الفكوك في أسرار مستندات حكم الفصوص للشيخ الأكبر محیي‌الدین إبن عربي

    از ویکی‌نور
    الفکوک في أسرار مستندات حکم الفصوص للشیخ الأکبر محیي‌الدین إبن عربي
    الفكوك في أسرار مستندات حكم الفصوص للشيخ الأكبر محیي‌الدین إبن عربي
    پدیدآورانصدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق (نویسنده)

    ابن عربی، محمد بن علی (نویسنده)

    کیالی، عاصم ابراهیم (محقق)
    ناشرکتاب - ناشرون
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشر1434ق. = 2013م.
    چاپچاپ يکم
    شابک978-2-7451-6363-9
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الفکوک في أسرار مستندات حکم الفصوص للشیخ الأکبر محیي‌الدین إبن عربي عنوان اثری است یک جلدی به زبان عربی از صدرالدین قونوی(م 673ق) با موضوع عرفان نظری. قونوی این کتاب را در رمزگشایی مطالب و مستندات فصوص الحکم محی‌الدین عربی نگاشته است. کتاب به تحقیق دکتر عاصم ابراهیم کیالی رسیده.

    با توجه به اینکه محی‌الدین با مادر صدرالدین قونوی ازدواج کرده و وی در آغوش محی‌الدین و با شیوه تربیتی او بزرگ شده، شاید بتوان قونوی را بهترین شارح آثار وی دانست. ازاین‌رو پرده برداشتن از مطالب محی‌الدین در فصوص، توسط قونوی در این کتاب، حاوی مطالب مهم و ارزشمندی است.

    ساختار

    کتاب یک جلد دارد و حاوی مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و محتوای مطالب در 27 فصل است.

    گزارش محتوا

    شارح در مقدمه خود بر کتاب درباره آن می‌نویسد: برای خوانندگان گرامی که اهتمام به تصوف و علم روحی جبروتی دارند، کتاب «الفکوک فی أسرار مستندات حکم الفصوص» اثر شیخ صدرالدین محمد بن اسحاق قونوی رومی را تقدیم می‌کنیم که از بزرگان شاگردان شیخ اکبر است که علوم وی را به ارث برده. محی‌الدین با مادر صدرالدین ازدواج کرده و وی در آغوش محی‌الدین بزرگ شده است و ازاین‌رو بسیار به ابن عربی نزدیک بوده است و روحش از علوم شیخ اکبر سیراب شده و به نظر می‌رسد بهترین اشخاص برای رمزگشایی از عبارات محی‌الدین باشد.

    همان‌طور که قونوی می‌گوید: کتاب فصوص الحکم شیخ اکبر از نفیس‌ترین مختصرات تصانیف اوست و از خواتیم منشآت و آخرین کتاب‌های اوست که از منبع مقام محمدی و مشرب ذاتی جمعی احدی بر وی وارد شده است. ازاین‌رو این کتاب مشتمل بر زبده ذوق پیامبر اکرم(ص) در علم به الله تعالی است و همچنین اشاره دارد به ذوائق اکابر اولیا و انبیائی که در آن ذکر شده‌‌اند و مرشدی است بر خلاصه اذواق آنان و آنچه مقامات کمال هرکدام، در خود دارد.[۱]

    قونوی درباره چرایی نگارش این اثر می‌گوید: شاگردانم در حل مشکلات این کتاب و پرده برداشتن از مشکلات اسرار کلیه و علوم علیه آن که غذای ارواح صاحبان خرد است، مشتاق بودند... آنان به من پیشنهاد کردند که مهر و موم و قفل‌های این مباحث را باز کنم و با بیان و تفصیل مجملاتش، راز مضامینش را بیان نمایم و من نیز پاسخ مثبت به این درخواست دادم.

    صدرالدین بیان می‌دارد که این اثر را به علم عقلی کسبی ننگاشته بلکه از باب عنایت محض الهی بر وی آن را مستقیماً و بدون واسطه از خود خداوند متعال دریافت کرده است.[۲]

    نویسنده، مطالب کتاب را در یک مقدمه و 27 باب جای داده است. بخشی از مطالبی که وی در مقدمه بیان کرده در عبارات فوق(به نقل از محقق کتاب، دکتر عاصم ابراهیم کیالی حسینی شاذلی درقاوی) بیان شد. برای اطلاع از جزئیات بیشتر این مقدمه، می‌توانید به صفحات 8 تا 11 کتاب مراجعه نمایید؛ اما قونوی در 27 بابی که در کتاب نگاشته است به پرده برداشتن از رمز مطالبی که محی‌الدین از آنان سخن گفته، دست زده است. وی در این 27 باب، حول 27 شخصیت از انبیاء و اولیای الهی سخن می‌گوید و عنوان هرکدام از این فصل‌ها با فکِ ختمِ فص... آغاز می‌شود. این انبیاء و اولیاء به ترتیب عبارتند از: آدم، شیث، نوح، ادریس، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یوسف، هود، صالح، شعیب، لوط، عزیر، عیسی، سلیمان، داود، یونس، ایوب، یحیی، زکریا، الیاس، لقمان، هارون، موسی، خالد، و حضرت محمد مصطفی(ص) علیهم‌السلام.[۳]

    وقتی به نام‌های فوق دقت می‌نماییم، متوجه می‌شویم که همگی از انبیاء هستند جز «خالد» که در فصل شماره 26 و پیش از ذکر نام حضرت ختمی‌مرتبت(ص) اسم وی ذکر شده است.[۴] با نگاه به کتاب، می‌بینیم که صحبت از وی نیز بسیار اندک و در حد نیم‌صفحه است.[۵]

    ترجمه «فک ختم فص الخالدی» به‌عنوان نمونه

    بدان که اسم صمد، دو معنی دارد: اولی به این اعتبار است که صمد کسی است که جوف ندارد و دیگری، به معنی قصد و التجا است. مراد در اینجا، معنی قصد و التجا است و سِرّ در آن این است که خالد، حکم نبوتش را در حس(عالم مادی) با قومش، اظهار نکرد زیرا آنان با وی به مخالفت برمی‌خواستند. وی به آنان سفارش کرد که یک سال پس از مرگش به سر قبرش بیایند، آنگاه اگر گله‌ای از گوسفندان، از کنارشان می‌گذشت که الاغی با دم بریده نیز در آن بود، او را از قبرش بیرون بیاورند تا از آنچه که حق‌تعالی وی را از آن مطلع کرده، به آنان خبر دهد. پسرانش نتوانستند این کار را انجام دهند و ازاین‌رو مفاد نبوتش ظاهر نشد و _همان‌طور که شیخ ما محی‌الدین به آن اشاره کرده_ نبوت او در همان عالم برزخ ماند. درهرحال تفصیل قصه او در احادیث و اخبار مذکور است و چون احکام نبوت وی در این موطن(دنیای مادی) ظاهر نشد، پیامبر(ص) نیز وی را از انبیا نشمرده است و ازاین‌رو همواره می‌فرمودند: «أنا اولی الناس بعیسی بن مریم، فإنه لیس بینی و بینه نبی» یعنی من سزاوارترین مردم به عیسی بن مریم هستم زیرا میان من و او پیامبری وجود ندارد. درهرحال به نکته مذکور، توجه داشته باش و مرشد، خداست.[۶]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای کتاب پس از پایان محتوای مطالب آمده است. پاورقی‌های کتاب علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در توضیح محتوای مطالب است. عبارات کتاب در بخش مقدمه نویسنده از 1 تا 18 شماره‌گذاری شده است و در بخش محتوا به‌صورت اعشاری از 1/1 تا 27/27 که عدد قبل از اعشار مربوط به نبی یا ولی موردنظر در بخش مربوطه(با توجه به اینکه کتاب 27 بخش دارد) می‌باشد و عدد پس از اعشار مربوط به شمارگان تعداد مباحثی که هرکدام در یک پاراگراف درباره فصل مربوطه مطرح شده است.

    ترجمه فارسی

    ترجمه این کتاب با مقدمه، تصحیح و تعلیق آقای محمد خواجوی از طرف انتشارات مولی در 280 صفحه به چاپ رسیده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه‌ها و متن کتاب.

    وابسته‌ها