احمد بن یحیی بن مرتضی
نام | مهدی لدین الله، احمد بن یحیی |
---|---|
نامهای دیگر | ابن مرتضی |
نام پدر | یحیی |
متولد | 764-765ق |
محل تولد | ذمار حدود صد كيلومترى جنوب صنعاء |
رحلت | 840 ق |
اساتید | برادرشهادی بن یحیی
داییش علی بن محمد بن علی قاضی محمد بن یحیی مزحجی قاضی علی بن ابیالخیر |
برخی آثار | طبقات المعتزلة |
کد مؤلف | AUTHORCODE01839AUTHORCODE |
احمد بن يحيى بن مرتضى (ح765-840ق)، معروف به المهدی لدین الله، فقیه، مجتهد، از علمای بزرگ زیدیه، از فرزندان امام حسن بن علی بن ابیطالب(ع)، كه به اعتزال گرايش پيدا كرد وى محل رجوع طلاب زيدى و امام آنها محسوب مىشد.
ولادت
شجره نامه ایشان عبارت است از: احمد بن يحيى بن المرتضى بن أحمد بن المرتضى بن المفضل بن منصور بن العفيف بن محمد بن المفضل بن حجاج بن على بن يحيى بن القاسم بن يوسف الداعى بن المنصور بالله يحيى بن الناصر لدين الله احمد بن الهادى يحيى بن الحسن بن القاسم بن ابراهیم بن اسماعيل بن ابراهیم بن الحسن بن الامام الحسن بن الامام على بن ابى طالب الحسنى الهدوى.
وى در سال 764 يا 765 ق در شهر ذمار حدود صد كيلومترى جنوب صنعاء متولد شد و تا پنج شش سالگى در دامان مادر پرورش يافت و پس از مرگ مادرش، خواهرش دهماء كه در علم و ادب مشهور بود عهدهدار تربيت و پرورش او شد،
تحصیلات
وى سپس قرآن را در مكتبخانه فرا گرفت و علوم عربى، صرف و نحو و معانى بيان را به مدت هفت سال در نزد برادرش آموخت و پس از آن در لغت عرب مرجع و سرآمد عصر خود شد.
نزد علمای عصرش در یمن علم آموخت و از جمله آنها نزد برادرشهادی بن یحیی و داییش علی بن محمد بن علی و قاضی محمد بن یحیی مزحجی، منطق و اصول فقه آموخت و نزد قاضی علی بن ابیالخیر اصول معتزله را فرا گرفت. و نیز نزد علی بن صلاح و ابن نساج، و امام زیدی ناصر صلاحالدین و دیگر علما درس خواند.
فهم، ذوق، درك، تفكر عمیق و قدرت بيان گوشهاى از برجستگیهاى خاص مؤلف است كه موجب برترى وى بر همرديفان و همسالان او شد.
مؤلف کتاب طبقات المعتزله عالمى فقيه، مجتهد، زيدىمذهب بود كه به اعتزال گرايش پيدا كرد وى محل رجوع طلاب زيدى و امام آنها محسوب مىشد.
اما هركس کتاب طبقات المعتزله بخواند شك نمىكند كه مؤلف صد در صد معتزلى و در عين حال زيدى است، بعد از فوت صلاحالدين محمد بن على بن محمد در سال 793 ق علماء با احمد بن يحيى بعنوان امام مذهب بيعت كردند، بقيه علماء و مشايخ قبائل اطراف و اكناف در بيشتر جاهاى يمن هم این بيعت را پذيرفتند، ولى فرزند صلاحالدين خود را برای این منصب شايستهتر مىديد، لذا وزراء دولت وقت با او بيعت كردند و به او لقب منصور دادند، اختلافات و نزاعها شروع شد تا اينكه احمد بن يحيى در سال 794 ق در سن 30 سالگى دستگیر شد و در صنعاء همراه با چهار نفر از علماء بزرگ زندانى شد.
در زندان توفيق يارش شد و برای تألیف فراغت يافت، و آثار مهمى را تألیف كرد.
وى در مدت زندانى کتاب الازهار في فقه الائمه الاطهار را تألیف كرد و آنرا در مدت دو سال كامل كرد و سپس شرح آنرا بنام الغيث المدارا شرح الأزهار را نوشت در سال 801 به كمك زندانبانان فرار كرد و به ثلاء رفت و سه ماه در آنجا پناه گرفت و سال 802 به صعده رفت و سپس سال 816 به مسور عزيمت كرد و کتاب الغايات و درر الفوائد در آنجا نوشت و سپس به تصنيف دامغ الأوهام پرداخت و آنرا تا الاعتقاد نوشت.
آنگاه در ادامه تكملة الاحكام من البحر الزخار را تألیف كرد پس از آن به حراز كوچ كرد و کتاب دامغ الأوهام را كامل كرد و کتاب ديگر بنام المنهاج را هم تألیف كرد.
وى برای ديدار اولادش به مسور برگشت و در همان زمان القمر الانوار را نوشت و سپس در الدقائق از بلاد لاعه فرود آمد و حياة القلوب را پديد آورد
وفات
در سال838 ق به ظفير رفت و سال 840 در همان جا وفات يافت كه قبر او در آنجا معروف و محل زيارت است، برای وى دو فرزند بنام حسن و شمسالدين ذكر كردهاند.
آثار
احمد بن يحيى عالمى پرتألیف است و قبل از سن بيست سالگى اولین تألیف خود را بنام کتاب الكوكب الزاهر شرح مقدمة بن طاهر، در لغت عربى نوشت.
قريب به پنجاه اثر برای او ذكر كردهاند كه در زمینههاى مختلف اصول دين، اصول فقه، فقه سنت نبوى، مواريث، لغت عرب، منطق، تصوف، تاريخ و غيره نوشته شده است.
یکى از آثار مهم او کتاب الازهار است، این کتاب مورد توجه گسترده علماى زيدى است و همچون العروة الوثقی در میان امامیه، منزلتى والا دارد.
برخى از آثار ديگر او عبارتند از غرر القلائد في شرح نكت الفرائد و رياض الأفهام في لطيف الكلام كه در اصول دين نوشته شدهاند، و فائق الأصول في ضبط معانى جوهرة الاصول و منهاج الاصول
الى شرح معيار العقول كه در اصول فقه نگارش شدهاند.
و البحر الزخار لجامع المذاهب على الامصادر (در فقه) و الانوار المتقى من كلام النبى المختار (در سنت نبوى) و القاموس الفائض في علم الفرائض(در مواريث) و تاج علوم الادب و قانون كلام العرب، الشافيه في كشف معانى شرح الكافيه (در لغت عرب) و القسطاس في علم الحد و البرهان القویم(در منطق) و حياة القلوب في احياء عبادة علام الغيوب(در تصوف) و سلوة الأولیاء في سيرة الأنبياء(در تاريخ) تألیف شدهاند.