احمد آرام و سهم او در واژهگزینی و تاریخنگاری علم به زبان فارسی
احمد آرام و سهم او در واژهگزینی و تاریخنگاری علم به زبان فارسی | |
---|---|
پدیدآوران | حداد عادل، غلامعلی (نویسنده) |
ناشر | هرمس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 8ـ250ـ456ـ600ـ978 |
موضوع | آرام، احمد، ۱۲۸۱-۱۳۷۷ - نقد و تفسیر,واژهنامه نویسی,واژهنامهنویسان - ایران |
کد کنگره | Q ۱۴۳/ح۴الف۳ ۱۴۰۰ |
احمد آرام و سهم او در واژهگزینی و تاریخنگاری علم به زبان فارسی تألیف غلامعلی حدادعادل؛ در این کتاب نویسنده از میان ابعاد گوناگون احمد آرام، صرفاً به دو بُعد «واژهگزینی» و «تاریخنگاری علم» توجه کرده و ابعاد مختلف او در این دو مقوله را بررسی کرده است. نویسنده کوشیده با وجود تأکید بر شخصیت محترم و مؤثر آرام، ستایشگر محض و مطلق او نباشد و با این وجود کوشیده نقش و تأثیر او را در واژهگزینی و سهمش را در سنت نوپای تاریخنگاری علم در ایران بیان کند.
گزارش کتاب
احمد آرام در عمر نودوچهارسالۀ پربرکت خود در صحنههای مختلف علمی و فرهنگی و اجتماعی نقش مؤثر داشته است. او که خود در زمان تحصیل شاگرد استادانی مانند دکتر صدیق اعلم و غلامحسین رهنما و دکتر حسین گلگلاب بوده، بیش از سی سال در مدارس معلمی کرده است. صادق چوبک و فریدون توللی و مهدی حمیدی همزمان در یک کلاس در شیراز شاگرد او بودهاند. دکتر حسین فاطمی نیز در اصفهان نزد او در مدرسه درس خوانده است. آرام افزون بر معلمی، سابقۀ مدیریت و بازرسی مدارس و مدیرکلی آموزش و پرورش تهران و حتی معاومن وزارت فرهنگ را هم داشته است. او اندکی بعد از بازنشستگی در سال 1335، تماموقت و تمامقد به ترجمه میپردازد و بیش از شصت سال با اعتقادی راسخ و عاشقانه در این کار پای میفشرد؛ هرچند همۀ ترجمههای او را نمیتوان در یک پایه و تراز دانست، باید گفت اوج دانش و دقت و هنر او در ترجمۀ متون تاریخ علم قدیم و اسلامی است.
دربارۀ شخصیت او از جهات مختلف میتوان سخن گفت: آرام معلم، آرام مدیر، آرام مؤلف، آرام مترجم، آرام واژهگزین و نیز آرام در مقام مترجمی که به ترویج علم در جامعۀ ایران و میان عامۀ باسوادان اعتقاد داشت؛ کاری خود او از آن به «همگانیدن علم» تعبیر کرده است. دربارۀ افکار و دیدگاههای او و اعتقادات دینی و سجایای اخلاقی و نظری که دربارۀ فلسفه و هنر و ادبیات داشته نیز میتوان سخن گفت. در این کتاب نویسنده از میان ابعاد گوناگون احمد آرام، صرفاً به دو بُعد «واژهگزینی» و «تاریخنگاری علم» توجه کرده و ابعاد مختلف او در این دو مقوله را بررسی کرده است. نویسنده کوشیده با وجود تأکید بر شخصیت محترم و مؤثر آرام، ستایشگر محض و مطلق او نباشد و با این وجود کوشیده نقش و تأثیر او را در واژهگزینی و سهمش را در سنت نوپای تاریخنگاری علم در ایران بیان کند.
در ابتدای کتاب نظری به زندگی و شخصیت احمد آرام (1283 ـ 1377) شده است. آرام به زبانهای عربی و انگلیسی و فرانسه آشنایی داشته و نثر او پخته و پرورده و روشن و بیتکلف بود. ترجمههای وی طیف وسیعی از موضوعات علمی را دربر میگیرد و شامل کتابهایی است در فیزیک، شیمی، ریاضی، نجوم و هیئت، تاریخ علم، جغرافیا، روانشناسی، علوم اجتماعی، تاریخ، فلسفه، علوم قرآنی و معارف اسلامی و کلام، تعلیم و تربیت، پزشکی و .... . شمار آثار او با احتساب مجلدات عناوین کتابها، به بیش از 140 جلد بالغ میشود و این جدای از مقالات اوست که در مجلات و مجموعههای مقالات منتشر شده است.
خدمت آرام به واژهگزینی در زبان فارسی انکارناپذیر است. او در مسیر ترجمۀ کتابهای علمی، از نخستین مترجمانی بود که با بعضی از اصطلاحات فرنگی مواجه میشدند و با معادلهایی که برمیگزیدند، بر غنای زبان فارسی میافزودند. بخش نخست کتاب به توضیح نقش و سهم آرام در واژهگزینی اختصاص یافته است. کار آرام در واژهگزینی هم به صورت «فردی» بوده و هم صورت «جمعی» و «سازمانی» داشته است. او در ترجمۀ کتابهایی که به میل خود انتخاب میکرده، هرجا به واژهای برمیخورده که معادل فارسی نداشته، معادلی برای آن میساخته و به کار میبرده است. از جملۀ کتابهایی که او در واژهگزینی آنها دخیل بوده، میتوان به «دایرةالمعارف فارسی»، «فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی»، «فرهنگ اصطلاحات علمی» و .... اشاره کرد. اصول و ضوابط واژهگزینی آرام را میتوان در این موارد خلاصه کرد: اعتقاد به ضرورت ایجاد زبان فارسی علمی، پرهیز از افراط و تفریط، ضرورت واژهگزینی نظاممند و متمرکز در یک مرجع رسمی، واژهگزینی بر اساس اصول و ضوابط علمی، نوآوریهای دستوری، و جواز استفاده از لغات جاافتادۀ فرنگی. در پایان این بخش، نویسنده واژهگزینیهای آرام را نقد و بررسی کرده و در انتها جمعبندی و نتیجهگیری بحث ارائه شده است.
احمد آرام در فضایی درس خواند و بالندگی فکری و علمی پیدا کرد که محصلان اگر میخواستند، میتوانستند هم از مایههای آموزشی سنتی بهرهمند شوند و هم از آموزش جدید بهره گیرند و آرام میخواست و توانست. او پس از گرفتن دیپلم از دارالفنون، دو سال در مدرسۀ حقوق درس خواند و سپس به مدرسۀ طب رفت و درسهایآن مدرسه را تا سال آخر گذراند؛ اما به معلمی عشق میورزید. در میان انبوه کتابها و مقالات او، تعداد قابل توجهی به تاریخ علم اختصاص دارد، چه تاریخ علم اسلامی و ایرانی و چه علم غربی. او از یکسو تسلطی به زبان عربی و آشنایی خوبی با معارف اسلامی داشت و از سوی دیگر به زبان فرانسه و انگلیسی نیز مسلط بود و علوم پایه و علوم طبیعی و ریاضیات را هم فرا گرفته بود. در بخش دوم کتاب به بررسی سهم و نقش آرام در تاریخنگاری علم به زبان فارسی پرداخته شده است.
در این بخش آثار آرام در دو قسمت کتابها و مقالات بررسی شده که در قسمت کتابها عناوین آثار او ذیل این سه دسته قرار گرفتهاند: کتابهایی با موضوع «تاریخ علم»، کتابهایی با موضوع «علم در تاریخ»، کتابهای متضمن تاریخ علم و ترجمههای آرام از آثار کارل پوپر و آثار امیرمهدی بدیع نیز در این بخش بررسی شدهاند. در قسمت مقالات نیز مقالات آرام ذیل عناوین مقالات منتشرشده در کتابها، مقالات منتشرشده در نشریات و مقالات منتشرشده در دانشنامهها و فرهنگنامهها بررسی شدهاند.
پایانبخش کتاب اختصاص به کتابشناسی احمد آرام دارد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات