اسلام و ملی‌گرایی

    از ویکی‌نور
    اسلام و ملی‌گرایی
    اسلام و ملی‌گرایی
    پدیدآوراننقوی، علی‌محمد (مؤلف)
    ناشردفتر نشر فرهنگ اسلامی
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1364
    چاپدوم
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BP231/350الف7ن

    اسلام و ملی‌گرایی، تألیف نویسنده معاصر ایرانی علی‌محمد نقوی، ناسیونالیسم را از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار می‌هد. وی بر این عقیده است که ناسیونالیسم دام نوینی از سوی شرق و غرب، برای ضربه وارد کردن بر اسلام است.

    ناسیونالیسم، وسیله‌ای است برای شکستن وحدت امت اسلامی و جلوگیری از یکپارچگی جهان اسلام و از آنجا که اسلام دینی است مبتنی بر وحدت عقیده و انترناسیونالیسم، لذا لازم است که روابط اسلام و ملی‌گرایی دقیقاً بررسی شود.

    «ملاحظات در تاریخ ناسیونالیسم» عنوان بخش اول کتاب است. نویسنده ظهور ناسیونالیسم به‌صورت یک مکتب سیاسی – اجتماعی و ایدئولوژی را به انقلاب فرانسه ارتباط می‌دهد و از روسو به عنوان بیان‌گذار ملی‌گرایی یاد می‌کند. به نظر او ناپلئون اولین کسی بود که بذر ناسیونالیسم را در جهان اسلام پاشید. در ادامه، نویسنده به تأثیرات ملی‌گرایی در قرن نوزدهم اشاره می‌کند. نقوی، ناسیونالیسم را شبیه دینی می‌داند که غربیان آن را برای پرکردن خلأ ایدئولوژی بافتند. ازاین‌رو، نویسنده به روشنفکران مسلمان توصیه می‌کند که به جای تقلید از غربیان دراین‌باره، در اسلام تأمل کنند. مؤلف بر آن است که در قیامت استعماری بین استعمارگران در جهت چپاول کشورهای جهان سوم، از ناسیونالیسم به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک بهره گرفتند. به گفته نویسنده، مکتب ناسیونالیسم برای برقراری با استعمار سه نقش ایفا کرده است:

    1. سرچشمه استعمار بوده است.
    2. توجیه‌کننده استعمار بوده است.
    3. ضامن حفظ روحیه ا ستعمارگران بوده است.

    به نظر نویسنده، عامل دیگری که در گسترش ناسیونالیسم مؤثر بوده، نظام سرمایه‌داری غرب است. سرمایه‌داران بزرگ، از گسترش ناسیونالیسم دو هدف دنبال می‌کردند. اولاً از ورود کالاهای دیگر کشورها به بازار داخلی خود جلوگیری می‌کردند. ثانیاً برای بازاریابی جدید با سوق دادن دولت و ملت، به نام ناسیونالیسم و منافع در جهت مستعمره‌سازی اقدام می‌کردند. ناسیونالیسم در نیمه اول قرن بیستم، باعث جنگ اول و دوم جهانی شد و در نیمه دوم، استقلال به‌ظاهر سیاسی جهان سوم را در پی داشت، درحالی‌که وابستگی اقتصادی تشدید شد.

    «تاریخ ورود ناسیونالیسم در جهان سوم»، عنوان بخش دوم کتاب است. در بررسی این امر، نویسنده معتقد است که زمزمه وحدت جهان اسلام در قرن نوزدهم، تحت القائات سید جمال‌الدین و سلطان عبدالحمید، استعمارگران را بر آن داشت تا به منظور حفظ منافع خود، ملی‌گرایی را در حوزه امپراتوری عثمانی و دیگر کشورهای اسلامی رواج دهند. روشنفکران وابسته نیز، آن را به جان و دل خریدار شدند و شیوع دادند. حمله ناپلئون به مصر، نقطه عطفی در تاریخ جهان اسلام و سرآغاز غربگرایی محسوب می‌شود. در ادامه، نویسنده به بررسی این پدیده میان اندیشمندان مسلمان می‌پردازد. وی از سه یهودی به عنوان الهام‌بخش ملی‌گرایان ترکیه نام می‌برد: آرترلملی دیوید، دیوید لئون کوهن، ارمینوس ومبری.

    مؤلف، استعمار انگلیس را به عنوان پرچمدار ناسیونالیسم عرب قلمداد می‌کند. وی از اندیشمندان مسلمان که مزدور انگلستان بوده‌اند نیز نام به میان می‌آورد. به نظر او استبداد و ظلم و ستم نیز، عامل دیگری در پرورش ناسیونالیسم میان کشورهای مسلمان بوده است.

    بخش سوم کتاب، به تعریف و بیان مبانی و ویژگی‌های مکتب ناسیونالیسم می‌پردازد. نویسنده از پیوند ناسیونالیسم با سکولاریسم سخن می‌گوید. وی برخی از ویژگی‌های ناسیونالیسم را بدین‌گونه ذکر می‌کند: احیای مظاهر باستانی، اتکا به اقتدارگرایی و بزرگداشت شخصیت‌های ملی.

    در آخر این بخش، نویسنده ناسیونالیسم را شکل تکامل‌یافته نظام قبیله‌ای و آیین توتیسم معرفی می‌کند.

    در بخش چهارم «فلسفه ردّ ناسیونالیسم» به مباحث زیر اشاره می‌شود:

    1. فرق میان وطن‌دوستی و ملی‌گرایی.
    2. ناسیونالیسم مبتنی بر غریزه حیوانی بشر.
    3. اینکه در جامعه انسانی، وحدت گروهی باید بر مبنای عقیده و ایمان باشد.
    4. چرا عقیده و ا یمان باید مبنا باشد نه خاک و خون.
    5. ملی‌گرایی مبتنی بر تصادف طبیعت است، نه انتخاب و اراده آگاه انسانی.

    «نارسایی‌های ناسیونالیسم» عنوان بخش پنجم کتاب است. عناوین فرعی این بخش عبارتند از:

    1. غیر منطقی بودن پایه‌های ملی‌گرایی.
    2. وحدت بر پایه‌های فوق، پیش‌درآمد اختلاف و تفرقه انسان‌هاست.
    3. ناسیونالیسم به نقض غرض منجر می‌شود، زیرا قادر نیست که مسئله اقلیت‌های نژادی، منطقه‌ای و زبانی را حل کند، بلکه تضادها را تشدید می‌کند و جنبه دائمی می‌دهد.
    4. دین بیش از ملیت می‌تواند خلاقیت مردم ره به کار اندازد.

    در بخش ششم، آفت‌های ناسیونالیسم تحت عناوینی چون خودمداری و پیش‌داوری، خودبرتربینی و تحریف تاریخ، تعصب قومی یا عصبیت، و ملی‌گرایی به نژادپرستی می‌انجامد، مطرح شده است.

    «اسلام و ملی‌گرایی» موضوع بخش هفتم است و موارد زیر مورد بررسی قرار می‌گیرند:

    1. اسلام و ناسیونالیسم دو قطب متقابل هستند. اساس اسلام، عقیده است، و اساس ملی‌گرایی، ملیت.
    2. مبارزه پیامبر(ص) با ناسیونالیسم قریش.

    بخش هشتم، «مبانی ملی‌گرایی از دیدگاه قرآن و حدیث» نامگذاری شده است. نویسنده معتقد است اساس ناسیونالسیم بر اصالت دادن واحدهای ملی و نژادی است، و هدف نهایی آن، استقرار جامعه جهانی نیست، بلکه جوامع ملی است؛ درحالی‌که مخاطب اسلام تمام انسان‌هاست و اسلام کل بشریت را یک «واحد» تلقی می‌کند. در تأیید این مطلب، نویسنده آیات و روایاتی را نیز ذکر می‌کند. با توجه به آیات و روایات در اسلام، عامل وحدت، عقیده است؛ اما در ملی‌گرایی، ملیت اصل است. اسلام همچنین با پایه‌های خاک، خون، نژاد و تاریخ به عنوان ملی‌گرایی مخالف است و بر این مطلب تأکید دارد که تمام افراد انسان - زن و مرد، سیاه و سفید و ... – از نظر آفرینش به یک اصل و ریشه برمی‌گردند. این امر با تأمل در آیات و روایات ذکر شده به دست می‌آید.

    در انتها مؤلف می‌نویسد که ناسیونالیسم و اسلام، دو ایدئولوژی و مکتب و آرمان مستقل، و دارای روش و اهداف متفاوت و متضاد هستند. لذا یک فرد نمی‌تواند هم مسلمان باشد و هم ناسیونالیست.[۱]

    پانویس

    1. حقیقت، سید صادق، ص72-76

    منابع مقاله

    حقیقت، سید صادق، اندیشه سیاسی در اسلام: کتاب‌شناسی توصیفی، تهران، انتشارات بین‌المللی الهدی، 1377ش.

    وابسته‌ها