المعارضة و الرد علی أهل الفرق و أهل الدعاوي في الأحوال
المعارضة و الرد علی أهل الفرق و أهل الدعاوي في الأحوال | |
---|---|
پدیدآوران | تستری، سهل بن عبدالله (نويسنده) جعفر، محمد کمال (محقق) |
سال نشر | 1400ق - 1980م |
چاپ | 1 |
موضوع | اخلاق عرفانی - تصوف - سهل تستری، 200؟ - 282؟ق. - کلام اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 6م9س 289 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المعارضة و الرد علی أهل الفرق و أهل الدعاوي في الأحوال، تألیف مفسر و صوفی قرن سوم هجری قمری، ابومحمد سهل بن عبدالله تُستَری (200-283ق)، برخی از آداب سیر و سلوک معنوی را بر اساس روایات و مأثورات بیان میکند. رئیس بخش فلسفه اسلامی دانشکده دارالعلوم دانشگاه قاهره، محمد کمال جعفر این کتاب را تصحیح کرده و برای آن، مقدمه و تعلیقات نوشته و به معرفی نویسنده و آثارش پرداخته است.
درباره اسم کتاب
این اثر، کتابی جدلی و انتقادی نسبت به فرقههای گوناگون نیست، بلکه اثری صوفیانه بر اساس دیدگاه سهل بن عبدالله تستری است و گاهی نسبت به اندیشهها یا عادات یا فرقههای صوفیان نیز انتقادی دارد[۱].
هدف و روش
- سهل بن عبدالله تستری بدون مقدمه، کلامش را با نقل روایتی درباره عمل کردن به روایات و بیثمری علم بیعمل آغاز کرده است.
- محمد کمال جعفر، نوشته است: معارف سهل بن عبدالله تستری به ابوطالب مکی رسید و بر او تأثیر گذاشت و از جمله میتوان این اثرپذیری را در کتاب قوت القلوب مشاهده کرد و مکی در موارد فراوانی بعد از نقل کلام تستری میگوید: این سخن، حق است و ما پیرو نظر او هستیم[۲].
ساختار و محتوا
در این اثر، بیش از هر چیزی، روایات گوناگون نقل شده است و دیگر، هیچ و نظم و ساماندهی مشخصی در آن مشاهده نمیشود. «رزق و روزی»، «نوشتن علم»، «درمان وسوسه»، «مفهوم و حقیقت فقر»، «مشروعیت کسب»، «توجه به خدا در کردار و گفتار» و «ارتباط بین اندیشه، عقیده و عمل» برخی از مباحث مهمّ کتاب حاضر است.
نمونه مباحث
- ابوالقاسم بن عبدالرحمن بن عبدالله زاهد در شهر قیروان از محمد بن عبدالله نهاوندی از ابوالحسن احمد بن محمد بن سالم در بصره نقل کرده است که او به سهل بن عبدالله نامه نوشت و از او 5000 مسئله پرسید؛ یعنی در زمینه علم توحید، معرفت، یقین، رضا، توکل و نفسشناسی؛ مانند: صدق، اخلاص، خوف و رجا، ورع، زهد، حیا و مراقبه و مانند آن. محمد به من گفت که احمد گفت: من آن پرسشها را حفظ کردهام و پاسخهایش را نیز میدانم، ولی به هیچ شخصی نگفتهام! به او گفته شد: ای ابوالحسن! چرا؟! گفت: چون من میگویم خدای عزّوجل چنین گفت و رسول خدا(ص) چنان، ولی شما نمیپذیرید (عمل نمیکنید)، تا چه برسد به سخن دیگران![۳].
- سهل گفت: بدانید که در آخرالزمان، حسنات باقی نمیماند! گفتند: ای ابامحمد! این موضوع بهخاطر چیست؟ گفت: زیرا در بین آنان ادعای مقامات فراوان میشود و ریاست دنیایی را دوست دارند و سخنانی که در بین خودشان میگویند، عبارت است از بدگویی و خردهگیری و غیبت نسبت به صالحان. پس به همین خاطر خوبیهایشان تباه میشود[۴].
- از ابومحمد (سهل بن عبدالله تستری) پرسیدند: کسانی که مینشینند و کاری نمیکنند، چه حکمی دارند؟ گفت: این، اشتباه است و چنین رفتاری از منش صدیقان نیست، مگر آنکه مشغول علمآموزی شوند یا به ذکر خدا بپردازند یا خدای متعال را عبادت کنند[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.