریب و نامأنوس است.
اهمیت و جایگاه کتاب
- «المنجد» به عنوان یک «مصدر» (منبع اصلی) در علم لغت مورد توجه قرار گرفته و لغویون متأخر نیز در بسیاری موارد، از آثار او نقل کردهاند. این نشاندهنده اعتبار و جایگاه علمی کتاب در میان اهل فن است.[۱]
- اهمیت کتاب «المنجد» بیشتر ناشی از جایگاه والای علمی نویسنده آن به عنوان یکی از عالمان بزرگ علم لغت است که عمر خود را صرف پژوهشهای لغوی کرده و این کتاب به عنوان یکی از دو اثر اصلی و شناختهشده او در زمینه لغت مورد توجه لغویون قرار گرفته است. [۲]
ساختار و محتوای تفصیلی
این کتاب قدیمیترین کتابی است که در موضوع مشترک لفظی به ما رسیده است. کتاب حاوی نزدیک به هفتصد کلمه است،(ص 19) در حالیکه کتاب ابوعبید (متوفی 224ق) حدود 150 کلمه و کتاب ابوعمیثل (متوفی 240ق) حدود 300 کلمه است.
این اولین کتابی در نوع خود است که روح سازماندهی، بویژه در دو بخش اول و ششم آن اعمال شده است. با وجود اینکه بخش اول کتاب به ترتیب الفبایی نیست، در آن نوعی از ترتیب را مشاهده میکنید که در آن با قسمتهای بالاتر بدن آغاز شده و به تدریج به پایین میآید تا به پاها برسد.
همچنین این کتاب -اگر نگوییم اولین کتاب – از اولین کتابهایی است که در ترتیب ماده لغوی صورت کلمه را لحاظ کرده نه ریشه آن را. این شیوه در قرن چهارم رایج بوده است؛ چراکه کسانی چون سجستانی در «غریب القرآن» و ابن ولاّد در «المقصور و الممدود» از این شیوه پیروی میکردهاند.[۳]
بسیاری از مواد لغوی آن از منابع قدیمی که به دست ما نرسیده گرفته شده است؛ بنابراین کتاب کراع، قدیمیترین کتاب مشتمل بر آن لغات است و فراوان لغاتی در کتب لغت وجود دارد که تنها به کراع نسبت داده میشود. [۴]
کراع بعد از مقدمهای کوتاه، ساختار کتاب را بر شش باب که هر کدام دارای فصولی است پیریزی کرده است.
باب اول در ذکر اعضا بدن انسان از سر تا قدم؛
باب دوم در انواع حیوان از مردم، درندگان، چهارپایان و خزندگان و حشرات؛
باب سوم در پرندگان مختلف (شکارچی و غیر شکارچی)؛
باب چهارم در سلاح و مانند آن؛
باب پنجم در آسمان و توابع آن؛
باب ششم در زمین و هر آنچه بر آن است که طبق حروف الفبا دارای 28 فصل است از الف تا یاء؛
در هر باب از شواهدی که دلالت بر مراد دارد با رعایت گزیدهگویی و اختصار استفاده کرده است.
ابواب پنجگانه اول به دلیل اختصار از ترتیب خاصی تبعیت نمیکنند. [۵]
ویژگیهای کتاب
توجه نویسنده بیشتر به مذهب کوفی بوده است؛ چراکه لغویونی که از دو کتاب وی اقتباس کردهاند، دوازده نفر کوفی و هشت نفر بصری بودهاند. این تأکیدی است بر آنچه ابن ندیم گفته که هنائی متمایل به کوفیین بوده و مخالف با سخن قفطی است که او را متمایل به بصریین دانسته است.[۶]
کراع در این کتاب در بین معانی متفاوت هر لفظ اولین معنایی که به ذهم متبادر میشود را معنای اصلی و محوری برمیشمرد و بقیه را معانی ثانوی و فرعی میداند؛ وی بر روشن کردن معنای کلمه در نهایت وضوح اصرار میورزد؛
این کتاب بسیاری از کلمات یمنی که موطن اولی نویسنده بوده را در بردارد؛
برخی تعابیر مصری آن زمان را نیز دربردارد؛
تقسیم ابواب به ترتیب معانی شیوهای است که در بین لغویین مرسوم نبوده و بعد از وی نیز کسی در مشترک لفظی از وی تبعیت نکرده است اما در مشترک معنوی این شیوه تبعیت میشود؛ [۷]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه کتاب؛