ابن نقرات، علی بن موسی
ابن نَقَرات، ابوالحسن علی بن موسی (515 -593ق/1121-1197)، معروف به ابن ارفع رأس یا ارفع رأسه، دانشمند، ادیب، خطیب و مقری اندلسی.
خاندان
چون از زندگی و احوال او تقریباً هیچ نمیدانیم، ناچار باید به قرائن متمسک شویم: از آنجا که وی به ابن ارفع رأس شهرت داشته، میتوان گمان کرد که از خانوادهای به همین نام که در سدۀ 5ق به عنوان موشح پرداز در شهر طلیطله معروف بوده، برخاسته است.
ولادت
او خود در جیّان به دنیا آمد، اما همه منابع به اتفاق او را ساکن فاس دانستهاند.
تحصیلات و اساتید
وی ظاهراً در همین شهر علم قرائت را نزد ابوعلی عریب، عبدالله بن محمد فهری، ابومحمد شنترینی و دیگران آموخت. علاوه بر اینها به گفته ابن جزری وی همچنین علم قرائت را نزد احمد بن حطیه در مصر فرا گرفت.
شاگردان
از شاگردان وی میتوان از ابوعبدالله قرطبی و ابوالحسن ابن قطان نام برد. ابن محرز نیز از وی اجازه روایت داشته است.
مناصب
به هر حال ابن نقرات علاوه بر تصدی اقراء، خطیب جامع قرویین فاس گردید.
ویژگیها
آنچه در منابع شگفت مینماید، شخصیت دوگانهای است که برای او قائل شدهاند. تنها از او با عنوان صاحب شذور الذهب یاد کردهاند، اما ابن ابار و ابن جزری او را در وصف علمای علم قرائت نهادهاند و گویند شذور الذهب منسوب بدوست. ابن حجر به نقل از ابن رشید او را عدل خوانده و اشاره میکند که وی کتاب موطأ را روایت میکرده و ابوعبدالله مریسی آن را شنیده است، اما او بر حدیث دانی ابن نقرات خرده میگیرد.
تخصص
همانگونه که گفته شد، شهرت ابن نقرات به شذور الذهب وی در علم کیمیاست، تا آنجا که گویند نظیر این شعر در کیمیا، خاصه با این فصاحت الفاظ و زیبایی ترکیبها دیده نشده است. دو جنبه کیمیاگری و شاعری چنان در اثر وی متجلی است که ضربالمثل گونهای درباره او، در کلامی مسجع پدیدار آمد. نیز از او با عنوان شاعر حکیمان و حکیم شاعران یاد شده است.
شاید اگر منظومه بلند وی در علم کیمیا نبود، هیچگاه نامی از وی باقی نمیماند. شهرت این منظومه چنان است که مقری گوید: اگر اندلیسان را هیچ اثری بجز شذور الذهب ابن نفرات نبود، همان کتاب به تنهایی برای اثبات بلاغت آنان کافی بود.
وفات
در سال مرگ او اختلاف است. ابن ابار گوید که وی تا 593ق زنده بوده است، اما ابن عماد مرگ او را در 594ق میداند؛ در حالی که ابن حجر گوید: ابوعبدالله مریسی کتاب موطأ را در 595ق از ابن نقرات شنیده است.
آثار
- شذور الذهب فی صناعة الکیمیا، این اثر که شذور الحکم فی الصناعة الشریفة و یا دیوان الشذور و تحقیق الامور نیز خوانده شده، در 1298ق در بمبئی همراه با شرح جلدکی به چاپ رسیده است.
این اثر شامل مجموعه قصایدی است که بنا به روایات گوناگون بین 1414 و 1490 بیت در بر داشته و سراسر آن به علم کیمیا اختصاص دارد؛ اما از این میان قصیده طائیه او ظاهراً بیش از همه نظر نویسندگان و علما را جلب کرده است. به همین جهت صفدی 46 بیت و ابن شاکر، 39 بیت آن را نقل کردهاند. در این ابیات، قدرت لفظپردازی شاعر که داستان قرآنی موسی(ع) را با تغزل (نسیب و تشبیب) درآمیخته، به خوبی آشکار است.
خود وی نیز شرحی بر شذور الذهب نوشته که در کتابخانه ملی نیویورک موجود است. نیز محمد بن موسی قدسی، این اثر را تخمیس کرده است.
- الجهات فی علم التوجیهات، که درواقع شرحی است بر قصیده سلیمان بن ثابت. نسخههای خطی از آن در پاریس و پرینستون موجود است.
- الطب الروحانی بالقرآن الرحمانی، که درباره رموز ابجد و طلسمات تألیف شده است.
آثار منتسب
بغدادی کتاب الوسم الوسیم عن الحجر الکریم را نیز به وی منسوب کرده است.
باتوجه به آنچه، درباره قرائت و حدیثدانی ابن نقرات گفتیم و نیز باتوجه به آثار او در علم کیمیا و طلسمات، این سؤال به ذهن متبادر میشود که آیا ابن نقرات و ابن رافع رأس، دو تن نبودهاند که بعدها شرح احوالشان درهم آمیخته است؟[۱].
پانویس
- ↑ مسحاح، رضوان، ج5، ص57-58
منابع مقاله
مساح، رضوان، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.