القصد و الأمم في التعريف بأصول و أنساب العرب و العجم
القصد و الأمم في التعريف بأصول و أنساب العرب و العجم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | الانباه علی قبائل الرواه |
ناشر | مطبعة السعادة |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1350ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2ق6 1123 CS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
القصد و الأمم في التعريف بأصول أنساب العرب و العجم و من أول من تكلم بالعربية من الأمم، نوشتهی ابوعمر یوسف بن عبدالبر نمری قرطبی (368-463ق)، از فقهای اهل سنت، محدث، مورخ و ادیب اندلسى است. اثر یادشده درباره انساب است و به همت حسامالدین قدسی، تحقیق و منتشر شده است. ذیل این اثر، کتاب «الإنباه علی قبائل الرواة» از نویسنده یادشده آمده است.
القصد و الأمم في التعريف بأصول أنساب العرب و العجم و من أول من تكلم بالعربية من الأمم
نوشتار حاضر به بحث پیرامون ریشه نژادها و اقوام عرب و عجم و آمیختگی نژادی میان آنها اختصاص یافته است[۱].
نویسنده با اساس قرار دادن حضرت نوح و فرزندان ایشان بهعنوان ریشه اصلی تمام نژادهای بشری، به کیفیت شکلگیری نژادهای متنوع با تکیه بر احادیثی از پیامبر(ص) و سخنان برخی عالمان اشاره کرده است[۲].
وی مطالب کتاب را با سخنانی پیرامون نخستین ناطقان به زبان عربی آغاز کرده، سپس به عرب عاربه که آنان را فرزندان سام دانسته اشاره کرده است. در ادامه سخن از عربهای مستعربه که شامل فرزندان اسماعیل، عابر، یعرب، قحطان و... هستند، سخن به میان آورده و به دنبال آن فرزندان قبائل و اقوام منتسب به حام و یافث را ذکر کرده است[۳].
الإنباه علی قبائل الرواة
این اثر از نویسنده یادشده درباره نسبنامه محدثان است.
نویسنده در این کتاب به قبایل اصلی که در نقل حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقش ایفا نمودهاند، پرداخته است. وی این کتاب مختصر را بهعنوان راهنمایی برای اصول و ریشه انساب و خاندانها و همچنین بهعنوان مدخلی برای کتاب دیگر خود که به موضوع صحابه اختصاص یافته، تدوین کرده است[۴]. گویا نویسنده، این کتاب را پیش از تألیف کتاب «القصد و الأمم» به نگارش درآورده است[۵].
نویسنده، مطالب کتاب را با تکیه بر آثار نویسندگان در علم نسب، مانند: ابوبکر محمد بن اسحاق، هشام بن محمد بن سائب کلبی، معمر بن مثنی، محمد بن عبدة بن سلیمان، زبیر بن بکار و... و برخی از آثار تاریخی به نگارش درآورده است[۶].
نویسنده نخست به مطالبی پیرامون نسبشناسی و اهمیت آن از منظر قرآن و حدیث اشاره کرده[۷]، سپس با ذکر نسب ابراهیم خلیل، مطالب خود را با عدنان پی گرفته است[۸]. وی در ادامه از قبیله قحطان و اختلاف نسبشناسان در نسب آنان سخن به میان آورده است[۹]. قضاعه، نزار، مضر، خندف، قریش، کنانه، هذیل، تمیم و... از جمله قبایلی هستند که نویسنده به معرفی آنها پرداخته است. وی مطالب پایانی کتاب را به قبایل قضاعه و شاخهها و بطون آنها اختصاص داده است[۱۰].
محقق علاوه بر ذکر مقدمه در معرفی نویسنده و آثار وی فهرستی از اعلام دو کتاب را ذکر کرده و در مواردی توضیحاتی را درباره برخی عبارات متن در پاورقی کتاب ذکر نموده است[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.