ابن نطاح، محمد بن صالح
ابن نَطّاح، ابوعبدالله محد بن صالح بن مهران نطاحی بصری(متوفای 252ق/866م)، محدث، نسبشناس و مورخ. برخی کنیه او را ابوجعفر و ابوحصون هاشمی و ابوالتیّاح نیز گفتهاند.
نسب
شهرت وی به ابن نطاح به دلیل انتساب او به نیایش نطّاح است. او از موالی بنی هاشم بود و از اینرو به هاشمی نیز شهرت داشت.
زادگاه
وی در بصره زاده شد و احتمالاً در همانجا رشد و پرورش یافت و آنگاه به بغداد سفر کرد.
مشایخ
مهمترین مشایخ روایی او عبارتند از: ابوالحسن علی بن محمد مدائنی، حسن بن میمون نصری، ابوعبیده معمر بن مثنّی و محمد بن عمر واقدی. ابن نطاح محدث معتبری بود و از بسیاری از راویان سدۀ 2ق/8م چون ابوعاصم، محمد بن عبدالله و از معتمر بن سلیمان و معاصرانش و دیگران حدیث نقل کرده است. ابن حبان از طریق عمرو بن محمد همدانی از او روایت کرده و او را از ثقات دانسته است. در عین حال بیشترین شهرت و اعتبار او در تاریخنگاری است. آثار یافت نشده ابن نطاح از این قرارند:
- افخاذ العرب
- انساب ازد عمان
- البیوتات
- الرد علی ابی عبیدﺓ فی کتاب الدیباج
- الدولة العباسیة و مقتل زید بن علی(ع).
ابوالفرج در الاغانی بخشهایی از آثار او را آورده است. مهمترین اثر وی، الدولة العباسیة است که درباره دولت عباسیان نگاشته است. خطیب بغدادی این اثر را نخستین تألیف در تاریخ عباسیان میشمارد، در حالی که ابن ندیم در بیان احوال مدائنی، استاد ابن نطاح، آورده است که وی دربارۀ خلافت سفّاح، منصور، مهدی، هادی، هارون و امین کتابی پرداخته است. روزنتال نیز احتمال میدهد که کتاب ابن نطاح پیراستۀ کتاب استادش حسن بن میمون و یا ذیلی بر آن باشد.
به هر حال کتاب ابن نطاح یکی از چند کتاب نخستین و مهم در تاریخ خلفای عباسی بوده و نوشتههای او به علت شهرت وی به امانت در نقل، اعتبار بیشتری داشته است.
چیزی که شگفت مینماید این است که این اثر چندان مورد توجه و یا مورد بهرهبرداری مورخان معاصر ابن نطاح و تاریخنگاران بعدی قرار نگرفته است. فقط طبری گاه از روایات او سود جسته و مسعودی نیز از اثر وی یاد کرده است. تاریخنگاران متأخر نیز غالباً، شاید به دلیل دسترسی نداشتن به تألیفات او به یاد و آثارش بسنده کردهاند. با این همه کسان دیگری چون احمد بن علی خزاز، بشر بن موسی اسدی، احمد بن قاسم بن مساور جوهری، هیثم ابن خلف دوری، به آثار او استناد جستهاند. [۱].
پانویس
- ↑ یوسفی اشکوری، حسن، ج5، ص 50