الأصول الستة عشر من الأصول الأولية في الروايات و أحاديث أهلالبيت عليهمالسلام
الأصول الستة عشر من الأصول الأولیة في الروایات و أحادیث أهلالبیت علیهمالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | گروهی از نویسندگان (نویسنده) |
ناشر | دار الشبستری للمطبوعات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1363 ش یا 1405 ق |
چاپ | 2 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 1ق. - مجموعهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 128 /الف6* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الأصول الستة عشر من الأصول الأولیة في الروايات و أحاديث أهلالبيت عليهمالسلام در بيان منابع فقه روايى، توسط جمعى از علما و به زبان عربى تأليف گرديده است و همان طور كه از نامش پيداست شانزده اصل از منابع روايى ما را در دو بخش جداگانه آورده است.
ساختار
كتاب، داراى مقدمهاى مفصل مىباشد كه بسيارى از مطالب مفيد را در مورد اصول حديثى بازگو كرده است، سپس وارد مجموعه اول روايات در زمان ائمه معصومين شده و هفت كتاب را در این بخش نام مىبرد كه با بيان رواياتشان همراه است.
بخش دوم نيز به بيان دومين مجموعه از كتب روايى در زمان ائمه كه مشهور به اصول اربعمائه است، پرداخته است؛ شش كتاب نيز در این بخش آمده كه با گزيدهاى از كتاب علاء بن رزين همراه است.
گزارش محتوا
مقدمه
در این مقدمه مفصل، بسيارى از مطالب مهم و غير قابل اغماض در مورد اصول حديثى و كتاب حاضر بيان شده است.
مؤلف مىفرمايد: آنچه ما را بر آن داشته تا به فكر جمعآورى چنين مجموعهاى بيفتيم، از بين رفتن بعضى از منابع اصلى ما در حديث و كلمات معصومين عليهمالسلام مىباشد كه با توجه به اهميت حديث در احكام شرعى ما، نبايد چنين اتفاقى مىافتاد.
ايشان از مرحوم وحيد بهبهانى نقل مىكند كه این سرنوشت بسيارى از اديان الهى بوده است كه با فاصله گرفتن از عهد تشريع و از بين رفتن منابع اصلیشان دچار گمراهى شده و رفته رفته با آموزههاى دينى خود بيگانه شدهاند.
مؤلف، چنين وضعيتى را تهديدى برای ما مسلمانان برشمرده كه وظيفه سنگین صيانت از اصول و منابع اولیهمان را چندين برابر مىكند.
اصول اربعمائه ديگر مطلبى است كه به تفصيل در مقدمه توضيح داده شده است؛ این اصول به نظر شيخ مفيد، مجموعهاى از مصنفات اماميه از زمان اميرالمؤمنين(ع) تا زمان امام حسن عسکری(ع) و مشتمل بر چهارصد كتاب بودند؛ اينكه در مورد بعضى از روات گفته شده كه «له اصل»، ناظر به همين مطلب مىباشد.
مرحوم طبرسى مىگويد: این اصول در واقع پاسخهاى امام صادق(ع) به چهار صد سؤالى است كه از محضرشان شده است.
تراث اسلامى در سه مرحله دچار دگرگونى و ضياع شدهاند كه عبارتند از:
مرحله اول كه با وفات رسول خدا(ص) و منع از كتابت و تدوين حديث انجام گرفت.
مرحله دوم بعد از شهادت امام صادق(ع) و قوت گرفتن عباسيان تا زمان كلينى مىباشد.
مرحله سوم هم از زمان شيخ طوسى و بعد از استيلاى سلجوقيان صورت گرفت.
اما اينكه این اصول چگونه شناسايى شدهاند و محتواى این مجموعه چيست و رواتش چه كسانى هستند؟ در قسمت ديگرى از مقدمه مشخص گرديده است.
اولین آشنايى با مجموعه مذكور، به زمان صفويه كه علامه مجلسى بخشى از روايات مزبور را در كتاب بحار الانوار آورد، برمىگردد.
ظاهر این است كه شيخ حر عاملى مؤلف وسائل الشيعه، به مجموعه ياد شده دسترسى نداشته است؛ لا اقل تا قبل از زمان تأليف این اثر گرانقدر، زيرا هيچ اشارهاى به روايات آن در وسائل ننموده است.
مجموعه مزبور ويژگىهایى دارد كه آن را از امثالش متمايز كرده است؛ مانند اينكه در این مجموعه، برخى از روايات در یک دسته بندى ذكر شدهاند كه ظاهرشان با هم همآهنگى ندارد ولى به لحاظ واقعى و با دقت معلوم مىشود همگى مضمون واحدى دارند.
كتاب الأصول السته عشر، از دو مجموعه تشكيل يافته است كه اولى مشتمل بر كتاب زيد زراد و چند نفر ديگر مىباشد و دومى شامل كتاب عبدالملك و چند نفر ديگر است كه به تفصيل اشاره خواهد شد.
در مورد روات مجموعه هم بايد گفت كه غالب روايات از طريق شيخ الروايه محمد بن ابى عمير مىباشد كه از اصحاب اجماع است.
در مقدمه كتاب، تعاريفى از هر دو مجموعه كتاب و اينكه برای گرد آورى كتاب از چه نسخههایى استفاده شده و طريق تحقيق بر چه پايهاى استوار است، بازگو شده است.
مجموعه اول: همان گونه كه قبلا اشاره شد اولین كتاب مجموعه نخست؛ يعنى كتابهاى روايى زمان ائمه عليهمالسلام، كتاب زيد زراد مىباشد و اولین روايت این كتاب از امام صادق(ع) بوده و در مدح جود و ذم بخل است.
اين كتاب غير از روايت مذكور داراى سى و سه روايت ديگر نيز مىباشد كه آخرين آنها دستورى است از امام صادق(ع) كه به هنگام نگاه به آسمان، آيات 190 آل عمران و 54 اعراف قرائت گردد.
كتاب بعدى متعلق به ابى سعيد عباد عصفرى است كه نوزده روايت دارد؛ اولین روايت این كتاب، روايت عاصم بن حميد حناط از امام صادق(ع) مىباشد.
كتاب سوم كتاب عاصم بن حميد حناط است كه مشتمل بر صد روايت است.
كتاب چهارم كتاب زيد نرسى است كه در بر گیرنده پنجاه روايت از امام صادق(ع) مىباشد؛ اولین روايت آن از محمد بن ابى عمير از زيد نرسى از امام صادق(ع) است كه در فضيلت روز جمعه و روزهاى عيد مىباشد.
كتاب بعدى كتاب جعفر بن محمد بن شرع حضرمى است؛ این كتاب چهار نوع اخبار دارد كه عبارتند از: اخبار حميد بن شعيب از جابر جعفى، اخبار عبدالله بن طلحه نهدى، اخبار ابى صباح عبدى و اخبار ابراهیم بن جبير از جابر جعفى كه مجموعا صد و بيست و سه روايت را در بر گرفته است.
كتاب ششم متعلق به محمد بن مثناى حضرمى است كه مشتمل بر اخبار ذريح بن يزيد محاربى و اخبار محمد بن مثنا بن قاسم حضرمى ملقب به بزيع مىباشد؛ این كتاب نيز شصت روايت دارد.
در این مجموعه دو حديث هم از على بن عبدالله بن سعيد آمده كه یکى در مورد دعاى وتر است از امام صادق(ع) و ديگرى شعرى از هند است كه به هنگام رحلت پيامبر(ص) سروده است.
دو روايت بعدى از شيخ تلعكبرى است كه از محمد بن جعفر قرشى نقل كرده است.
تلعكبرى یک روايت متفرد نيز دارد كه سؤال مرد يهودى از پيامبر(ص) در مورد صداى حيوانات مىباشد.
آخرين قسمت این مجموعه؛ يعنى مجموعه اول، كتابى است كه ابومنصور آن را روايت كرده است؛ این كتاب داراى شصت و دو روايت مىباشد كه اولین روايت آن در مورد استغفار هر روزه پيامبر(ص) مىباشد.
مجموعه دوم: این مجموعه از كتب روايى اولیه كه در زمان ائمه عليهمالسلام بوده و به اصول اربعمائه مشهور است، اخذ گرديده است.
اولین كتاب این مجموعه، كتاب عبدالملك بن حكيم است كه تنها شش روايت دارد و اولین روايت آن هم از امام باقر(ع) بوده و درباره سابقه سلمان فارسی مىباشد كه عمرى را مشغول خدمت به بزرگان مسيحى از فرزندان حواريون و غيرهم بوده و نهایتا توفيق شرفيابى به محضر پيامبر اسلام(ص) را پيدا مىكند. دومين كتاب از دومين مجموعه، كتاب مثنى بن ولید حناط است كه بيست و سه روايت دارد.
كتاب بعدى متعلق به خلاد سندى است كه هشت روايت داشته و اولین آنها روايتى است از امام صادق(ع) در بيان حكم ذبح كبوترى از كبوتران حرم.
كتاب حسین بن عثمان بن شریک، چهارمين كتاب مجموعه دوم است كه در بر دارنده چهل و چهار روايت از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است.
كتاب بعدى متعلق به عبدالله بن يحياى كاهلى است كه سيزده روايت دارد.
آخرين كتاب این مجموعه هم از سلام بن ابى عمره است كه ده روايت دارد.
دسته بعدى روايتهاى مجموعه دوم از نوادر على بن اسباط است كه شامل سى روايت بوده و در ادامهاش خبرى در ملاحم آمده است؛ این خبر را ابوالقاسم على بن حسن بن قاسم يشكرى خزار كوفى معروف به ابن طبال نقل كرده است.
آخرين بخش مجموعه دوم كتاب، انتخاب پنجاه و نه روايت از كتاب علاء بن رزين است كه اولین روايتش در توضيح آيه 87 سوره حجر مىباشد.
امام باقر(ع) در مورد این آيه؛ يعنى«و لقد آتيناك سبعا من المثانیو القرآن العظيم» مىفرمايد: مراد، آيه الكرسى است.
روايت ديگرى نيز از امام باقر(ع) است كه فرمود: مردى بعد از بيست و هفت سال گناهى كه كرده بود يادش آمد كه این تذكر از سوى خداوند برای استغفار وى بوده است.