المدارس و نظام التعليم في بلاد الشام فى العصر المملوكي

    از ویکی‌نور
    المدارس و نظام التعليم في بلاد الشام فى العصر المملوكي
    المدارس و نظام التعليم في بلاد الشام فى العصر المملوكي
    پدیدآورانجیده، احمد خالد (نویسنده)
    ناشرالمؤسسة الجامعیة للدراسات و النشر و التوزیع
    مکان نشربیروت
    سال نشر1422ق/2001م
    چاپاول
    موضوعآموزش و پرورش -- سوریه,آموزش و پرورش -- کشورهای عربی
    کد کنگره
    ‏LA۱۴۵۵/ج۹م۴ ۱۳۸۰

    المدارس و نظام التعليم في بلاد الشام فى العصر المملوكي تألیف احمد خالد جیده، دولت مملوکیان با سرنگونى ایوبیان در مصر، حکومتى 300 ساله تشکیل داد که بر شرق جهان عرب یعنى شامات هم مسلط گشت و تا برپایى دولت عثمانى دوام یافت. این دوره به لحاظ سیاسى، نظامى، اجتماعى، فرهنگى اهمیت بسیار دارد، با این حال به بعد فرهنگى و تعلیم و تربیت این دوره سه‌قرنه توجه چندان نشده است و حتى برخى پنداشته‌اند عصر ممالیک (چه بحرى و چه چرکسى) دوران انحطاط است و در آن مدرسه و تعلیم و تربیت رونق نداشته است و نژادپرستى و تعصب نارواى دینى بر آن حاکم بوده است.

    کتاب حاضر در پى زدودن چنین باورهایى ناصواب دربارۀ مدارس و نظام آموزشى ممالیک در مصر و شام است. نگارنده کتاب را در مقدمه، پیش‌درآمد و سه بخش چندفصلى سر و سامان داده است.

    در پیش‌درآمد از وضع سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى مصر و شام در دوران بلند حکومت ممالیک سخن رفته است.

    بخش اول کتاب داراى سه فصل است. این بخش با اشارتى کوتاه به عصر ایوبیان آغاز گشته است؛ سپس در فصل یکم آن، ابتدا به انواع مدرسه و دیگر مکان‌هاى آموزشى در عصر مملوکى و پس از آن به ادیبان و عالمان این دوره پرداخته شده است.

    مکان‌هاى آموزشى بررسى‌شده عبارت‌اند از: مکتب، رباط و خانقاه، مسجد، مساجد جامع، کتابخانه عمومى و خصوصى، مرقدها، منازل عالمان و جمعیت‌هاى رسمى و سرى، سالن‌هاى ادبى، صحرا، قصرها، دکان کاغذفروشى، منازل فقیهان و شیوخ، بیمارستان، مدارس نظامیه، دارالعلم.

    در فصل دوم به مدارس شامات در عصر مملوکى پرداخته شده است. این مدارس به دو گروه مدارس دینى و مدارس دنیایى تقسیم شده است. در مدارس دینى، قرآن، حدیث، فقه و در مدارس دنیایى طب و فنون نظامى آموزش داده مى‌شده است. نگارنده تصریح کرده است به مدارسى که به آموزش ریاضیات، علوم، تاریخ و دیگر علوم انسانى اختصاص یافته باشند دست نیافته است (ص 100).

    مدارس دینى شامل، دارالقرآن، دارالحدیث، دارالقرآن والحدیث، مدارس خاص آموزش فقه مذاهب اربعه اهل سنت، مدارس صوفیان بوده است. در شرح هر مدرسه از مکان و موقعیت جغرافیایى و پایه‌گذار و موقوفات آن یاد شده است. در این شرح و شکافت، از دارالقرآن‌ها، دارالحدیث‌ها، مدارس صوفیان (رباط، زاویه، خانقاه)، مدارس حنفى و شافعى و مالکى و حنبلى، هریک جداگانه بحث شده است. در پایان این فصل از مدارس اقلیت‌هاى مذهبى در شامات هم سخن به میان آمده است.

    فصل سوم به بررسى مدارس دنیوى شامات در عصر ممالیک اختصاص یافته است. پدیدآورنده ابتدا به مدارس طبى و بیمارستان‌ها پرداخته و افزوده است در این مراکز، پزشک عمومى، جراح و رگ‌زن، چشم‌پزشک و دندان‌پزشک تربیت مى‌شده است. وى از پنج مدرسه و شانزده بیمارستان نام برده است و در معرفى آن‌ها معمولاً از مکان، بنیانگذار، مدرسان و پزشکان آن‌ها یاد کرده است.

    در شرح مدارس نظامى آمده است که ممالیک براى تربیت فرماندهان نظامى آنان را به محل‌هاى به نام طباق مى‌فرستادند. طباق که جمع طبقه است مکانى خاص آموزش ممالیک و داراى مفهومى طبقاتى بوده است، یعنى هر مملوکى در طبقه‌اى که درخور شأن او بوده آموزش مى‌دیده است ممالیک در اثر آموزش در این طباق‌ها به درجات نظامى امیر مئه (فرمانده صده) مقدم الف (جلودار هزاره)، اتابک دست مى‌یافتند.

    در طباق که آموزش در آن‌ها شبانه‌روزى بوده است، گذشته از امور نظامى به آموزش علوم دینى و خط و ادبیات هم پرداخته مى‌شده است. کسانى که در طباق آموزش مى‌دیدند، از کودکى وارد این مراکز مى‌شدند و ابتدا خواندن و نوشتن مى‌آموختند و چون نوجوان مى‌شدند به آموزش سوارکارى مى‌پرداختند و درنهایت فردى نظامى بار مى‌آمدند.

    در بخش دوم که دو فصل دارد، ابتدا و در فصل یکم با استفاده از دو کتاب: المعید فى ادب المفید والمستفید اثر عبدالباسط علموى، و تذکره السامع والمتکلم فى ادب العالم والمتعلم بدرالدین ابن‌ جماعه کنانى به آداب و وظایف معلم و شاگرد، آداب سکونت معلم و شاگرد در مدرسه پرداخته شده است. در ادامه این فصل، مدرسان و معلمان مراکز آموزشى دینى عصر مملوکى معرفى شده‌اند.

    فصل دوم، دربارۀ مدرسان مدارس دنیوى در عصر ممالیک است. سرآغاز این فصل بحثى است از آموزش سوارکارى، پرتاب نیزه، تیراندازى با تیر و کمان، جنگ با شمشیر؛ سپس اشاره‌شده است که آموزش در طباق پیوسته زیر نظر کسانى بوده است که به طواشیه (خواجگان) معروف بوده‌اند. روش‌هاى آموزشى عصر مملوکى، وظایف مدرسان، پوشاک مدرسان، شایستگى مدرس و چگونگى برگزیدن آن، بازنشستگى مدرسان دیگر بحث‌هاى این فصل است.

    بخش سوم دو فصل دارد؛ در فصل اول آن به مطالب زیر پرداخته شده است: نقش اوقاف در آموزش در عصر ممالیک، شاگرد در مدرسه مملوکى، فرصت آموزشى برابر، آموزش زن، توصیف مدرسه مملوکى.

    فصل دوم دربارۀ نظام داخلى و ادارى مدارس شام در عصر مملوکى است و در آن از سطح علمى شاگردان، اجازه (مدرک) علمى در عصر مملوکى، عاقبت حرکت علمى در اوایل حکومت عثمانى سخن رفته است.

    قابل ذکر است که در این کتاب گاه در ضبط اعلام خطا رخ داده است از آن‌هاست: اهوائى (ص 62) به جاى اهوانى؛ عبدوى (ص 62-77) به جاى عبدرى؛ نادیا جمال‌الدین (ص 73) به جاى نادیه جمال‌الدین. همچنین کتاب ابن‌جماعه به جاى تذکره السامع، تذکره النافع (ص 223) ضبط شده است. نیز تاریخیه، تارخیه آمده است (ص 35). دیگر آن‌که در صفحه 233 آمده است: 1. القضاه الاعلى، اما هرگز از 2 یا 3 یا... پس از آن سخن در میان نیامده است. [۱]


    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص286-288


    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتاب‌شناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.

    وابسته‌ها