الحجة في بيان المحجة و شرح عقيدة أهل السنة
الحجة في بيان المحجة و شرح عقيدة أهل السنة | |
---|---|
پدیدآوران | تيمي اصفهاني، اسماعيل بن محمد (نويسنده)
مدخلي، محمد بن ربيع (محقق) أبو رحيم، محمد بن محمود (محقق) |
ناشر | دار الراية |
مکان نشر | عربستان - رياض |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الحجة في بيان المحجة و شرح عقيدة أهل السنة یا «الحجة في بيان المحجة في شرح التوحيد و مذهب أهل السنة»، اثر ابوالقاسم اسماعیل بن محمد بن فضل تمیمی اصفهانی (متوفی 535ق)، کتابی است که مسائل اعتقادی را به شیوه اهل حدیث یا مذهب سلفیه مطرح میکند. کتاب با مقدمه و تحقیق محمد بن ربیع بن هادی عمیر مدخلی و محمد بن محمود ابورحیم منتشر شده است.
ساختار
کتاب مشتمل بر دو قسم است:
- بخش تحقیق اثر که خود مشتمل بر یک مقدمه و دو باب است. هر باب نیز در ضمن سه فصل ارائه شده است.
- متن کتاب: در 14 باب و 280 فصل تنظیم شده است[۱]. تعداد احادیث و آثار در جلد اول بالغ بر 344 و در جلد دوم 573 است.
در ابتدای هر دو جلد از کتاب، مقدمهای به قلم محققین آمده است.
گزارش محتوا
محقق اثر در مقدمه، ابتدا دلایل انتخاب این اثر را برای تحقیقش ذکر کرده است. سپس در باب اول مباحثش ابتدا عصر مصنف را از جهت سیاسی و فکری بررسی کرده است. پسازآن شرححال نویسنده، شاگردان و جایگاه علمی و معنوی او و در آخر آثار و تألیفاتش را متذکر شده است. در باب دوم نیز موضوع و مباحث کتاب، شیوه مصنف و ارزش کتاب، تعداد و معرفی نسخههای کتاب بررسی شده است.
وی همچنین این کتاب را از بهترین کتبی دانسته که علمای سلف تألیف کردهاند و بر این ادعا امتیازات ذیل را برشمرده است:
- نویسنده گردآوری کاملی از مباحث عقیدتی داشته است.
- او متأخر از برخی از مؤلفین در مباحث کلامی است؛ لذا از این کتب استفاده کرده و آن را در ضمن کتابش آورده است و به لحاظ کمی و کیفی از کتب کلامی پیش از خود برتری دارد.
- این اثر نسبت به آثار پیشین که در این موضوع نوشته شدهاند دارای امتیازاتی است از جمله اینکه این اثر در ضمن ابوابی تنظیم شده و هر باب نیز مشتمل بر فصولی است.
- نویسنده تنها به نقل پیاپی احادیث و آثار بسنده نکرده، بلکه دیدگاه مخالفین عقیده سلفیه چون معتزله و اشاعره را مورد نقد قرار داده و پس از اشاره به گفتههای آنها با ادله نقلی و عقلی و لغوی رد کرده است.
- نویسنده از علمای موثق و دانشمندان شگفت در حفظ، علم، ورع و صدق و اخلاص نزد اهل سنت است که به سبب آن، آثار ایشان دارای ارزش والای علمی است[۲].
- همچنین محقق اثر معتقد است که احادیث و آثار ضعیف جز در موارد نادری در کتاب ذکر نشده است[۳].
گرچه نویسنده در مقدمه کتابش به شیوه خود در نگارش کتاب اشاره نکرده اما در نگارش کتاب از روش ذیل پیروی کرده است:
- اساس کتاب آیات قرآن و احادیث نبوی و شیوه صحابه سلف و تابعین و پیشوایان پیرو آنهاست. او آیات و احادیث و آثار متعلق به آن را با اسانیدش ذکر کرده است.
- او فراوان از کتب علمای اهل سنت با ذکر استناد، نقل کرده است.
- نودونه اسم الهی را ذکر و شرح کرده است.
- عقاید برخی علما مانند ابومنصور معمر بن احمد (متوفی 418ق) و منصور بن محمد سمعانی (متوفی 489ق) را بهطور کامل نقل کرده است.
- فصول زیادی از کتاب را به رد قائلین خلق قرآن و مباحث مرتبط با آن اختصاص داده و در جزء اول و دوم تکرار کرده است.
- در کتابش همه مباحثی که علمای سلف در رابطه با مسئله توحید بیان کردهاند را مطرح کرده است.
- در برخی مباحث به معانی لغت عرب و تصاریف آن پرداخته است؛ مثلاً در تفسیر اسامی «الله» و «الاحد» و بیان معنی توحید[۴].
نویسنده فراوان شدن و انتشار بدعتها و نیز اعراض مردم از پیروی عقاید سلف و کاهش منزلت اهل سنت و تحقیق در علم کلام را سبب تألیف این کتاب برای بیان اعتقاد علمای سلف و اهل سنت و تشویق تمسک به آن دانسته است[۵].
در جزء اول کتاب، مسائلی چون توحید، اثبات وجه الله، مسائل ایمان، رد جهمیه و معتزله مطرح شده است. در جزء دوم نیز موضوعاتی چون قدر، ذکر وعد و وعید، بیان استواء خداوند بر عرش، فضایل صحابه، تمسک به سنت، اجتناب از بدعتها و هوای نفس مطرح شده است[۶].
در حدیث 31 از جلد اول کتاب، مسلم از سلمان فارسی از رسولالله(ص) چنین روایت کرده است: «خداوند تعالی صد رحمت خلق کرده است، با یکی از آنها خلایق را مورد رحمت قرار میدهد، و نودونه باقی برای روز قیامت است»[۷].
در یکی از فصول همین جلد، مسئله معراج و اشکال مبتدعه و دیگران بر این حدیث طرح و بررسی شده است؛ از جمله اشکالات این است که در قرآن عروج ذکر نشده بلکه در قرآن چنین آمده که اسراء (در شب سیر کرد) بهسوی مسجدالاقصی[۸].
در یکی از فصول جلد دوم کتاب، عقاید و مذهب اهل سنت و سلفیه مطرح شده است: اهل سنت معتقدند که خداوند یکتاست و شریکی ندارد، مثل و مانندی ندارد، همواره متصف به صفات حسنی است. با گوش میشنود، با چشم میبیند، با علم میداند، با کلام سخن میگوید، قرآن کلام او مخلوقی نیست که خوانده یا نوشته یا محفوظ یا شنیده شده باشد... خداوند متعال بر عرش قرار دارد همانگونه که میفرماید: «الرحمن علی العرش استوی». او هر شب، همانگونه که در حدیث آمده، به آسمان دنیا پایین میآید[۹].
انتساب افعال بندگان به خداوند از جمله مباحث مطرح شده در فصل دیگری از کتاب است. او معتقد است که تمامی افعال عباد مخلوق خداوند است و خداوند آنها را با قدرت خویش خلق کرده و بندگان در ایجاد افعال خویش دخالتی ندارند؛ چراکه در قرآن کریم آمده است: «و الله خلقکم و ما تعملون». خداوند با این آیه و مانند آن قدرت بر فعل را از بنده نفی کرده است. روایت نبوی «لیس لک من الامر شیء» نیز دلیل و شاهد بر این معناست؛ یعنی تو نمیتوانی از خودت کار یا فعلی را خلق کنی، بلکه تمامی آنچه انجام میدهی مخلوق خداوند و مفعول به قدرت و توفیق اوست لاحول و لاقوة الا بالله[۱۰].
وضعیت کتاب
در انتهای جلد اول کتاب، فهارس احادیث، اعلام، مراجع و موضوعات ذکر شده است. در انتهای جلد دوم علاوه بر فهارس مذکور، فهارس آیات نیز ارائه شده است.
تعلیقات و پاورقیهای کتاب مشتمل بر آدرس آیات و روایات، اختلاف نسخ، معانی برخی الفاظ و توضیحات مفیدی است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.