التربیة الدینیة الإسلامیة بین الإصالة و المعاصرة

    از ویکی‌نور
    التربیةالدینیة الإسلامیة بین الإصالة و المعاصرة
    التربیة الدینیة الإسلامیة بین الإصالة و المعاصرة
    پدیدآورانیونس، فتحی علی (نویسنده)

    احمد، محمود عبده (نویسنده)

    ابراهیم، مصطفی عبدالله (نویسنده)
    ناشرعالم الکتب
    مکان نشرقاهره - مصر
    سال نشر1999م
    چاپیکم
    شابک977-232-178-5
    موضوعتعلیم و تربیت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ي9ت4 / 903 LC
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    التربیة الدینیة الإسلامیة بین الإصالة و المعاصرة، اثر فتحی علی یونس و دیگران، کتابی است که در آن سعی شده مقوله مهم آموزش دین در مراکز آموزشی بررسی و تحلیل شود. موضوع کتاب در فارسی تازه است، بحث‌ها ساده و روان ارائه شده است.

    مسائل آماری و استناد‌های آن یکجا مصری است و به دیگر نقاط جهان اسلام پرداخته نشده است.

    در فصل اول برخلاف ادعای آمده (در ص 26)، راه‌حل اسلامی برای مصائب یادشده، ارائه نشده است.

    در نکته دوم فصل دوم، ادعا شده است که در فرهنگ اسلامی تعلیم اعم از تربیت، و تربیت گون‌های از آن است، که حرفی تازه است و البته از آن خوب دفاع نشده است و به دیدگاه مخالف آن‌که تربیت را اعم از تعلیم و تعلیم را گون‌های روش تربیتی می‌داند، اشاره نشده است.

    در صفحۀ 53 به بعد، از اموری یاد شده است که با عنوان بحث (ویژگی‌های علم در اسلام) سازگار نیست؛ از این گذشته، برخی از آنچه که بعنوان ویژگی‌های علم آمده، بواقع ویژگی‌های تعلیم است.

    در صفحۀ 70، از توازن میان دنیا و آخرت بعنوان ویژگی انسان یاد شده است که خالی از تسامح نیست. نیز در صفحۀ 72، ضمن بحث از مراکز آموزشی اسلام، آورده است:

    1) فلسفه مراکز آموزشی...؛ اما هرگز به 2 و 3... نپرداخته است.

    با این همه، بحث‌های فصل دوم خوب و خواندنی و گاه بدیع است. دیگر فصل‌های کتاب نیز مفید است.

    نویسندگان، این کتاب را در 9 فصل و 3 پیوست پرداخته‌اند.

    فصل اول، اشارتی است کوتاه به فطرت دینمداری انسان و در آن ضمن اشاره به اقوال دانشمندان غربی و اعتراف آنها به سرشتی بودن دین در انسان، از پار‌های از نمود‌های دینمداری در ملل گوناگون و گونه‌‌هایی چند از آن یاد می‌شود و از دعوت همسوی پیامبران به توحید سخن می‌رود و پس از گوشزد نمودن گمراهی انسان در پرستش و دینداری، در غالب عبادت طبیعت، روح، گذشتگان و بت، برخی از ویژگی‌های اسلام شرح می‌شود: اسلام به فطری بودن دینمداری باور دارد و سرشت آدمی را توحیدی می‌داند، اسلام دین جهانی است، اسلام به تزکیۀ نفس و دوری از هرآنچه که آدمی را از خدا باز می‌دارد می‌خواند، اسلام انسان را با هدف آفرینش آشنا می‌کند، اسلام آزادی در گزینش دین و دینمداری را می‌پذیرد، اسلام به انسان بعنوان یک کل می‌نگرد و همۀ مؤلفه‌‌های روحی و تنی او را به شکلی متوازن مورد توجه قرار می‌دهد، اسلام در پی تحقق عدالت اجتماعی است، ایجاد و گسترش صلح و امنیت از خواسته‌‌های اسلام است، اسلام به حقوق فطری و طبیعی بشر باور دارد و آن را نیک محترم می‌دارد و به مساوات و برابری میان انسانها می‌خواند و امتیازات واهی نژادی و قومی را رد می‌کند، اسلام به برادری و برابری دعوت می‌کند و از وفای به عهد و پیمان می‌گوید و در پی تحقق وحدت انسانی از راه احترام به فرد و جامعه است.

    نکته سوم در این فصل، کاوشی بسیار کوتاه در تحدیدات حیات دینی در دنیای کنونی و نقش تربیت دینی اسلامی در مقابله با آنهاست. 1) چیرگی جنبه‌‌های مادی زندگی در اثر عواملی چون: غربگرایی، گسستن نظام خانواده، در پی ثروت‌اندوزی دویدن؛ 2) کاهش نقش مسجد در زندگی مردم؛ 3) اشتغال زنان در خارج از منزل و کاهش نقش خانوادگی آنها؛ 4) سستی انگیزه‌‌های دینی و گرایش به تخلفات اخلاقی، اجتماعی و اداری؛ 5) گسترش پدیدۀ زور و تجاوز به حقوق دیگران در اثر خودرأیی و تحمیل عقیده به دیگران، خشونت در برخورد با دیگران، بدبینی به آنان؛ 6) افزایش میزان استعمال دخانیات و اعتیاد؛ بمثل، بنابر آمار رسمی در مصر در سال 40، 1997 میلیارد نخ سیگار مصرف شده است؛ 7) افزایش سطح بیسوادی.

    فصل دوم دربارۀ تاریخ تربیت دینی در اسلام است. نگارنده، این فصل را با اشارتی کوتاه به اهمیت مطالعۀ تاریخی و بویژه تاریخ تربیتی و نیز کوتاهی مسلمانان در پرداختن به تاریخ تربیتی خود و همچنین، داوری‌های نابجا و نادرست مستشرقان دربارۀ مردم شرق اسلامی و نگرش آنها به تعلیم و تربیت، آغاز می‌کند و در رد این دیدگاه انحرافی، شماری از متون تربیتی موجود در جهان اسلام را نام می‌برد، از عنایت قرآن و سنت و متون تربیتی مربیان مسلمان به تعلیم و تربیت می‌گوید، به چند معنا از تربیت اشاره می‌کند و می‌افزاید:

    تربیت در مفهوم قرآنی و نبوی آن با مفهوم تراثی آن از سویی، معنای غربی جدید آن از سوی دیگر، فرق می‌کند؛ سپس، از معنای تعلیم در اسلام و اعم بودن آن از تربیت می‌گوید؛ به دیگر سخن، مفهوم «تعلیم» در متون تربیتی اسلام، اعم از مفهوم «تعلیم» در تربیت جدید و مترادف با تربیت است (ص 47). نگارنده در ادامه برای تبیین رابطۀ معنایی تعلیم با تربیت در فرهنگ اسلامی می‌افزاید: تربیت بخشی از تعلیم است و کودکی و دیگر مراحل زندگی را از لحاظ اخلاق و اصلاح نفس دربر می‌گیرد؛ حال آنکه، تعلیم، همه جوانب و حیطه‌‌های وجودی آدمی را دربر می‌گیرد بدون آنکه یکی را بر دیگری برتری دهد. [این دیدگاه نویسنده را بسیاری از دیگر محققان تربیت اسلامی نمی‌پذیرند و برآنند که تربیت اعم از تعلیم، و تعلیم از روش‌های تربیت است].

    سومین مطلبی که در این فصل واشکافی می‌شود، «علم در اسلام» است. بین اسلام و تربیت تلازم برقرار است؛ چراکه، اصولا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله معلم و هادی بشر است؛ لذا اسلام به علم و معرفت عنایت ویژه دارد و آموزش علم را واجب می‌داند و کسانی از مربیان بزرگ مسلمان چون قابسی (متوفی 403 ه‍)، تصریح کرده‌اند که تعلم بر همه مسلمانان واجب و تعلیم وظیف‌های همگانی است.

    نگارنده، پس از این به پار‌های از ویژگی‌های علم در اسلام می‌پردازد: 1) علم مورد نظر اسلام، یقینی است و تا با عمل همراه نشود ارزش ندارد، این نکته امروزه و پس از اسلام مورد تأکید فلسفه تربیتی پراگماتیسم قرار گرفته و پیروان این فلسفه به ناحق مدعی‌اند این فلسفه، مبتکر آن است؛ 2) علم و معرفت در اسلام، به موضوع خاصی اختصاص ندارد؛ 3) تعلیم در اسلام، مقول‌های مستمر است؛ 4) در اسلام، علم‌آموزی بر همگان واجب است؛ بنابراین، حق همگان است و همگان از فرصت آموزش برخوردارند؛ 5) علم مورد نظر اسلام، علم نافع است.

    مطلب پنجم مورد بحث این فصل، طبیعت انسان از نگاه اسلام است و در آن به سرشت خیر آدمی، توازن و سازواری میان قوای او و لزوم تربیت همۀ آنها (تربیت عقلانی، تربیت روحی و تربیت جسمی) در اسلام، لزوم توجه انسان به دنیا و آخرت؛ اشارت رفته است.

    نکته فرجامین این فصل، بررسی کوتاهی دربارۀ مراکز آموزشی و تربیتی در اسلام است و از رهگذر آن به برخی از ویژگی‌های این مراکز اشاره می‌شود که عبارتند از: توجه آنها به معنویات و اخلاق، آزادی، توجه به اصل تفرد، برابری فرصت‌های آموزشی برای همگان.

    فصل سوم. مبانی ایجاد نظام تربیت دینی اسلامی: نگارنده در شرح این فصل ابتدا از مفهوم برنامه و نظام می‌گوید؛ سپس، به طبیعت و ماهیت تربیت دینی اسلامی می‌پردازد و برخی از ویژگی‌های آن را برمی‌شمارد (تربیت اسلامی ماهیت ربانی دارد، متکامل است، با طبیعت انسان سازگار است، جنبۀ جهانی دارد، جامع بین ثبات و تغییر است). نگارنده پس از این به جامعۀ مصر و مشکلات آن اشاره می‌کند؛ آنگاه، از روان‌شناسی رشد و برخی از مقتضیات رشد فراگیران و مظاهر تحول شعور و فهم دینی آنها می‌گوید (رشد جسمی در سه مرحلۀ کودکی اول، کودکی دوم و نوجوانی؛ رشد عقلانی در مرحله کودکستان، دبستان و نوجوانی؛ رشد زبانی در مرحلۀ کودکستان، دبستان و نوجوانی؛ رشد عاطفی در سه مرحلۀ یادشده و رشد اجتماعی در مراحل سه‌گانۀ یادشده).

    در فصل چهارم، با رویکرد‌های جدید در آموزش تربیت دینی در اسلام آشنا می‌شویم. نگارنده در این فصل، در پی معرفی و شرح پار‌های از شیوه‌‌های جدید آموزشی است که در تربیت دینی اسلامی لازم است از آنها بهره برده شود؛ البته، برخی از این شیوه‌ها در فرهنگ اسلامی پیشینه دارد:

    1) آموزش همزمان چند ماده درسی برای تأمین سه جنبۀ شناختی، روانی و رفتاری، چگونگی اجرای این روش در تربیت دینی اسلامی؛ 2) استفاده از مفاهیم کلیدی، فواید آن، تعریف این روش و تعریف مفهوم و عوامل مؤثر در تعلیم مفاهیم، رشد مفاهیم و رابطۀ آن با رشد عقلی فراگیر؛ 3) روش فعالیت و مشارکت فراگیران در فرآیند آموزش، اهمیت به‌کارگیری این روش در آموزش دینی، فواید این روش در کودکستان و آموزش متوسطه، زمینه‌‌های کاربرد این روش در تربیت دینی اسلامی و وسائل تحقق آن؛ متقن و تکیه بر کیفیت آموزش، پیشینه این روش در فرهنگ اسلامی، توجه تعلیم و تربیت 4) روش تعاون و آموزش گروهی و مراحل آن در آموزش دینی اسلامی.

    فصل پنجم. تواناییها و شایستگی‌های لازم برای تدریس تربیت دینی اسلامی و ابزار این کار: پار‌های از تواناییها و شایستگی‌های عام معلمی عبارتند از: تخصص در مادۀ مورد تدریس، آشنایی به اندازه با مهارت‌های تدریس و کلاسداری، ویژگی‌های شخصی و شخصیتی مثبت و مطلوب.

    نگارنده در شرح این بحث، ابتدا از عوامل وادارکننده به بررسی کفایت در معلمان دینی می‌پردازد؛ آنگاه، با استناد به پار‌های از بررسی‌های دانشگاهی در خصوص توانایی‌های لازم برای تدریس دینی، آنها را به مهارت‌های آموزش قرآن (قرائت و تفسیر)، حدیث، عقاید، احکام، سیره و فرهنگ اسلامی تقسیم می‌کند و هریک را اندکی وامی‌شکافد؛ سپس، به وسائل آموزشی می‌رسد و از ضرورت به کارگیری آنها و دلایل کم‌توجهی به آنها در آموزش دینی اشاره می‌کند و برخی از وسائل و روشها را برمی‌شمارد (آزمایش مستقیم، استفاده از نمونه‌‌های ساخته‌شده، استفاده از آزمایش و تجربیات نمایشی، عرضۀ عملی برای آموزش و آموزش از راه نشان دادن، سفر‌های آموزشی، نمایشگاه و وسائل صوتی - تصویری).

    در فصل ششم، از آموزش قرآن به مبتدیان سخن می‌رود و در آن از توجه اسلام و مسلمانان به تربیت و تعلیم یاد می‌شود، به جایگاه قرآن و آموزش آن در میان مسلمانان اشاره می‌شود، برخی از مبانی تعلم و تعلیم قرآن می‌آید، وسائلی که مسلمان در آموزش قرآن از آنها استفاده می‌کرده‌اند، شرح می‌شود، به پار‌های از وسائل شنیداری - دیداری جدید که در آموزش قرآن مفید است، پرداخته می‌شود.

    فصل هفتم. حفظ قرآن و قرائت و تفسیر آن در مراحل گوناگون آموزشی: در این فصل به نکات زیر اشاره شده است: حفظ قرآن و مشکلات آن، عوامل مؤثر در حفظ قرآن (سن آغاز حفظ، انگیزه و خواست داوطلب، اعمال اصل تدریج در آموزش، آگاهیها و آموزش‌های پیشین داوطلب، رعایت تفاوت‌های فردی، همکاری فراگیران، فهم آنچه حفظ می‌شود، توجه به فضیلت آموزش و حفظ قرآن بیش از دیگر مواد، دقت ویژه و به اندازه برای حفظ، تکرار از راه خواندن و شنیدن، استفاده از ابزار کمکی برای حفظ، به کار بردن روش‌های آزمون و اصلاح. نگارنده در ادامه به مراحل حفظ قرآن اشاره می‌کند و با ذکر چند مثال، از تجوید و شروط آموزش و هدف‌های آموزش آن می‌گوید و از تفسیر و اهمیت آن و روش‌های تدریس و مراحل آن و نمون‌های از تدریس تفسیر یاد می‌کند.

    فصل هشتم، دربارۀ تدریس سنت و عقاید و احکام و سیره است. نگارنده برای بازشکافت این بحث، از ارتباط سنت با قرآن، تقسیم حدیث (سنت)، ویژگیها و ضوابط برخورد با سنت، آفات و موانع بررسی در سنت، هدف‌های تدریس سنت، مراحل شش‌گانۀ آموزش سنت، و یک نمونه از تدریس سنت یاد می‌کند؛ سپس، به آموزش عقاید و هدفها و مبانی آموزش عقاید و یک نمونه از تدریس آن اشاره می‌کند. نکته بعدی تدریس احکام و هدف‌های آن و کیفیت بررسی و تدریس آن و مثالی از تدریس طهارت است. فرجامین بحث این فصل، تدریس سیره است و در آن به هدف تدریس، روش‌های آن، چگونه تدریس و نمونه از تدریس پرداخته می‌شود.

    فصل نهم این کتاب، چکید‌های از پایان‌نامه‌‌های کارشناسی ارشد و دکترا دربارۀ روش‌های تدریس تربیت دینی اسلامی است و در آن از چکیده 50 رساله در کارشناسی ارشد و 28 رسالۀ دکترا یاد شده است.

    پیوست اول این کتاب دربارۀ طرح درسی، و پیوست دوم آن دربارۀ رعایت تفاوت‌های فردی در تدریس و آموزش، و پیوست سوم آن دربارۀ آزمون و سنجش در سه حیطۀ شناختی و عاطفی و رفتاری، در تربیت دینی اسلامی است[۱].

    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص221-227

    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتابشناسی تحلیلی توصیفی تعلیم و تربیت در اسلام (گزیده منابع عربی)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، چاپ یکم، 1381ش

    وابسته‌ها