الجماهر في الجواهر

    از ویکی‌نور
    الجماهر في الجواهر
    الجماهر في الجواهر
    پدیدآورانهادی، یوسف (محقق) ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد (نویسنده)
    ناشرشرکت انتشارات علمي و فرهنگی مرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1416ق. = 1995م. = 1374ش.
    چاپچاپ اول
    موضوعسنگ‏هاي قيمتي

    فلزها

    معدن شناسي

    نثر عربي - قرن 5ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ج‎‏8‎‏ / 392 ‏QE‎‏ ‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الجماهر في الجواهر نوشته ابوریحان بیرونی، که غالباً به خطا الجماهر فی معرفة جواهر نامیده می‌شود، کتابی یک جلدی به زبان عربی، در موضوع سنگ‌های گرانبها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم یوسف الهادی است.

    ساختار

    کتاب حاوی مقدمه ناشر، دو مقدمه مفصل از محقق و مؤلف و سه مقاله است که به ترتیب به بحث درباره گوهرها؛ فلزات و آلیاژها و ترکیبات فلزی مصنوع اختصاص دارد. اما بیرونی در این اثر نیز به پیروی از شیوه همیشگی خود، مطالب فرعی بسیاری، به‌ویژه برخی نظرات مهم اقتصادی و سیاسی را بیشتر در مقدمه طولانی و نیز به‌طور پراکنده در سراسر کتاب، یاد کرده است.[۱]

    بیرونی در پایان مقدمه منابع اصلی خود را چنین برمی‌شمارد: الجواهر و الاشباه کندی و مقاله‌ای فارسی از نصر بن یعقوب دینوری کاتب که بیرونی در بیشتر مطالب او را پیرو کندی دانسته است.[۲]

    تأکید همیشگی ابوریحان به یاد کرد منابع، موجب شده است که الجماهر و بویژه مقدمه آن، همچون دیگر آثار بیرونی، از مآخذ مهم تاریخ علم بشمار آید. زیرا گذشته از بهره‌گیری وی از برخی روایات شفاهی که شاید هرگز در جای دیگری به رشته تحریر در نیامده باشد، شماری از آثار یاد شده در الجماهر متأسفانه از میان رفته‌اند و تنها با توجه به مقدمه ابوریحان و نیز آنچه از این آثار نقل کرده می‌توان به محتوای آنها آگاه شد.[۳]

    گزارش محتوا

    بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود(حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرد.

    مقدمه کتاب با خطبه‌ای بسیار کوتاه آغاز می‌شود. سپس پانزده «ترویحه» آمده است که در هر ترویحه یک موضوع فرعی مطرح شده است.[۴] در مقاله نخست از 32 گوهر و سنگ گرانبها همچون یاقوت، لعل بدخشان، الماس، مروارید، زمرد، فیروزه، عقیق یاد شده است. بیرونی یاقوت، زمرد و مروارید را فاخرترین گوهرها می‌داند. به نظر وی شایسته است که گوهرها به ترتیب ارزششان یاد شوند، و به همین علت مقاله نخست را با شرحی مفصل درباره یاقوت و چند سنگ کم‌بهاتر شبیه به آن(اشباه یاقوت) آغاز می‌کند. اما از آنجا که لعل بدخشان از جمله اشباه یاقوت و البته گرانبها‌ترین آنهاست، مدخل لعل، بی‌درنگ پس از مدخل یاقوت آمده است. بیجاده، الماس و سنباده نیز به همین مناسبت پیش از مروارید آمده‌اند.[۵]

    شرح ابوریحان درباره مروارید، یاقوت و زمرد مفصل‌ترین بخش‌های کتاب است. ابوریحان ذیل مدخل مروارید که مهم‌ترین بخش کتاب به شمار می‌آید، به نکات بسیار جالبی اشاره کرده است که در مورد گوهرهای دیگر مصداق ندارد؛ از جمله: چگونگی سوراخ کردن و نحوه بر طرف کردن عیوب مروارید، چیستی مرجان، انواع صدف‌ها، مناطق صید مروارید، عمق هر یک و زمان صید، چگونگی فرورفتن در آب برای صید مروارید و تمهیداتی برای ترساندن کوسه و شیوه گریز فوری از خطر حمله آن. ابوریحان مقاله دوم را با شرح زئبق (جیوه) که نزد طبیعی‌دانان مادر همه فلزات است آغاز می‌کند و سپس به شرح فلزات هفت‌گانه یعنی طلا، نقره، مس، آهن، ارزیز (قلع)، سرب و خار صینی می‌پردازد. مقاله سوم نیز به شرح خواص چهار آلیاژ یا ترکیب فلزی مانند شَبَه (برنج) و اسفیذ روی اختصاص دارد.[۶]

    بیرونی در الجماهر برخلاف تقریباً همه دیگر مؤلفین کتب احجار یا جواهرنامه‌ها که معمولاً درباره خواص عجیب و غریب و افسانه‌وار سنگ‌ها داد سخن داده‌اند، نه تنها به این‌گونه مطالب وقعی ننهاده، بلکه چنان که پیش از این نیز اشاره شد، هر جا که توانسته با تکیه بر آزمایش و تجربه در رد این باورهای عامیانه تلاش کرده است. گزارش وی درباره خواص شگفت‌انگیز سنگ‌هایی چون سنگ پادزهر، حجر التیس یا تریاک فارسی، حجر جالب المطر (سنگ بارانزا)، و حجر البرد (دفع‌کنندهتگرگ) آشکارا آمیخته با ناباوری است.[۷]

    در میان آثار دوره اسلامی، و حتی در میان آثار خود بیرونی، کمتر کتابی می‌توان یافت که در آن به اندازه الجماهر بر نقش آزمایش و تجربه تأکید شده باشد. این موارد را در جاهای بسیاری از کتاب وی می‌توان دریافت که به علت عدم گنجایش مقاله، فقط یک نمونه را ذکر می‌کنیم: «در مورد تأثیر آتش بر لعل بدخشان: من این تأثیر را ندیده‌ام و امکان امتحانش را نیز نداشتم.»[۸]

    او در الجماهر با تکیه بر آزمایش‌هایی که شیوه علمی در آنها کاملاً رعایت شده، دو باور عامیانه را که حتی به آثار علمی نیز راه یافته رد می‌کند. نخست سمی بودن الماس را با خوراندن آن به سگی می‌آزماید و می‌افزاید که چه در آن هنگام و چه بعدها نشانی از مسمومیت در این سگ دیده نشد و سپس درباره نظریه‌ای بسیار شایعی که در برخی منابع به ارسطو منسوب است و بر اساس آن اگر مار به زمرد بنگرد چشمانش ضعیف یا کور خواهد شد، می‌گوید: در سنجش این سخن، از انداختن طوق زمردنشان بر گردن مار گرفته تا حرکت دادن رشته‌ای از دانه‌های زمرد در جلو چشمانش و... چندان کوشیدم که کسی را یارای فراتر رفتن از آن نیست، و این کار را نه ماه تمام در سرما و گرما آزمودم و تنها مانده بود که زمرد را چون کحل بر چشمانش بکشم! اما این کارها، اگر تیزچشمی آن مار را بیشتر نکرده باشد، چیزی از بینایی‌اش کم نکرد.[۹]

    بیرونی از پذیرفتن مطالبی که آزمودن آنها در شرایط عادی دشوار و گاه ناممکن است خودداری می‌کند؛ به‌طور مثال در مورد حجر البَرَد که بنا بر باور عامه، دفع‌کننده تگرگ (بَرَد) است، می‌گوید: این نیرنگی آسان است زیرا که آزمودن راستی یا ناراستی این سخن بس دشوار است.[۱۰]

    بهره‌گیری گوهرشناسان دوره اسلامی از الجماهر

    الجماهر بیرونی تقریباً بر همه جواهرنامه‌هایی که از آن پس در شرق جهان اسلام نوشته شدند، تأثیری شگرف داشته و حتی می‌توان بیشتر این گوهرنامه‌‌ها را تحریری نوین از اثر بیرونی دانست. مهم‌ترین گوهرنامه نوشته شده بر اساس الجماهر، جواهرنامه نظامی نوشته محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م است. بیشتر مطالب مندرج در دو گوهرنامه مشهور فارسی دیگر یعنی تنسوخ‌نامه ایلخانی نصیرالدین طوسی و عرایس الجواهر ابوالقاسم کاشانی نیز از جواهرنامه نظامی و در نتیجه عمدتاً از الجماهر بیرونی اخذ شده‌اند.[۱۱]

    شگفت آنکه شهرت الجماهر در میان گوهرشناسان غرب جهان اسلام بسیار اندک بود. احمد بن یوسف تیفاشی، گوهرشناس نامدار اهل افریقیه، هنگام نگارش ازهار الافکار فی جواهر الاحجار از الجماهر بهره نگرفت و آثار بعدی نوشته شده در غرب جهان اسلام نیز غالباً مبتنی بر اثر تیفاشی بودند. آثاری همچون جواهر نامه محمد بن منصور (تألیف اوایل سده8ق) که از هر دو اثر فوق بهره برده‌اند بسیار اندکند.[۱۲]

    نخب الذخائر فی احوال الجواهر ابن اکفانی، نیز به‌رغم تألیف در غرب جهان اسلام از الجماهر تأثیر بسیار گرفته و در آن بارها به بیرونی (نیز به واسطه او به کسانی چون نصر جوهری، «الاخوان الرازیان» و دیگران، البته گاه بدون یادکرد بیرونی) استناد شده است.[۱۳]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب کتاب در ابتدای اثر آمده و سایر فهارس فنی به ترتیب شامل فهرستهای آیات قرآنی، احادیث نبوی، امثال و مانند آن، جواهر و اللآلی و سنگهای کریمه و معادن و فلزان و امور مشابه آن، تعدین و ادوات و اصطلاحات آن، نقود، ادوات زینت و سلاح و لباسها و آلات، اعلام، امتها و قبایل و طوایف، مکانها و شهرها، اعیاد و مناسبات، کتابهای وارد شده در کتاب و حواشی مخطوط و مقدمه و منابع دیگری ک در عرض مصادر و منابع کتاب آمده است، و فهرست منابع است. پاورقی‌های کتاب، به قلم محقق اثر، در راستای توضیح محتوای مطالب کتاب بسیار مفید است.

    پانویس

    1. ر.ک: کرامتی، یونس
    2. ر.ک: جمشید نژاد اول، غلامرضا؛ ص9
    3. ر.ک: کرامتی، یونس
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان
    8. ر.ک: همان
    9. ر.ک: همان
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان
    12. ر.ک: همان
    13. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. کرامتی، یونس، «الجماهر في الجواهر»، پایگاه اینترنتی کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ در تاریخ 10 آذر 1400
    3. جمشید نژاد اول، غلامرضا؛ «الجماهر فی الجواهر»، پایگاه مجلات تخصصی نور، معارف، مرداد و آبان 1384، شماره 62، صفحه 8 تا 27

    وابسته‌ها