البلاغة تطور و تاريخ

البلاغة؛ تطور و تاريخ، اثر شوقی ضیف (13 نوامبر 1910- دهم مارس 2005م)، ادیب و عالم لغوی است. این کتاب، بر اساس مجموعه درس‌گفتارهایی تهیه شده است که به بررسی تاریخ و روند تحول بلاغت عربی، از دوران جاهلی تا اوج شکوفایی آن، می‌پردازد. هدف اصلی، تبیین منظم مبانی بلاغت و سهولت بخشیدن به درک آن است.

البلاغة تطور و تاريخ
البلاغة تطور و تاريخ
پدیدآورانضیف، شوقی (نويسنده)
ناشردار المعارف
مکان نشرمصر - قاهره
سال نشر13سده
چاپ9
شابک977-02-4968-8
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

ساختار کتاب بر پایه تحول تاریخی بلاغت تنظیم شده و محتوای آن به‌صورت عمده حول محور چهار مرحله اصلی از تحول بلاغت سامان یافته و در چهار فصل اصلی ارائه شده است.

سبک نگارش

مهم‌ترین ویژگی‌های سبک نگارشی کتاب، عبارتند از:

  1. اتخاذ رویکرد تاریخی و تحولی در بررسی مفاهیم بلاغی، با تمرکز بر سیر تکاملی این فن از مبدأ تا دوران شکوفایی.
  2. سادگی و وضوح در بیان مسائل پیچیده، با هدف آسان‌سازی درک مباحث بلاغی برای دانشجویان، که نشان‌دهنده ماهیت آکادمیک متن (برگرفته از سخنرانی‌های دانشگاهی) است[۱].

گزارش محتوا

الفصل الأول: النشأة (پیدایش): این فصل، به بررسی سابقه بلاغت در دوران جاهلیت و اسلام می‌پردازد. نویسنده ذکر می‌کند که توجه به فصاحت و بلاغت در میان اعراب جاهلی پیشینه‌ای دیرینه دارد و در ادامه به نقش قرآن کریم در ارائه عالی‌ترین نمونه‌های بیانی و بلاغی اشاره می‌کند. این بخش، به پیدایش و رشد اولیه ملاحظات بلاغی و نقش شخصیت‌هایی چون جاحظ در تدوین این ملاحظات اختصاص دارد. جاحظ اولین کسی بود که به‌طور منظم به بررسی جوانب مختلف بلاغت در آثارش پرداخت؛ اگرچه کار او هنوز شامل تعریفات و قواعد دقیق و متمایز نبود[۲].

الفصل الثاني: دراسات منهجیة (مطالعات روشمند): این فصل، به مراحل بعدی تحول بلاغت می‌پردازد که در آن جمع‌آوری ملاحظات بلاغی، شکل منظم‌تری به خود گرفت. در این دوره، تلاش‌های جدی برای تدوین قواعد بلاغی و دفاع از اعجاز قرآن، به‌ویژه توسط متکلمین معتزله، دیده می‌شود. این مطالعات، شامل ورود مفاهیم فلسفی و بلاغی یونانی از طریق ترجمه‌ها بود؛ هرچند که متکلمین عرب ابتدا این مفاهیم را صرفاً برای استحکام بخشیدن به مباحث کلامی و جدلی خود به‌کار بردند. آثار مهمی مانند «البديع» ابن معتز در این مقطع مورد بررسی قرار می‌گیرند. ابن معتز بسیاری از فنون بدیعی را که در اشعار پیشینیان وجود داشت، جمع‌آوری و تدوین کرد[۳].

الفصل الثالث: ازدهار الدراسات البلاغیة (شکوفایی مطالعات بلاغی): این بخش، اوج تحول بلاغت را با ظهور نظریات بلاغی عبدالقاهر جرجانی (متوفی ۴۷۱ق) ترسیم می‌کند. جرجانی با تألیف کتب مهمی در علم بلاغت، توانست نظریه‌ای منسجم و عمیق درباره معانی و بیان ارائه دهد که بر اساس دقت در نظم کلام و رابطه بین الفاظ و معانی استوار بود. نظریه جرجانی، برتری یک کلام فصیح را در ساختار و ترکیب آن می‌داند، نه صرفاً در زیبایی واژگان منفرد. این نظریه راه را برای تحلیل دقیق‌تر اعجاز قرآن از منظر نظم و ساختار بیانی فراهم کرد و تأثیری شگرف بر نویسندگان بعدی از جمله زمخشری گذاشت[۴].

الفصل الرابع: التعقيد و الجمود (پیچیدگی و رکود): این فصل، به دوران پس از شکوفایی مطالعات بلاغی، یعنی پس از عصر عبدالقاهر جرجانی و زمخشری، اختصاص دارد. این فصل، که به‌نوعی دوران افول بلاغت عربی از نظر عمق و نوآوری است، به تشریح این نکته می‌پردازد که چگونه مطالعات بلاغی که در عصر جرجانی به اوج رسیده بود، به سمت ملخص‌ها (خلاصه‌ها)، شروح (تفسیرها) و تعقید (پیچیدگی) حرکت کرد. ویژگی‌های اصلی این دوره عبارتند از: ساده‌سازی سطحی و تکرار، پیچیدگی و جمود (رکود) و تقسیمات جزیی و غیر ضروری. به‌طور خلاصه، این فصل بیانگر آن است که چگونه بلاغت پس از دوران شکوفایی، دچار رکود تدریجی شد؛ به‌گونه‌ای که میراث بلاغی به‌صورت مجموعه‌ای از قواعد حفظی و تقسیمات پیچیده درآمد و روح خلاقانه و نظریه‌پردازانه آن از میان رفت[۵].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص5-7
  2. ر.ک: متن کتاب، ص9-61
  3. ر.ک: همان، ص62-259
  4. ر.ک: همان، ص160-270
  5. ر.ک: همان، ص271-367

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها