الفكر السياسي عند ابن حزم و أبي حامد الغزالي
الفكر السياسي عند ابن حزم و أبي حامد الغزالي | |
---|---|
پدیدآوران | عویس، عبدالحلیم (نویسنده) کساب، ولید عبدالماجد (نویسنده) |
ناشر | دار الکلمة |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1431ق. = 2010م. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 978-977-311-346-5 |
موضوع | اسلام و سياست
اسلام و دولت غزالي، محمد بن محمد، 450 - 505ق. - نظريه درباره سياست و حکومت ابن حزم، علي بن احمد، 384 - 456ق. - نظريه درباره سياست و حکومت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع9ف8 / 231 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الفكر السياسي عند ابن حزم و أبي حامد الغزالي، اثر عبدالحلیم عویس و ولید عبدالماجد کساب، کتابی است به زبان عربی در بررسی و بیان تفکر سیاسی ابن حزم ابومحمد علی بن احمد بن سعید اندلسی (384ق/ 994م- 456ق/ 1064م) و ابوحامد محمد بن محمد بن احمد غزالی (450ق/ 1058م- 505ق/ 1111م).
ساختار
کتاب با مقدمه مؤلفان آغاز و مطالب در دو فصل، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ابتدا به ترجمه ابن حزم و غزالی بهصورت مختصر پرداخته شده[۱] و سپس مفهوم «سیاست» و «فکر»، تعریف شده است[۲].
فصل نخست، به بحث پیرامون تفکر سیاسی ابن حزم و شخصیت وی، اختصاص یافته است. ازاینرو، بهمنظور بررسی اندیشه و حیات فرهنگی او، ابتدا به معرفی محیط خانوادگی وی پرداخته شده[۳] و سپس، اطلاعات نسبتاً کاملی از او، پیرامون مسائل و موضوعات زیر، در اختیار خواننده قرار گرفته است: ولادت[۴]، تربیت و آموزشهای ابتدایی در قصر پدرش که به مدت سه سال، یکی از وزرای دولت بنی عامر بود[۵]، بلاهای خانوادگی و سیاسی که برای وی، اتفاق افتاد[۶]، تحصیلات و استادان[۷]، وظایف و مناصبی که وی در دولت اموی بر عهده داشته است[۸]، سفرهای سیاسی اضطراری که نویسنده از آن، به هجرت تعبیر کرده و به بررسی علل، انگیزهها و نتایج آن پرداخته است[۹]، معاصرین او که به سه قسم تقسیم شدهاند: مخالفین سیاسی و فکری او مانند قاضی ابوولید سلیمان بن خلف باجی، ناقدین او مانند ابوبکر یوسف بن عبدالبر بن عاصم نمری قرطبی و دوستان و یاران او مانند ابوعبدالله محمد بن یحیی بن محمد بن حسین تمیمی، معروف به ابن طبنی و ابوعامر احمد بن ابی مروان بن شهید صاحب «التوابع و الزوابع»[۱۰] و در نهایت، اخلاق که دو خصلت وفا و تدین وی را بازگو میکند[۱۱] و وفات او[۱۲].
نویسنده پس از بررسی ادوار مختلف زندگی ابن حزم، به بحث پیرامون تفکرات سیاسی وی و عوامل مؤثر در شکلگیری آن، پرداخته و بدین منظور، مؤلفههای زیر در تفکرات او را مورد بحث و بررسی قرار داده است:
- مذهب خوارج: در تفکر سیاسی ابن حزم، خوارج کافرانی هستند که قتلشان واجب است و ازاینرو وی جنگ حضرت علی(ع) با آنان را مانند فتوحات ابوبکر و عمر، دانسته است[۱۳].
- مفاضله میان صحابه: ابن حزم پیرامون افضلیت صحابه بعد از پیامبر(ص)، در آثار مختلف خود، متعرض اقوال فرق مختلف گردیده و اقوال آنها به افضلیت علی بن ابیطالب(ع)، عمر بن خطاب، جعفر بن ابیطالب، ابوبکر و سایرین را مورد بحث قرار داده و در نهایت، افضلیت آنها را به ترتیب خلفای راشدین، ذکر کرده است[۱۴]. ترتیب افضلیت صحابه از دیدگاه ابن حزم، چنین است:
- زنان پیامبر(ص) که در رأس آنان، عایشه و خدیجه قرار دارند؛
- خلفای راشدین به ترتیب خلافت؛
- مهاجرین اولیه؛
- اهل عبقه؛
- اهل بدر؛
- اهل مشاهد به ترتیب شهادت تا حدیبیه؛
- تابعین؛
- عامه مسلمانان از عرب و عجم[۱۵].
- نظام حکومتی و متعلقات به آن: ابن حزم امامت عامه را فرض لازم دانسته و معتقد است تبعیت و انقیاد از امام عادل که اقامه کننده احکام الله است، واجب بوده و برای امت، تردید در اختیار امام، بیش از سه شب جایز نیست و کسی که سه شب بخوابد و بیعت امام بر گردنش نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است[۱۶]. وی در این بخش، ضمن تفاوت قائل شدن میان شروط امامت عامه مسلمین (که از آن به خلافت تعبیر شده) و میان شروط امامت نماز و توضیح هریک[۱۷]، به مباحثی همچون روشهای انتخاب امام[۱۸]، هدف و وظایف حکومت اسلامی[۱۹]، شرایط و چگونگی تغییر امام[۲۰] و روابط بینالملل و چگونگی مناسبات میان دارالحرب و دارالعهد[۲۱] پرداخته است.
در فصل دوم، به تفکرات سیاسی ابوحامد محمد بن محمد بن احمد غزالی پرداخته شده است. ازاینرو، ابتدا شرححال نسبتاً مختصری از وی، حاوی اطلاعاتی مانند: ولادت[۲۲]، خانواده[۲۳]، استادان [۲۴]، شاگردان[۲۵]، مصنفات و آثار در زمینههای مختلف مانند: تصوف و تربیت، اعتقادات، فقه، اصول، فلسفه و علم کلام[۲۶] در اختیار خواننده قرار گرفته و سپس، مفهوم سیاست در نزد ابوحامد، در خلال بررسی آثاری از وی، مانند: «التبر المسبوک في نصیحة الملوک»، «سر العالمین و کشف ما في الدارین»، «فضائح الباطنیة (المستظهري)» و کتاب «إحیاء علومالدین» مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۲۷].
در ادامه، به مؤلفههای مؤثر در شناخت تفکر سیاسی غزالی، پرداخته شده است که عبارتند از مبحث «سیاست» و «امامت»:
یک: اصطلاح سیاست: سیاست نزد غزالی، دو معنا دارد:
- الف) سیاست به معنای اخلاق؛ که مراد وی، تهذیب و ارشاد میباشد. غزالی سیاست به این معنا را دارای چهار مرتبه دانسته است:
- مرتبه علیا: که شامل سیاست و حکم انبیا در امور ظاهری و باطنی عامه و خاصه مردم میباشد؛
- مرتبه دوم: سیاست خلفا، ملوک و سلاطین و حکم آنها بر امور ظاهری عامه و خاصه مردم؛
- مرتبه سوم: سیاست علما و حکام و حکم آنها بر باطن خواص؛
- مرتبه چهارم: سیاست وعاظ و فقها و حکم آنها بر باطن عامه؛
- ب) سیاست به معنای شدت و حزم در حکم. غزالی دو مؤلفه «شدت» و «حزم در حکم» را لازمه سیاست دانسته و معتقد است: «سلطان باید بر اساس سیاست عمل کرده و در کنار سیاست، عادل باشد، زیرا سلطان خلیفه خداست و واجب است صاحب هیبت باشد بهگونهای که مردم به کار خود مشغول بوده به دیگران تعدی نکنند، و نسبت به همدیگر احساس امنیت نمایند»[۲۸].
دو: امامت: غزالی همانند شهرستانی، معتقد است که مسئله امامت، یکی از موضوعاتی است که بحث و جدل بسیاری را برانگیخته است و عظیمترین اختلاف میان امت، اختلاف در مسئله امامت است[۲۹].
موضوع خلافت و امامت در دیدگاه غزالی، همان حکومت اسلامی است و بر سه پایه خلیفه، سلطان و علما استوار است که در دو مبحث زیر، مورد بحث قرار گرفته است:
- وجوب نصب امام: وجوب نصب امام از دیدگاه غزالی، مبنی بر ادله عقلی نیست، بلکه وی آن را از جمله واجبات شرعی غیرقابلانکار میداند[۳۰].
موضوع انعقاد امامت در تفکر سیاسی مسلمانان، منحصر در چهار روش: تفویض الهی (عقیده شیعیان)، بیعت از روی رضایت و بدون غصب و اکراه، استخلاف و عهد و استیلاء و غلبه میباشد؛ اما با مطالعه آثار غزالی، میتوان چنین دریافت که وی طرق انعقاد امامت را در سه روش، منحصر دانسته است: تنصیص از جانب پیامبر(ص)، تنصیص از طرف امام پیشین به این صورت که ولایتعهدی را در شخص معینی از اولاد خود یا سایر قریش معین نماید و تفویض از طرف شخص صاحب شوکتی که انقیاد و تفویض وی، اقتضای متابعت دیگران و مبادرت آنها به بیعت را داراست[۳۱].
غزالی امامت از راه غلبه و استیلاء (کسی که به واسطه قوه قهریه و با توسل به زور، امامت و رهبری جامعه را به دست گرفته است) را حالتی اضطراری معرفی کرده و مردم را در قبول و اقرار به آن، از روی اضطرار و یا عدم تبعیت از وی و خروج بر او، مختار دانسته است[۳۲].
- صفات امام: نظرات و دیدگاههای مختلفی پیرامون صفات امام، بیان شده است. امام بغدادی، شروط امام را چهار شرط دانسته و همچنین ابن خلدون و ماوردی آن را در هفت مورد، منحصر کرده است، اما در این میان، غزالی به توسعه این صفات پرداخته و آنها را ده شرط ذکر کرده که به دو دسته صفات غیر اکتسابی و اکتسابی، تقسیم میشوند:
مسئله عزل امام و خروج بر علیه او[۳۵]، نصایح غزالی برای حاکمان[۳۶] و تفضیل صحابه[۳۷]، از دیگر موضوعات مطرح شده در کتاب میباشد.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، به همراه فهرست مراجع و منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۳۸]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۳۹].
پانویس
- ↑ مقدمه، ص5- 14
- ↑ همان15- 20
- ↑ متن کتاب، ص23
- ↑ همان، 31
- ↑ همان، ص34
- ↑ همان، ص37
- ↑ همان، ص40
- ↑ همان، ص43
- ↑ همان، ص46
- ↑ همان، ص53- 56
- ↑ همان، 57
- ↑ همان، ص60
- ↑ همان، ص62
- ↑ همان، ص64
- ↑ همان، ص65
- ↑ همان، ص66
- ↑ همان، ص67
- ↑ همان، ص68
- ↑ همان، ص70
- ↑ همان، ص72
- ↑ همان، ص75
- ↑ همان، ص83
- ↑ همان، ص88
- ↑ همان، ص89
- ↑ همان، ص90
- ↑ همان92- 94
- ↑ همان، ص95- 98
- ↑ همان، ص100- 101
- ↑ همان، ص103- 104
- ↑ همان، ص105
- ↑ همان، ص108- 109
- ↑ همان، ص110- 112
- ↑ همان، ص113- 116
- ↑ همان
- ↑ همان، ص124
- ↑ همان، ص130
- ↑ همان، ص137
- ↑ ر.ک: پاورقی، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص84
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.