العقد الثمين في إثبات وصاية أمير المؤمنين

    از ویکی‌نور
    العقد الثمين في إثبات وصاية أمير المؤمنين‏
    العقد الثمين في إثبات وصاية أمير المؤمنين
    پدیدآورانشوکانی، محمد (نويسنده) حسيني‌، عدنا‌ن‌ (محقق)
    ناشرمرکز الغدير للدراسات الإسلامية
    مکان نشرايران - قم
    سال نشرمجلد1: 1999م , 1419ق,
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    العقد الثمين في إثبات وصاية أمير المؤمنين، اثر محمد بن علی بن محمد شوکانی (متوفی 1250ق)، کتابی است به زبان عربی در یک جلد با موضوع کلام اسلامی. نویسنده این اثر را در پاسخ به سؤالی که درباره وصایت پس از پیامبر اسلام(ص) از وی شده، نگاشته است. او در این کتاب، اثبات می‌کند که پیامبر اسلام(ص) به شخص بعد از خودش وصیت کرده است. کتاب به تحقیق عدنان سید علی حسینی، رسیده و همو مقدمه‌ای بر آن نوشته و ملحقاتی بر آن افزوده است.

    ساختار

    کتاب دارای سخن ناشر، مقدمه تحقیق و محتوای مطالب در دو بحث و یک تنبیه است. سپس محقق ملحقاتی را به آن افزوده که حاوی وصایت پیامبر به علی(ع) در اشعار صحابه است.

    گزارش محتوا

    از زمان هبوط آدم به زمین و آغاز زندگی بشر روی این کره و مناقشه میان هابیل و قابیل و پذیرش قربانی هابیل، شر را در قابیل مشاهده می‌کنیم؛ چنانچه برادرش را به قتل تهدید کرد. بعد از قتل هابیل، آدم باید اسمائی را که آموخته بود، در انسانی به ودیعت می‌نهاد که خداوند متعال اراده کرده، بالطبع این امر در قابیل متجسد نمی‌شد ازاین‌رو خداوند شیث را به آدم بخشید. از همین‌جا می‌توانیم بگوییم که وصایت، در تاریخ انسانی، از زمان حضرت آدم ابوالبشر تا زمان پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) وجود داشته است. پس رسالات الهی هم‎زمان و هم‌مسیر با سیر انسان وجود داشته و انبیایی که کلمات سماوی را تبلیغ می‌کرده‌اند همواره پس از خودشان به کسی که حجت بر مردم و امام آنان و نشانه راهشان بوده، وصیت می‌کرده‌اند؛ در این میان، گاهی وصی نبی بوده و گاهی امام امین بر رسالت پروردگارش. امام صادق(ع) فرموده‌اند: «ما زالت الارض الا و لله فیها الحجة یعرّف الحلال و الحرام و یدعو الناس الی سبیل الله» یعنی همواره در زمین حجت خدا هست و حلال و حرام الهی را به مردم می‌رساند و آنان را به راه خدا دعوت می‌نماید.[۱]

    با توجه به آنچه گفته شد، نامعقول است که این امر تا زمان رسالت پیامبر اسلام(ص) وجود داشته باشد و به اینجا که -رسالت اخیر است- رسید، استثنا شود؛ ما می‌بینیم که خداوند در قرآن کریم به پیامبرش خطاب می‌کند: قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ وَ مَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَ لَا بِكُمْ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَ مَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿احقاف: 9﴾ یعنی بگو: «من از [ميان‎] پيامبران، نودرآمدى نبودم و نمى‎دانم با من و با شما چه معامله‌اى خواهد شد. جز آنچه را كه به من وحى می‌شود، پيروى نمى‎كنم؛ و من جز هشداردهنده‌اى آشكار [بيش‎] نيستم.»

    به همین دلیل است که مثلاً مسعودی کتاب «اثبات الوصیة» را دراین‌ارتباط می‌نویسد و در همین باره، علامه جمال‌الدین ابوالقاسم متوفی 726ق معروف به علامه حلی رساله‌ای تحت همین عنوان می‌نگارد. پس‌ازاین افراد، شوکانی، قاضی و محدث یمنی دست به تألیف رساله موسوم به «العقد الثمین فی إثبات وصایة امیرالمؤمنین» زد. این رساله شوکانی، در حقیقت پاسخ به این سؤال است که آیا پیامبر اکرم(ص) پس از خود، وصیت به کسی کرده است یا نه؟ این رساله، علیرغم حجم کمی که دارد، از شخصیت علمی عمیق نویسنده پرده برمی‌دارد. شوکانی فقیه مجددی است که معتقد به وجوب اجتهاد بود. او نظر منحصربه‎فردی در این باب داشت که درک عمیق زبان عربی، بررسی محیط اطراف آن و شناخت دقایق آن از محورهای اساسی فهم آن بود.[۲] شوکانی، علاوه بر اینکه ناقد منصف و مصنف مدققی است فقیه، اصولی، محدث، مفسر، مورخ، ادیب، نحوی، شاعر، منطقی، متکلم و حکیم هم هست. نگاهی گذرا به مصنفات صدوچهارده‌گانه مؤلف، درجه اعتبار علمی او را به ما نشان می‌دهد. او مؤلفی است که برخی تصور کرده‌اند به خاطر برخی افکار و عقایدش، به شیعه امامیه تمایل دارد.[۳]

    شوکانی مباحثش را در دو بحث مطرح کرده است او ابتدا مطلق وصیت پیامبر(ص) را مورد بررسی قرار داده است سپس آن وصیت را مقید به امام علی(ع) نموده است[۴]

    در بحث اول ایشان روایاتی چند از پیامبر(ص) ذکر می‌کند مبنی بر اینکه آن‌حضرت همچون دیگر انسان‌ها وصایایی داشته‌اند، که هم‌اکنون به صورت روایت دست ما رسیده است. از جمله آن، روایتی است که در سنن ابن ماجه نقل شده است. ایشان به نقل از حضرت علی(ع) چنین می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اذا انا متُ فاغسلونی بسبع قرب من بئری، بئر غرس.[۵] و یا اینکه پیامبر بزرگوار نسبت به قرآن، انصار و زنان توصیه‌ها و وصایایی داشته‌اند[۶]

    نویسنده بحث دوم را با روایتی از احمد بن حنبل از انس آغاز می‌کند. در آن روایت پیامبر(ص) فرمود: «وصیی و وارثی و منجز موعدی علی بن ابی‎طالب». در ذیل آن روایتی از حافظ ابوالقاسم بغوی از بریده نقل می‌کند که پیامبر(ص) فرمودند: «لکل نبی وصی و وارث و ان علیا وصیی و وارثی».[۷]. کتاب شوکانی با نقل این دو دسته روایات پایان می‌یابد پس از آن، محقق کتاب در ضمن تنبیهی بر اهل سنت خرده می‌گیرد و می‌گوید: اینکه برخی از اهل سنت و کسانی که دشمن شیعه هستند نسبت به شیعیان می‌گویند: اینکه علی(ع) وصی رسول خدا(ص) باشد از خرافات است، از جاده انصاف خارج شده و راه افراط پیش کشیده‌اند؛ زیرا گروهی از صحابه به این امر - یعنی جانشینی حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص)- اقرار نموده‌اند همچنان که در صحیحین به این مطلب اشاره شده است.[۸]

    در پایان اثر مباحث مرتبط با وصایت با عنوان ملحق وصایت در اشعار صحابه و تابعین توسط محقق به معرض نمایش گذاشته شده است. این اشعار به ترتیب نام شاعران و طبق حروف الفبا آمده است. محقق ابتدا نام شاعر و گزیده‌ای از ترجمه او آورده سپس اشعار مرتبط با وصایت و منابع مورداستفاده‌اش (اعم از مصادر ترجمه و اشعار) را ذکر کرده است. رقم و شمارش شاعران و اشعار آن‌ها به عدد 32 ختم می‌شود.[۹]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در انتهای اثر آمده است. پاورقی‌های کتاب، حاوی مطالب مفیدی در شرح محتوای مطالب هستند. محقق کتاب به توثیق آیات قرآنی و احادیث شریفه، ارائه ترجمه مؤلف، اضافه ملحقاتی به کتاب با عنوان اشعاری از صحابه و تابعین در تأیید وصایت امیر مؤمنان علی بن ابی‎طالب(ع) و... پرداخته است[۱۰] برای اطلاع بیشتر از عمل تحقیقی کتاب می‌توانید صفحات 12 تا 14 مقدمه تحقیق را مشاهده کنید.

    پانویس

    1. ر.ک: سخن ناشر، ص5-6
    2. ر.ک: همان، ص6-7
    3. ر.ک: مقدمه تحقیق، ص10-11
    4. ر.ک: متن کتاب، ص32
    5. همان، ص34-35
    6. همان، ص36
    7. همان، ص39
    8. همان، ص45
    9. همان، ص53-95
    10. ر.ک: سخن ناشر، ص7

    منابع مقاله

    سخن ناشر و مقدمه تحقیق و متن کتاب.

    وابسته‌ها