القدر و ما ورد في ذلك من الآثار

القدر وما ورد في ذلک من الآثار مجموعه‌ای است از روایات و آثار پیرامون قضا و قدر اثر عبدالله بن وهب بن مسلم قرشی مصری (125- 197ق)؛

القدر و ما ورد في ذلك من الآثار
القدر و ما ورد في ذلك من الآثار
پدیدآورانابن وهب، عبدالله بن وهب (نويسنده) حفیان، عمر بن سلیمان (محقق)
ناشردار العطاء
مکان نشرعربستان - ریاض
سال نشر1422ق - 2001م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
/ق6الف2 141/5 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

نویسنده در این کتاب، روش و رویکرد پیشینیان در تصانیف و تألیفاتشان در آن زمان را دنبال کرده و در آن، تنها به ذکر احادیث نبوی و آثار سلف پیرامون موضوع قضا و قدر پرداخته و آنها را بدون تعلیق و یا شرح و توضیح خاص و بدون تبویب و فصل‌بندی مشخصی، در اختیار خوانندگان قرار داده است. البته ممکن است چنین به نظر برسد که محتوای احادیث و روایات کتاب، بر اساس یک توالی موضوعی کلی مرتب شده‌اند، اما مشخص است که نویسنده قصد طبقه‌بندی و تبویب آنها را نداشته و اقدامی در این زمینه، صورت نگرفته است. البته ابوبکر محمد بن اسماعیل، وراق و راوی کتاب، احادیثی را از شیوخ خود به اصل کتاب اضافه کرده است که در اصل می‌توان آنها را استخراج و ادامه احادیث کتاب دانست[۱].

گویا این کتاب قبلا توسط عبدالعزیز عبدالرحمن محمد عثیم تحقیق و منتشر شده اما به دلیل اشکالاتی که در آن وجود داشته، مجددا در قالب اثر حاضر، منتشر شده است که این اشکالات و طریقه رفع آنها در اثر حاضر، در مقدمه محقق، توضیح داده شده است[۲].

نخستین روایت کتاب، حدیثی است از ابوبکر عبدالله بن سلیمان بن اشعث بن اسحاق سجستانی از ابوجعفر احمد بن سعید بن بشر همدانی مصری از عبدالله بن وهب، از انس بن عیاض، از حارث بن عبدالرحمن بن ابی‌ذباب از یزید بن هرمز، از ابوهریره، از پیامبر(ص) درباره احتجاج حضرت آدم(ع) و حضرت موسی(ع) با یکدیگر در نزد خداوند. در بخشی از این روایت، چنین آمده است: «فقال موسی: أنت آدم الذی خلقک الله بیده، ونفخ فیک من روحه، وأسجد لک ملائکته، وأسکنک فی جنته، ثم أهبطت الناس بخطیئتک الی الأرض» (و موسی گفت: تو آدم هستی که خداوند تو را با دست خود آفرید و از روح خود در تو دمید و فرشتگانش تو را سجده کردند و تو را در بهشت ​​خود ساکن ساختند، سپس تو به خاطر گناهت مردم را به زمین فرود آوردی)[۳].

پانویس

  1. مقدمه، ص5
  2. همان، ص6
  3. متن کتاب، ص32

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها