التعريف بآداب التأليف

    از ویکی‌نور
    التعريف بآداب التأليف
    التعريف بآداب التأليف
    پدیدآورانسیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نويسنده) ابراهیم، مرزوق علی (محقق)
    ناشرمکتبة التراث الإسلامي
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر13سده
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التعريف بآداب التأليف، اثر جلال‌الدین سیوطی (متوفی 911ق)، رساله‌ای است بسیار کوچک و مختصر در بیان آداب تألیف که با تحقیق مرزوق علی ابراهیم، منتشر شده است.

    کتاب با مقدمه‌ای از محقق آغاز گردیده که تقریبا نیمی از صفحات آن را به خود اختصاص داده است. در این مقدمه، ابتدا شرح حال مفصلی از سیوطی ارائه گردیده[۱] و سپس، به تعریف کتاب[۲] و توصیف نسخ خطی آن، پرداخته شده است[۳].

    ذکر این رساله در آثار معتبری همچون «حسن المحاضرة»، «كشف الظنون»، «هدية العارفين»، «دليل مخطوطات السيوطي» و «فهرس مؤلفات السيوطي»، صحت انتساب آن به سیوطی را تأیید می‌نماید[۴].

    سیوطی رساله خویش را با حدیثی از پیامبر(ص) به روایت ابوهریره که مسلم، ابوداود، ترمذی و نسایی، آن را نقل کرده‌اند، آغاز کرده است که فرمودند: «إذا مات الإنسان انقطع عمله إلا من ثلاث: صدقة جارية أو علم ينفع به أو ولد صالح يدعو له» (زمانی که انسان بمیرد، عمل وی نیز قطع می‌شود، به‌جز در سه مورد: صدقه جاریه، علمی که دیگران از آن بهره ببرند و فرزند صالحی که برای او دعا کند)[۵].

    در ادامه نیز، روایات و اقوالی از بزرگان بدین مضمون که دلالت بر اهمیت تألیف و نشر علم دارد، نقل شده است. سیوطی در هر مورد، تنها به نقل روایات و اقوال و اشاره به سلسله سند آن‌ها، اکتفا نموده و توضیح یا شرح خاصی برای آنها، ارائه نکرده است. همچنین، ترتیب خاصی برای نقل و ذکر روایات، در کتاب به چشم نمی‌خورد. به‌منظور آشنایی بیشتر با محتوای کتاب، به برخی از این روایات و اقوال، اشاره می‌شود:

    1. در روایتی به نقل از ابن ماجه و ابن خزیمه، از ابوهریره، پیامبر(ص) فرمودند: «إن مما يلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته علما علمه و نشره» (از جمله حسناتی که پس از وفات مؤمن، به او می‌رسد، علمی است که از او منتشر شده است)[۶].
    2. به نقل از کتاب «ملح النوادر» ثعالبی، سخنی از جاحظ آمده است که گفته:: «الوضع وضعان: وضع له، وضع به؛ يعني في تأليف الكتب»[۷].
    3. در «البيان» نیز به نقل از جاحظ، چنین آمده است: «قالوا: القلم أبقی أثرا و اللسان أكثر هذرا»[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص5-12
    2. ر.ک: همان، ص13-14
    3. ر.ک: همان، ص15-17
    4. ر.ک: همان، ص13
    5. ر.ک: متن کتاب، ص18
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان، ص29
    8. ر.ک: همان، ص26

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها