الحدود الأنيقة و التعريفات الدقيقة
الحدود الأنيقة و التعريفات الدقيقة | |
---|---|
پدیدآوران | انصاری، زکریا بن محمد (نويسنده) مبارک، مازن (محقق) |
ناشر | دار الفکر المعاصر |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1411ق - 1991م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | الف8ح4 147/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الحدود الأنيقة و التعريفات الدقيقة، نوشته لغوی، اصولی، مفسر، فقیه و قاضیالقضات شافعی مصری، زکریا بن محمد انصاری (824-926ق)، تعداد 161 اصطلاح از اصطلاحات علوم اسلامی (اصولی، فقهی، روایی و...) را با اختصار میشناساند و در اکثر موارد از ارائه هرگونه توضیح تکمیلی، انتقادی یا تمثیلی خودداری میورزد.
هدف و روش
نویسنده با بیان اینکه الفاظ رایج در اصول فقه و دین، نیازمند تعریف است تا حدودش معلوم شود، زیرا تا تعریفها را نشناسیم، اصطلاحها مشخص نشود، بدون هیچ توضیحی دیگر (در مورد اهداف و روش خودش) وارد اصل بحث شده و به بیان معانی اصطلاحات علوم دینی پرداخته است[۱].
ساختار و محتوا
این اثر کوتاه، بدون تقسیم به بخش و فصل و... به بیان معانی لغوی و اصطلاحی تعدادی از اصطلاحات حوزه دین (فقه، اصول فقه، حدیث و...) اختصاص دارد و در چینش اصطلاحات نیز هیچ نظمی (الفبایی یا موضوعی یا...) در آن مشاهده نشد. اولین اصطلاح، «حدّ» است[۲] و آخرین، «خبر»[۳].
استفاده از تمثیل
زکریا بن محمد انصاری در این اثر، خودش را مقیّد به اختصار شدید کرده، بهصورتی که در بیشتر موارد حتی از استشهاد به آیات و روایات و آوردن مثال نیز پرهیز کرده است. از جمله موارد اندک و استثنایی که نویسنده، تمثیلی ذکر کرده، اصطلاح «جهل» است که بعد از تعریف و تقسیم آن به جهل بسیط و جهل مرکب، برای قسم اخیر، این مثال را آورده است: مانند اعتقاد فلسفی (یعنی فیلسوف) به قدیم بودن عالَم[۴]. نگارنده بار دیگر در تعریف اعتقاد و بعد از تقسیم آن به صحیح و فاسد، باز هم مثال قسم اخیر را (که مطابقت با واقع ندارد و به همین جهت، اعتقاد فاسد نامیده شده)، «اعتقادُ الفلسفيِّ قِدَمَ العالَم» دانسته است[۵]. یادآوری: با نظر به علاقه ویژه زکریا بن محمد انصاری به مسئله کلامی و فلسفی «حدوث و قدم عالَم» و اینکه دو بار از فیلسوفان یاد کرده و نظر آنان را از مصادیق «جهل مرکب» و «اعتقاد فاسد» شمرده است، یادآور میشود:
- زکریا بن محمد انصاری برداشت خودش را از این مسئله توضیح نداده و استدلال یا منبعی برای نظرش ارائه نکرده است. البته در سراسر این رساله کوتاه، استشهادی به هیچ منبعی مشاهده نشد.
- گویی در نظر این نویسنده، اولا «عالَم، حادث زمانی است»؛ ثانیا معنای «خدا، قدیم است»، این است: «خدا، قدیم زمانی است» و در نتیجه: «عالَم، قدیم است»، معنایی ندارد جز اینکه: «عالَم، قدیم زمانی است»؛ یعنی با دیدگاه کلامی به این مسئله مینگرد، ولی آیا نظر و روش فیلسوفان نیز همین است؟
- داوری انتقادی (توضیح نگرش فلسفی و تبیین معنای قدیم ذاتی و...) خارج از موضوع این گزارش (کتابشناسی توصیفی اجمالی) است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.