اسطورهشناسی سفید: استعاره در متن فلسفه
| اسطورهشناسی سفید: استعاره در متن فلسفه | |
|---|---|
| پدیدآوران | دریدا، ژاک (نویسنده)
دهقانی، حسام (مترجم) پارسا خانقاه، مهدی (مترجم) |
| عنوانهای دیگر | استعاره در متن فلسفه |
| ناشر | شوند |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1395 |
| چاپ | اول |
| شابک | 978-600-95761-9-7 |
| موضوع | زبان - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | P ۱۰۶/د۴،الف۵ |
اسطورهشناسی سفید: استعاره در متن فلسفه تألیف ژاک دریدا (1930-2004م)، ترجمه حسام دهقانی (متولد 1358ش) و مهدی پارسا خانقاه (متولد 1358ش)؛ این کتاب به بررسی رابطه فلسفه و استعاره میپردازد و نشان میدهد چگونه فلسفه در طول تاریخ تلاش کرده استعاره را به امری درونی و تحت کنترل خود تبدیل کند.
ساختار
این کتاب در یک جلد و شش بخش اصلی به همراه پیوستها تنظیم شده است.
گزارش کتاب
کتاب اسطورهشناسی سفید اثر ژاک دریدا از مهمترین متون فلسفی معاصر است که به بررسی جایگاه استعاره در فلسفه میپردازد. دریدا در این اثر نشان میدهد که فلسفه چگونه در طول تاریخ با استعاره به عنوان امری بیرونی برخورد کرده و سعی در تسلط بر آن داشته است.
نویسنده با بررسی آثار فیلسوفانی چون افلاطون و به ویژه ارسطو، نشان میدهد که رویکرد فلسفه به استعاره همواره مبتنی بر درونیسازی و مفهومپردازی آن بوده است. دریدا استدلال میکند که وقتی فیلسوفان از استعاره سخن میگویند، در واقع با «مفهوم استعاره» مواجهیم نه خود استعاره. این رویکرد باعث شده استعاره در متن فلسفه به استعارهای فلسفی تبدیل شود.
دریدا به تحلیل دقیق تعریف ارسطو از استعاره میپردازد و نشان میدهد که این تعریف در طول تاریخ فلسفه تأثیری پایدار داشته است. از نظر او، ارسطو استعاره را انتقال نام از یک چیز به چیز دیگر میداند، اما این انتقال باید بازگشتپذیر باشد تا جوهر هر چیز حفظ شود. این نگاه باعث شده استعاره در فلسفه همواره نقشی ثانوی و تزئینی داشته باشد.
کتاب حاضر نه تنها تحلیل عمیقی از رابطه فلسفه و استعاره ارائه میدهد، بلکه خود نمونهای از تلفیق خلاقیت ادبی و تفکر فلسفی است. دریدا در این اثر نشان میدهد که چگونه مرزهای میان فلسفه و ادبیات میتواند کمرنگ شود و چگونه این دو حوزه میتوانند به غنای یکدیگر بیفزایند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی فلسفه