از سیاحت در یک حماسه: منطق روایی و وحدت هنری در شاهنامه
از سیاحت در یک حماسه: منطق روایی و وحدت هنری در شاهنامه | |
---|---|
پدیدآوران | امیدسالار، محمود (نویسنده) حسینی، مصطفی (مترجم) |
ناشر | هرمس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
چاپ | اول |
شابک | 9ـ279ـ456ـ600ـ978 |
موضوع | شعر حماسی فارسی,Epic poetry, Persian,ویژگیهای ملی ایرانی,National characteristics, Iranian,شرق و غرب,East and West, -- تاریخ و نقد, -- History and criticism, -- قرن ۴ق., -- 10th century,a04,a04,a02,a02,a03,a03,ایران,Iran, -- تمدن, -- Civilization,nli,a01,a01 |
کد کنگره | PIR ۴۴۹۵/الف۸الف۴ |
از سیاحت در یک حماسه: منطق روایی و وحدت هنری در شاهنامه تألیف محمود امیدسالار، ترجمه مصطفی حسینی؛ از آنجا که شاهنامه نمادینترین شیوۀ بیان ملیت ایرانی است و تضاد بین ایران و ایالات متحده اساساً ملی و استعماری است تا مذهبی یا فرهنگی، تحقیقات آمریکاییان در باب حماسۀ ملی ایران آشکارا صبغهای ملیگرایانه و استعماری دارد. برنهاد نویسنده در این کتاب آن است که رفتار ستیزهجویانۀ غرب نسبت به ایران بر ماهیت گفتمان آکادمیک در باب ملیگرایانهترین نماد فرهنگی ایران تأثیر گذاشته است.
ساختار
کتاب در یازده فصل به نگارش درآمده است.
گزارش کتاب
تحقیقات علمی مانند هر چیز دیگر، زمینۀ خاص خود را دارد. از آنجا که شاهنامه حماسۀ ملی ایران است، با توجه به تمامی بار معنایی نفته در واژۀ ملی» تحقیقات اخیر خاصه تحقیقات غربی در باب شاهنامه را میتوان در چارچوب روابط بینالمللی ایران با غرب بهویژه ایالات متحده در نظر گرفت. از آنجا که شاهنامه نمادینترین شیوۀ بیان ملیت ایرانی است و تضاد بین ایران و ایالات متحده اساساً ملی و استعماری است تا مذهبی یا فرهنگی، تحقیقات آمریکاییان در باب حماسۀ ملی ایران آشکارا صبغهای ملیگرایانه و استعماری دارد. برنهاد نویسنده در این کتاب آن است که رفتار ستیزهجویانۀ غرب نسبت به ایران بر ماهیت گفتمان آکادمیک در باب ملیگرایانهترین نماد فرهنگی ایران تأثیر گذاشته است.
زشتترین ویژگی شاهنامهپژوهی در غرب تلاش بیوقفه در تبدیل مفاهیم ایرانی و اسلامی به تابعی از مفاهیم «غربی» یا «مسیحی» است. این انقیاد را که به لحاظ سیاسی یا نظامی به دست نمیآید، میتوان غیرمستقیم از حیث ادبی کسب کرد. این امر از طریق یک رشته مقایسههای نابجا ذیل عنوان «تطبیقگرایی» منتشر میشود. مفاهیم غربی محضی چون «قرون وسطایی» و «سنت شفاهی حماسهسرایی منظوم» در پرتو آوردن آن در حوزۀ تحقیقات «حماسۀ تطبیقی» بر شاهنامه تحمیل میشود؛ از اینرو آنها حماسهای کاملاً ادبی را تقلیدی از سرودهای خنیاگران دورهگرد اروپای قرون وسطا میدانند. تمدن کهن اسلامی و جایگاه شاهنامه در آن مطابق مفاهیمی از نو تعریف میشود که تنها در بافت تاریخ اروپای غربی معنادار است.
فصل اول کتاب عمدتاً به زیرسؤالبردن برخی مفروضات احتمالی اختصاص یافته که تقریباً به مدت یک قرن بر شاهنامهپژوهی حاکم بوده است. مخربترین اینها مجموعهای از مفروضات است که فرهنگ اسلامی کلاسیک را با تمدن اروپای قرون وسطا خلط میکند و بر اساس موازین و خصایص تمدن اروپای قرون وسطا دربارۀ فرهنگ اسلامی کلاسیک داوری میکند. در باب این موضوع در فصل پنجم به تفصیل سخن گفته شده و این مفروضات از منظر تاریخی، فرهنگی و تصحیح متون در ترازوی نقد قرار داده شده است.
فصل دوم و سوم کتاب دربارۀ تاریخ شاهنامه است. در این دو فصل نویسنده موافقتها و مخالفتهایش را با محققان مشهور و به تعبیری پایهگذاران اصلی شاهنامهپژوهی عرضه کرده است. در فصل چهارم موضوع وفاداری فردوسی به منبع منثور کهن طرح شده است. در این فصل برخی از نظراتی که در وجود منبع منثور کهن یا میزان اتکای فردوسی به آن تردید کردهاند، به چالش کشیده شده است.
در فصل پنجم شرح داده شده که چگونه محققان داخلی و خارجی به دلایل سیاسی یا روانشناختی، موجودیت و ماهیت منبع منثور فردوسی را تصرف کردهاند. در این فصل درک اخیر غربیان از شاعر ملی ایران به عنوان عضو ناشناختۀ یک سنت حماسی جمعی نه هنرمندی ذوقمند با قریحۀ فردی زیر سؤال برده شده است. در فصل ششم به بررسی افسانههای تضاد و برخورد شاعر با ممدوح ناشناختهاش سلطان محمود غزنوی پرداخته شده است. در این فصل تفسیری دیگری از آنچه دربارۀ جزئیات برخورد فردوسی و سلطان محمود دانسته است، ارائه شده است. فصل هفتم دربارۀ فردوسی انسان و هنرمند است. موضوع این فصل بهچالشکشیدن بازآفرینیهای تذکرهنویسانۀ زندگینامۀ شاعر در آثار شاهنامهپژوهان و بازتفسیر رابطۀ او با زبان و فرهنگ فارسی است. در فصل هفتم زندگینامههای ادبی و عرفی فردوسی از نو ارزیابی شده و تعدادی از تفاسیر مقبول به پرسش گرفته شده که ظاهراً با حقایق معروف زندگانی شاعر در تضاد است.
در بخش دوم (فصل هشتم تا یازدهم) به بررسی متن شاهنامه و وحدت روایی و منطق ساختار روایی آن پرداخته شده است. در این بخش داستانهایی را که محققان ماهیت تکهتکۀ شاهنامه میدانند، از نو بررسی شده است. تحلیل بافتاری این داستانها نقش روایی مهم هر یک از داستانها را در جریان کلی حماسه و رابطۀ ساختاری و مضمونی مستحکم آنها را با داستانهای قبل و بعد نشان میدهد. در فصل پایانی با عنوان «نتیجهگیری» خطوط مختلف مباحث به هم پیوند خورده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات