اعتبار و کاربرد روایات تفسیری
اعتبار و کاربرد روایات تفسیری، نوشته علی احمد ناصح، کتابی است در موضوع علوم قرآنی. این نوشتار ارزشمند که حاصل پایاننامه این نویسنده است، به دو موضوع مهم و اساسی پرداخته است: اول، اعتبار و ارزش روایات تفسیری و نقد و بررسی دیدگاهها در مورد آن؛ دوم، نقش و کاربرد روایات تفسیری و تبیین موارد کارآمدی آنها در مباحث مربوطه.
اعتبار و کاربرد روایات تفسیری | |
---|---|
پدیدآوران | ناصح، علیاحمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | اعتبار و کاربرد روايات تفسيري |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1387ش, |
شابک | 978-964-09-0086-4 |
موضوع | احاديث احکام - نقد و تفسير تفاسير ماثوره - نقد و تفسير |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 112/6 /ن2الف6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
این رساله در یک مقدمه، سه فصل و یک خاتمه تدوین شده است که فصل اول آن «اعتبار و حجیت روایات تفسیری»، فصل دوم آن «نقش و کاربرد روایات تفسیری در غیر آیاتالاحکام» و فصل سوم «کاربرد روایات در آیاتالاحکام» نام گرفته است.
گزارش محتوا
نویسنده این اثر در بخشی از مقدمه کتاب آورده است: بیترید قرآن مهمترین سند حقانیت اسلام است و لازم است در آن کاوش و شرح و تفصیل بیشتری انجام گیرد. شایستهترین فرد برای شرح و تفسیر این کتاب کسی است که مخاطب اصلی این کتاب بوده و این کتاب بر وی نازل گشته و نیز خاندان او، که عارف و آشنای به همه زوایای این کتاب مقدس میباشند. میان قرآن و سنت و عترت پیامبر ارتباط تنگانگی وجود دارد؛ بهگونهای که برای دسترسی به تفسیر صحیح این کتاب مقدس راهی مطمئنتر از مراجعه به سنت و عترت پیامبر(ص) و اهلبیت والای او وجود ندارد؛ چراکه قرآن کریم تفصیل پارهای از امور و معارف آیات را بهعهده سنت و بیان آن گذارده است. پیامبر اکرم(ص) در قرآن صریحاً بهعنوان معلم و مبین قرآن معرفی گشته و پیروی از امر و نهی و توضیحات واجب و بیانش بیان وحی دانسته شده است. بنابراین تنها پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) هستند که به سبب پیوند با منبع وحی میتوانند به عمق معانی و مقاصد قرآن دست یابند. از طرفی عوامل گوناگونی باعث شده تا سنت پیامبر(ص) و اهلبیت او(ع) از دست وضع و جعل مصون نماند. عدهای با انگیزههای مختلف سخنانی را به پیامبر(ص) و اهلبیت او نسبت داده و بهعنوان سنت قلمداد کردهاند، که پذیرش آن آسان نیست. وجود موضوعات فراوان، بهخصوص در باب تفسیر و اسباب نزول باعث شده است که عدهای بهطور کلی به این دیدگاه افراطی قائل شوند که روایات این باب اصلاً اعتبار و ارزشی ندارد و باید همه را کنار زد.
ولی درهرحال یک نکته مسلم است و آن اینکه در میان آنچه بهعنوان سنت در اختیار ما قرار دارد، روایات تفسیری صحیح و معتبری نیز وجود دارد و هرگز نمیتوان به بهانه وجود موضوعات و احادیث ساختگی، همه روایات تفسیری را کنار گذارد؛ بهویژه آنکه میدانیم در میان روایات تفسیری معصومان(ع)، به دلیل آشنایی آنان با کلام الهی و پیوند ناگستنیاشان با کتاب خدا، آموزههای بسیار ارزشمندی نیز وجود دارد[۱].
هدف کلی از تألیف این نوشتار، اثبات ارزش و اعتبار روایات تفسیری و کارآمدی آنها در مجموعه معارف دینی است و نیز تبیین و تأکید این امر که اگر این دسته روایات مورد اعتنا قرار گیرند، مجموعهای بس گرانبها از لطائف علوم و نکات دقیق فرا روی مراجعهکننده به آنها قرار میگیرد و در صورت بیاعتنایی، محرومیتی بزرگ را به دنبال خواهد داشت. از جمله آثار و اهداف دیگر پژوهش، چنین است:
- آگاهی از دیدگاههای مختلف در بحث حجیت روایات تفسیری و اطلاع از ادله و مبانی هر دیدگاه؛
- اثبات کارایی روایات مربوطه در بحث چینش وحیانی و توقیفی آیات؛
- استفاده از روایات تفسیری جهت اثبات جاودانگی و گستردگی مفاهیم آیات؛
- اثبات اینکه روایات تفسیری در تعیین مبهات آیات بهعنوان بهترین راه برای رفع ابهام کاربرد دارند؛
- اثبات کارساز بودن روایات تفسیری برای رسیدن به روشهای تفسیری امامان(ع)؛
- اثبات اینکه مراجعه به روایات تفسری در ذیل آیاتالاحکام برای درک صحیح احکام مربوطه بسیار ضروری و کارساز است.
روش تحقیق و تألیف این کتاب، با توجه به ماهیت موضوع مورد پژوهش و اهداف مورد نظر نگارنده، روش توصیفی و تاریخی است و مدارک و مستندات آن عمدتاً از آیات قرآن و روایات معصومان(ع) و نیز اقوال و آرای دانشمندان علوم معارف مربوط به قرآن و حدیث انتخاب گردیدهاند[۲].
نکته قابل ذکر دیگر در مورد این کتاب این است که نتیجه این تحقیق نشان میدهد که در بحث اعتبار و حجیت روایات تفسیری، برخلاف آنچه از عنوان بحث به ذهن میآید، هر دو گروه، یعنی هم موافقان حجیت و هم مخالفان، اصل حجت بودن سنت معصومان(ع) در تفسیر قرآن را پذیرفته و بر این نکته که دریافت و فهم و تفسیر معصوم(ع) برای ما حجت است، اتفاق نظر دارند و بحث در حقیقت بر این محور استوار است که آیا فهم و درک معصوم(ع) که از راه خبر واحد به دست ما رسیده باشد، معتبر است و میتوان آن را رأی و نظر امام به حساب آورد یا خیر؛ به تعبیر دیگر عنوان اصلی مسئله مورد نزاع این است که آیا با خبر واحد رأی و برداشت معصوم برای ما قابل دریافت است یا نه؟[۳].
در فصل اول کتاب به طرح موضوع اعتبار و یا عدم اعتبار اینگونه روایات (اخبار واحد) و تقریر محل بحث و ارائه دیدگاه مخالفان و موافقان اعتبار حجیت روایات تفسیری پرداخته شده است و در بخش مخالفان این نظریه نام افرادی چون شیخ طوسی، مرحوم نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، علامه طباطبایی و... و در بخش موافقان نیز نام آیات: فاضل لنکرانی، جعفر سبحانی، سید ابوالقاسم خوئی، محمدهادی معرفت به چشم میخورد و در نهایت با یک جمعبندی، این فصل به پایان میرسد.
فصل دوم این کتاب در پنج بخش: کاربرد روایات در اثبات توقیفی بودن ترتیب آیات و چینش و نظم آنها، کاربرد روایات در بیان مصادیق خارجی برای برخی آیات قرآنی، کاربرد روایات در تعیین مبهمات آیات، کاربرد روایات در استخراج روشهای تفسیری معصومان(ع) و کاربرد روایات در تبیین واژهها و مفردات آیات ارائه شده است.
فصل آخر نیز در چهار بخش: عبادات، معاملات، احوالات شخصی و جنایات و حدود و تعزیرات، تدوین شده است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر گردیده است. در پاورقیها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است. در انتهای این اثر، علاوه بر کتابنامه، نمایهای از آیات، روایات و اعلام به چاپ رسیده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.