السناء الباهر بتكميل النور السافر في أخبار القرن العاشر
السناء الباهر بتكميل النور السافر في أخبار القرن العاشر، تألیف سید محمد شلی باعلوی یمنی (متوفی 1093ق) ذیلی بر «النور السافر»، اثر محیالدین عبدالقادر عیدروس (متوفی 1037ق) است که باعلوی در این اثر شرححال علما و بزرگان قرن دهم هجری را تکمیل کرده است. کتاب با تحقیق ابراهیم بن احمد مقحفی منتشر شده است.
السناء الباهر بتكميل النور السافر في أخبار القرن العاشر | |
---|---|
پدیدآوران | شلی یمنی، محمد (نويسنده) مقحفی، ابراهیم (محقق) |
ناشر | مکتبة الإرشاد |
مکان نشر | یمن - صنعا |
سال نشر | 1425ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع4 ع92015 203 CT |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب با مقدمهای یک صفحهای از محقق آغاز شده است. متن اثر نیز همانند النور السافر بهصورت سالشمار حاوی شرححال اعلام و وفیات و حوادث سالهای 901 تا 1000ق است.
کتاب «النور السافر عن أخبار القرن العاشر» از جمله آثار معروف و مشهور در ادب تراجم و کتابت تاریخی است. نویسنده آن را در سال 1012ق که در احمدآباد اقامت داشت در ذکر وفیات اعیان قرن دهم هجری به نگارش درآورد. نویسنده این کتاب با وجود ذکر تاریخ وفیات اعیان و شخصیتهای قرن دهم هجری، خواسته که کتابش با توصیف مفاد متنوعی که در ضمن تراجمش آورده، جامع فنون حدیث، فقه، تاریخ و آداب باشد. اما «السناء الباهر» از صنوف ذیلها و تکمیلات معروف در ادب تراجم است[۱].
نویسنده پس از خطبه کتاب به ارزش علم تاریخ و عبرتآموز بودن آن اشاره کرده و در این رابطه به کلامی از شافعی استناد نموده است: «کسی که تاریخ را بیاموزد عقلش افزون میگردد». شیخ عبدالقادر عیدروس از جمله علمایی است که اخبار بزرگان قرن دهم را در کتابش «النور السافر» بهگونهای نیکو و مفید گردآورد. غیرازاینکه ذکر گروهی فضلا و بزرگان را مهمل گذاشت. عذرش دوری سرزمینش از سرزمین آنها و ذکر نشدن تراجم و وفیات آنها در آثار بوده است. لذا باعلوی در تکمیل اثر عیدروس آنچه از اخبار بزرگان قرن دهم توانسته را گردآورده است. او در یادکرد از این بزرگان شیوه اختصار پیش گرفته؛ چراکه معتقد است: «الإعتبار بنفحات الأسرار لا بضخامة الأسفار و تحبير اللطائف لا بتطويل الصحائف»[۲].
کتاب با وفیات سال 901ق آغاز شده است: معروف بن عبدالله باجمّال اولین شخصیت ذکر شده در کتاب است که از اولیای عرفا و اکابر محققین و اهل ریاضت و مجاهدت و اربعینهای پیاپی بوده است. برای او کرامات متعددی ذکر شده است؛ از جمله اینکه یکی از مریدان او مبتلا به جراحتی شد که از علاجش ناامید شد. باجمال را در خواب دید که جراحت را با دستش مسح میکند. صبح که شد اثری از جراحت نبود[۳].
شلی علاوه بر ذکر تراجم و وفیات، به حوادث و اتفاقات نیز اشاره کرده است؛ فتنه بین شریف مکه و امیر الحاج مصر -که نزد مردم مکه به «هیسه» معروف شد- از جمله این موارد است. قضیه ازاینقرار بود که امیر الحاج روز عید قربان در منی وسوسه شد که بر محمد ابونمی هجوم برد و لذا فریاد زد که ابونمی معزول است. عربان بیابانگرد با شنیدن این مطلب به جان حجاج افتادند و اموال آنها را غارت کردند. غارتی هولناک و قتلی مهیب رخ داد تا جایی که اکثر حجاج و مکیها لیلةالنفر و صبح آن کوچ کردند[۴].
احمد شنوانی متوافی 1000ق آخرین شخصیتی است که نامش در کتاب ذکر شده است. وی در دانشگاه الازهر به حفظ قرآن و فراگیری علوم شرعی مشغول شد. او به درجاتی از عرفان رسید که بسیاری از بزرگان برای دریافت برکت نزد وی آمدند و او بین آنها و دیگران تفاوتی نمیگذاشت[۵].
محقق اثر در تحقیق کتاب از تصویر دو نسخه از کتاب استفاده کرده است[۶].