الأساليب التربوية عند ائمة اهلالبيت عليهمالسلام
الأساليب التربوية عند ائمة اهلالبيت عليهمالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | موسوی، سید ابوهشام عبدالملک (نویسنده) |
ناشر | دارالمحجة البیضاء للطباعة و النشر و التوزیع |
مکان نشر | بیروت |
سال نشر | 1427ق. = 2006م. |
چاپ | اول |
موضوع | تربيت اخلاقي - جنبههاي مذهبی - اسلام
چهارده معصوم - اخلاق ائمه اثناعشر - اخلاق احاديث اخلاقي قرآن - اخلاق اخلاق اسلامي |
کد کنگره | 5الف8م / 254/4 BP |
الأساليب التربوية عند ائمة اهلالبيت عليهمالسلام [۱] تألیف سید ابوهشام عبدالملک موسوی، کتابى که پیشرو داریم تلاشى است براى شرح و بازشکافت ساختار تربیتىاى که اسلام براى ساختن انسان مطرح ساخته است. این ساختار از سه عنصر تشکیل شده است: پىنهاد اصلى (عقاید و باورهاى اسلام دربارۀ هستى، زندگى، انسان، جامعه)، روشهایى که برگرفته از عقاید اسلامىاند، هدفهایى که از رهگذر روشها محقق مىشوند.
این طرح تربیتى ایمانى با ویژگىها و عناصر سهگانهاش، بر اساس باور نگارنده و از رهگذر مطالعات دانشگاهى و حوزوى و فردى او پرداخته شده و بیانکننده نظام تربیتى در اسلام و چونان زیربناها و روبناهاى این نظام بزرگ است (ص 10-11).
گذشته از آنچه آمد، پدیدآورنده بر این باور است که آنچه دیگران دربارۀ تربیت اسلامى نگاشتهاند، گرچه بىتردید خدمتى بزرگ به شمار مىرود، اما پرکاستى است و به همه ابعاد نظام تربیتى اسلام نپرداخته است؛ از اینرو خوانندگان از مطالعه آن آثار به مفهوم و تصویرى روشن از ویژگىهاى این نظام الهى دست نمىیابند. اما کار او نظام تربیتى اسلام را در قالب ساختار تربیتى مطلوب تجسم بخشیده است. فکر این کار بیش از 30 سال است ذهن او را به خود مشغول داشته است (ص 11).
با این همه اثر یادشده را نمىتوان کار تحقیقى دانست چه بیشتر مطالب آن گردآورى وبازگفت سخنان دیگران است (مثلاً کل بخش اول)، وانگهى کاستىهاى فراوان این اثرخواننده را از مطالعه آن بازمىدارد؛ از آنهاست: در فصل اول از بخش دوم بهفراوانى ازروشهاى تربیتى قرآنى که از قضا فراوان به آنها پرداخته شده یاد نشده است مثلاً: تربیت ازراه سرمشق، تربیت با تمثیل، تربیت با سیر و سیاحت در آفاق و انفس، تربیت با استفاده ازداستان و... از آنجا که نگارنده مفاهیم را تعریف نکرده است، نمىتوان فهمید از نگاه وى تقیه که عملى تدافعى براى حفظ مصالح اسلامو مؤمنان است، چگونه روش تربیت است. آنچه به عنوان روشهاى تربیتى معصومان(ع) بیان شده است بهراستى موجب وهن تربیت از نگاه معصومان است، مثلاًدر ذیل روشهاى تربیتى امام زمان(ع) (ص 225 به بعد) از اقوال معصومان(ع) دربارۀوجود و ظهور امام زمان(ع)، غیبت و سفیران آن حضرت، دلایل غیبت و چگونگى بهرهمندى مردم از امام در زمان غیبت، امام(ع) و اهل غلو سخن رفته است، نه چیزىدیگر!
در فصل اول بخش سوم منطقى بود ابتدا از تحلیه یاد شود؛ سپس از تخلیه، درضمننمىتوان ناگفته نهاد که در بخش سوم بههیچوجه حق مطلب دربارۀ هدفهاى تربیت اسلامىبهجا آورده نشده است. اى کاش مؤلف محترم براى کتابش نامى غیر از آنچه برگزیدهاست، برگزیده بود. پدیدآورنده، کتاب را در مقدمه و سه بخش تنظیم و قلمى ساختهاست.
در بخش یکم که کوتاه افتاده و عنوان آن رکن اساسى است، نخست از تأثیر تربیت بر انسان و مفهوم تربیت و اینکه تربیت اساس تعالى انسان است یاد شده است و پس از آن اشاره شده است که عقیده اسلامى، پىنهاد تربیت اسلامى است؛ سپس ایمان حقیقى به خداوند و پیامبران و کتابهاى آسمانى و فرشتگان و روز رستاخیز به عنوان عناصر و مؤلفههاى عقیده اسلامى و تربیت اسلامى معرفى شدهاند.
عنوان بخش دوم، روشهاى تربیتى است. این بخش که بیش از نیمى از حجم کتاب را بهخود اختصاص داده داراى سه فصل است و در فصول آن بهترتیب از روشهاى تربیتى درقرآن کریم، روشهاى تربیتى پیامبر(ص)، روشهاى تربیتى امامان معصوم(ع) سخن رفتهاست. علت این تفکیک آن است که نگارنده معتقد است برخى از روشهاى الهى تربیت، در قرآن آمده است، پارهاى از این روشها از زبان رسول خدا(ص) بیان شده است، شمارى از آنها را امامان(ع) بیان داشتهاند و بعضى از آنها هم در سخنان عالمان مؤمن آمده است (ص 42).
در فصل یکم این بخش از روشهاى تربیتى قرآنى ذیل یاد شده است: توبه، تقیه، امر به معروف و نهى از منکر، جهاد فى سبیلالله، تفقه در دین، تغییر اجتماعى و روحى، تشویق و تهدید، دفع بدى با نیکى.
فصل دوم دربارۀ روشهاى تربیتى پیامبر اکرم(ص) است. زندگى رسول خدا(ص) آکنده از روشهایى بوده است که با استفاده از آنها مردم را به اسلام دعوت و جلب مىکرده است (ص 95). در این فصل از روشهاى تربیتى رسول خدا(ص) در دو قالب یاد شده است: یکى روشهاى تبلیغ اسلام و ابلاغ رسالت، و دیگرى روشهاى هدایت و ارشاد مسلمانان. در شرح قالب نخست به اندکى از زندگى و رفتار رسول اکرم(ص) با مشرکان اشاره شده است و در شرح قالب دوم به برخى از رهنمودهاى تربیتى آن حضرت به مسلمانان پرداخته شده است.
موضوع فصل سوم، بررسى روشهاى تربیتى امامان معصوم(ع) است. نگارنده ضمن اشاره به اینکه روشهاى تربیتى امامان(ع) امتداد روشهاى تربیتى قرآن کریم و رسول اکرم(ص) است، این سه مجموعه روش را واحد متکاملى دانسته است که اجزاى آن کاملکننده یکدیگرند (ص 140). در ادامه این بحث به شمارى از روشهاى تربیتىاى که مؤلف از سیره امامان معصوم(ع) برگرفته به ترتیب تاریخى، یعنى از حضرت على(ع) تا امام زمان(ع) پرداخته شده است.
عنوان بخش سوم، هدفهاى تربیتى است. در مقدمه این بخش به اختلاف نظر محققان علوم تربیتى و روانشناسان بر سر تعیین هدفهاى تربیتى اشاره شده و آمده است که مىتوان مهمترین هدفهاى تربیت را شامل هدفهاى روحى، اخلاقى، مادى، اجتماعى، رشد فردى دانست و از قضا تربیت اسلامى هم این هدفها را معتبر مىداند (ص 233).
نگارنده پس از این به شرح عواملى پرداخته است که تحقق هدفهاى تربیت اسلامى مسبوق به فراهم بودن آنهاست، یعنى تلاش مربیان مسلمان و همکارى و حمایت امتاسلامى از آنها، اجراى کامل اسلام در زندگى، رعایت ارزشهاى اخلاقى هریک از هدفهاى اسلامى. نکته بعدى اشاره به رضایت خداوند به عنوان معیار و مقیاس عملى تربیت اسلامى است.
در این بخش و پس از مقدمهاى که بدان اشاره شد، هدفهاى تربیت اسلامى به دو گروه تقسیم شده و هر گروه در فصلى واکاویده گشته است: هدفهاى تربیتىاى که عقیده اسلامى آنها را محقق ساخته است؛ هدفهاى تربیتىاى که احکام اسلامى آنها را محقق ساخته است.
در فصل یکم با هدفهایى آشنا مىشویم که عقاید اسلامى آنها را محقق ساخته است. این هدفها عبارتاند از: حب و بغض، برادرى، بیم و امید، حکومت اسلامى، یقین و آرامش دل، از خداوند خواستن و بىنیازى ورزیدن نسبت به خلق، آراسته شدن به ارزشها و صفات و فضایل اسلامى، پیراسته گشتن از صفات و رذایل اخلاقى.
هدفهاى تربیتىاى که هنجارهاى شرعى آنها را محقق ساخته است در فصل دوم و بهشرح ذیل بیان شده است: هدفهاى تربیتى نماز (خشوع، دورى از فحشا و منکر، کفارهگناهان، آفرینش روحیه جمعى و وحدت اسلامى)، هدفهاى تربیتى روزه (پرهیزگارى، تقویت اراده، مساوات، آگاهى سیاسى، سلامت جسم)، هدفهاى تربیتى حج (مساوات، ایجاد وحدت اسلامى، تمرین مکارم اخلاق، کفاره گناهان، تمرین نظامى، فواید بهداشتى، فواید اقتصادى)، هدفهاى تربیتى زکات (پاکیزگى مسلمانان، تحقق همبستگى و تعاون اجتماعى). پایانبخش این فصل اشارتى است به هدفهایى که عاماند، یعنى عقاید و احکام، آنها را محقق ساختهاند.
- منابع ذیل براى مطالعه بیشتر مناسب است:
محمدحسین ادیب، راه و روش تربیت از دیدگاه امام على(ع)، ترجمه سید محمد رادمنش (چاپ سوم: تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1363)؛ سید محمد بحرالعلوم، المنهج التربوى عند الامام الکاظم(ع) (چاپ اول: بیروت، دارالزهراء، 1412 ق/ 1991 م)؛ محمد داوودى، سیره تربیتى پیامبر(ع) و اهلبیت(ع): تربیت دینى (قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389، ص 159-241)؛ محسن عطرى و توفیق مقداد، دروس تربویه و جهادیه من حیاه السیده فاطمه الزهراء (بیروت، دارالمرتضى، [بىتا])؛ رجبعلى مظلومى، تربیت از دیدگاه معصومین(ع) (تهران، کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، 1364).[۲]
پانویس
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.