ابن عامر یحصبی، عبدالله‌ بن عامر بن‌ یزید

    از ویکی‌نور
    ابن عامر، ابوعمران‌ عبدالله‌ بن عامر بن‌ یزید یحصبى؛
    NUR00000.jpg
    نام کاملابوعمران‌ عبدالله‌ عامر بن‌ یزید یحصبى؛
    نام‌های دیگرابن عامر، ابوعمران‌ عبدالله‌ عامر بن‌ یزید یحصبى؛
    لقب
    تخلصابن عامر؛
    نسبیحصب‌ از قبایل‌ یمن‌؛
    نام پدرعبدالله‌ بن عامر بن‌ یزید یحصبى؛
    ولادتد 10‌ق؛
    محل تولدبلقاء؛، اردن کنونی؛
    محل زندگیدمشق؛
    رحلت118ق‌؛
    طول عمرحدود 108؛
    خویشاوندان
    دیناسلام؛
    پیشهقاری‌ شام‌ و یكى‌ از قاریان‌ هفتگانه‌؛
    منصبقضاوت، ریاست‌ جامع‌ اموی‌؛‌
    اطلاعات علمی
    درجه علمیقاضی، قاری‌ شام‌ و یكى‌ از قاریان‌ هفتگانه؛‌
    مشایخ‌ معاویه، ابودرداء، مغیره بن‌ ابى‌ شهاب‌ مخزومى،‌ واثله بن‌ اسقع‌، فضاله بن‌ عبید و نعمان‌ بن‌ بشیر؛
    معاصرینابوادریس‌ خولانى‌، ولید بن‌ عبدالملک، بلال‌ بن‌ ابى‌ درداء، سلیمان‌ بن‌ عبدالملک، عمربن‌ عبدالعزیز، عطیه بن‌ قیس‌، خالد ابن‌ یزید؛
    شاگردان‌یحیى‌ بن‌ حارث‌ ذماری‌؛
    برخی آثار1- اختلاف‌ مصاحف‌ الشام‌ و الحجاز و العراق، 2- فى‌ مقطوع‌ القرآن‌ وموصوله؛

    ابن عامر، ابوعمران‌ عبدالله‌ عامر بن‌ یزید یَحصُبی (د 10 محرم‌ 118ق‌/29 ژانویه 736م‌)، قاری‌ شام‌ و یكى‌ از قاریان‌ هفتگانه‌.

    درباره كنیه او اقوال‌ دیگری‌ نیز وجود دارد.

    خاندان

    نسب‌ او به‌ یحصب‌ از قبایل‌ یمن‌ مى‌رسد و گفته‌ شده‌ در میان‌ قاریان‌ هفتگانه‌ تنها وی‌ و ابوعمرو بن‌ علاء نسب‌ عربى‌ داشته‌اند.

    تولد و زادگاه

    براساس‌ روایتى‌ كه‌ خالد ابن‌ یزید از خود ابن‌ عامر نقل‌ كرده، او در 8ق‌/629م‌ در بلقاء (در اردن‌ كنونى‌) به‌ دنیا آمده‌ است‌. در این‌ صورت‌ خاندان‌ او از مسیحیان‌ عربى‌ بوده‌اند كه‌ از یمن‌ به‌ شام‌ كوچ‌ كرده‌ بودند و اسلام‌ آوردن‌ آنان‌ پس‌ از فتح‌ شام‌ (13-14ق‌) صورت‌ گرفته‌ است‌. بنابر روایت‌ مذكور ابن‌ عامر همراه‌ خانواده خود در 17ق‌/638م‌ به‌ دمشق‌ رفته‌ است‌.

    روایت‌ دیگری‌ از یحیى‌ ذماری‌ تولد ابن‌ عامر را در 21ق‌/642م‌ گفته‌ است‌.

    آموختن‌ قرائت‌

    زمانى‌ كه‌ ابن‌ عامر به‌ آموختن‌ قرائت‌ آغاز كرد هنوز برخى‌ از اصحاب‌ پیامبر(ص‌) در شام‌ در قید حیات‌ بودند. در منابع‌ از اینكه‌ ابن‌ عامر از برخى‌ از آنان‌ چون‌ ابودرداء و واثله بن‌ اسقع‌ قرائت‌ آموخته‌ باشد، سخن‌ به‌ میان‌، ولى‌ در مورد اینكه‌ تا چه‌ حد این‌ گزارش‌ها صحیح‌ باشد و در صورت‌ صحت‌، ابن‌ عامر تا چه‌ حد از آنان‌ بهره‌ گرفته‌ است‌، باید تأمل‌ كرد.

    آنچه‌ در منابع‌ مورد تكیه‌ قرار گرفته‌، این‌ است‌ كه‌ ابن‌ عامر قرائت‌ را از شخصى‌ به‌ نام‌ مغیرة بن‌ ابى‌ شهاب‌ مخزومى‌ و او از عثمان‌ فراگرفته‌ است‌، حتى‌ در برخى‌ روایات‌ شامى‌ از قرائت‌ ابن‌ عامر نزد خود عثمان‌ نیز سخن‌ گفته‌ شده‌، ولى‌ چندان‌ مورد تأیید قرار نگرفته ‌است‌.

    سند قرائت‌ ابن‌ عامر

    ریشه‌دار بودن‌ گرایش‌ به‌ عثمان‌ در شام‌ در اثر سلطه امویان‌ و وجهه عثمان‌ به‌ عنوان‌ عاملى‌ برای‌ گردآوری‌ مصحف‌ را نمى‌توان‌ با سند قرائت‌ ابن‌ عامر به‌ عنوان‌ قاری‌ نمونه شام‌ بى‌ارتباط تلقى‌ كرد، چنانكه‌ این‌ سند مایه تفاخر شامیان‌ بوده‌ است‌.

    شاید توجه‌ به‌ همین‌ ارتباط موجب‌ شده‌ تا برخى‌ چون‌ محمد بن‌ جریر طبری‌ سند قرائت‌ ابن‌ عامر را مورد تردید قرار دهند. دور نیست‌ كه‌ این‌ سند عالى‌ از نظر شامیان‌، بیشتر یک سند نمادی‌ باشد تا واقعى‌، به‌ خصوص‌ با عنایت‌ به‌ این‌ نكته‌ كه‌ مغیره بن‌ ابى‌ شهاب‌ جز به‌ عنوان‌ واسطه‌ای‌ بین‌ ابن‌ عامر و عثمان‌ شناخته‌ نشده‌ است‌.

    به‌ هر حال‌ این‌ سند بدون‌ شک در مقبولیت‌ این‌ قرائت‌ نزد شامیان‌ مؤثر افتاده‌ و حتى‌ برخى‌ قرائت‌ ابن‌ عامر را قرائت‌ عثمان‌ قلمداد كرده‌اند.

    مناصب

    آشنایى‌ نزدیک ابن‌ عامر با معاویه‌، بانى‌ خلافت‌ اموی‌ در شام‌، موقع‌ ابن‌ عامر در قرائت‌ آن‌ دیار و حساس‌ بودن‌ نقش‌ قاریان‌ شام‌ در جریان‌های‌ سیاسى‌ سده نخست‌ هجری‌، همگى‌ از عواملى‌ بودند كه‌ به‌ اعتبار ابن‌ عامر در صحنه اجتماعى‌ نیز افزودند.

    به‌ گفته ابن‌ عساكر وی‌ پس‌ از ابوادریس‌ خولانى‌ (د 60ق‌) به‌ قضای‌ شام‌ منصوب‌ شد.

    با به‌ خلافت‌ رسیدن‌ ولید بن‌ عبدالملک و دستور او برای‌ ساختن‌ جامع‌ اموی‌ دمشق‌ در 86ق‌ ابن‌ عامر به‌ عنوان‌ ناظر بر بنای‌ مسجد تعیین‌ و پس‌ از پایان‌ ساختمان‌ عهده‌دار ریاست‌ جامع‌ اموی‌ شد.

    احكام‌ او در مسجد نافذ بود، چنانكه‌ دو تن‌ از عالمان‌ صاحب‌ نام‌ را به‌ جرم‌ بالا رفتن‌ صدایشان‌ به‌ هنگام‌ تدریس‌ تنبیه‌ نمود و عطیه بن‌ قیس‌، قاری‌ دیگر دمشق‌ را به‌ این‌ دستاویز كه‌ دستانش‌ را در نماز بالا برده‌، مورد ضرب‌ قرار داد.

    ابن‌ عامر در دوران‌ ولید، احتمالاً پس‌ از بلال‌ بن‌ ابى‌ درداء در 93ق‌ به‌ عنوان‌ قاضى‌ دمشق‌ تعیین‌ شد.

    از منزلت‌ ابن‌ عامر در دوران‌ سلیمان‌ بن‌ عبدالملک (96-99ق‌) اطلاع‌ درستى‌ نداریم‌، اما مى‌دانیم‌ كه‌ در زمان‌ خلافت‌ عمربن‌ عبدالعزیز (99-101ق‌) دیگر قاضى‌ دمشق‌ نبود و حتى‌ عمربن‌ عبدالعزیز به‌ جهت‌ رفتار او با عطیه بن‌ قیس‌ و شاید به‌ جهاتى‌ دیگر از پذیرفتن‌ او به‌ حضور خود امتناع‌ كرد.

    پس‌ از 101ق‌ نیز شاید به‌ سبب‌ كهن‌ سالى‌ وی‌ یا جهات‌ دیگر گزارشى‌ از مناصب‌ سیاسى‌ - اجتماعى‌ ابن‌ عامر به‌ دست‌ نرسیده‌ است‌.

    ابن‌ عامر و مصحف‌ شام

    اگرچه‌ قرائت‌ ابن‌ عامر را تابع‌ نقل‌ سلف‌ دانسته‌اند، ولى‌ مطالعه‌ بر روی‌ موارد اختلاف‌ ابن‌ عامر با دیگر قاریان‌ نشان‌ مى‌دهد كه‌ مصحف‌ شام‌ تأثیر عمیقى‌ بر قرائت‌ او داشته‌. باید گفت‌ به‌ همین‌ جهت‌، نزدیكى‌ مصحف‌ شام‌ به‌ مصحف‌ مدینه‌ موجب‌ شده‌ تا قرائت‌ ابن‌ عامر تا حد زیادی‌ به‌ قرائت‌ نافع‌ مدنى‌ نزدیک بوده‌ و نام‌ آن‌ دو در بسیاری‌ از موارد اختلاف‌ در كنار هم‌ قرار.

    البته‌ در چند مورد معدود پیروی‌ ابن‌ عامر از مصحف‌ شام‌ ثابت‌ نشده‌ است‌.

    در مورد میزان‌ تأثیر لهجه شامى‌ در قرائت‌ ابن‌ عامر نمى‌توان‌ با اطمینان‌ سخن‌ گفت‌، ولى‌ شاید برخى‌ موارد چون‌ فتح‌ تا در «یا ابت‌َ» و ابقای‌ الف‌ در «لكنا» به‌ هنگام‌ وصل‌ بى‌رابطه‌ با لهجه شام‌ نبوده‌ باشد. ترجیح‌ باب‌ تفعیل‌ بر ثلاثى‌ مجرد، صیغه معلوم‌ بر مجهول‌ اندک است‌.

    بنابراین‌ قرائت‌ ابن‌ عامر را از نظر یک نواخت‌ بودن‌ مى‌توان‌ از قانونمندترین‌ قرائات‌ به‌ شمار آورد و همین‌ نكته‌ مایه مباهات‌ برخى‌ از هواداران‌ آن‌ بوده‌ است‌.

    گفته‌ شده‌ برخى‌ از پیشینیان‌ بر ابن‌ عامر در برخى‌ موارد معدود از قرائتش‌ خرده‌ گرفته‌اند، ولى‌ به‌ جزئیات‌ امر اشاره‌ نشده‌ است‌.

    شاگردان و راویان

    مهم‌ترین‌ شاگرد ابن‌ عامر كه‌ عامل‌ اصلى‌ انتقال‌ قرائت‌ وی‌ به‌ آیندگان‌ شد، یحیى‌ بن‌ حارث‌ ذماری‌ است‌.

    دو راوی‌ مشهور قرائت‌ ابن‌ عامر یعنى‌ هشام‌ بن‌ عمار و ابن‌ ذكوان‌ هر دو قرائت‌ ابن‌ عامر را با یک واسطه‌ از یحیى‌ فراگرفته‌اند،

    البته‌ قرائت‌ ابن‌ عامر به‌ روایت‌ دیگر راویان‌ نیز تا اندازه‌ای‌ رواج‌ داشته‌ است‌.

    بین‌ دو روایت‌ مشهور ابن‌ عامر، یعنى‌ روایت‌ هشام‌ و ابن‌ ذكوان‌ اختلافات‌ زیادی‌ دیده‌ مى‌شود كه‌ اغلب‌ نمى‌توان‌ آن‌ را به‌ شخص‌ ابن‌ عامر منسوب‌ دانست‌. به‌ خصوص‌ در مباحث‌ تجویدی‌ این‌ نكته‌ بیشتر به‌ چشم‌ مى‌خورد. گاه‌ تا حدودی‌ مى‌توان‌ با برخى‌ قراین‌ خارجى‌ چون‌ موافقت‌ مصحف‌ شام‌ یكى‌ از دو روایت‌ را بر دیگری‌ ترجیح‌ داد.

    موارد شاذ قرائت

    برخى‌ از موارد شاذ قرائت‌ ابن‌ عامر كه‌ از نظر صحت‌ انتساب‌ قابل‌ تأمل‌ است‌، توسط ابن‌ خالویه‌ در مختصر گردآمده‌ است‌ كه‌ در برخى‌ از این‌ موارد ابن‌ عامر در كنار ابودرداء كه‌ احتمالاً استاد او بود، قرار گرفته‌ است‌.

    در كتب‌ قرائت‌ گاه‌ از ابن‌ عامر به‌ «شامى‌» و همراه‌ ابن‌ كثیر به‌ اِبنان‌ تعبیر مى‌گردد.

    رواج‌ قرائت‌ ابن‌ عامر

    در سده‌های‌ 3 و 4ق‌/9 و 10م‌ قرائت‌ ابن‌ عامر به‌ عنوان‌ قرائتى‌ معتبر در بغداد و دیگر نقاط شناخته‌ شده‌ بود.

    ابوعبید قاسم‌ بن‌ سلام‌، احمد بن‌ جبیر انطاكى‌، اسماعیل‌ بن‌ اسحاق‌ مالكى‌، محمد بن‌ جریر طبری‌ و محمد بن‌ احمد داجونى‌ در آن‌ زمان‌ قرائت‌ او را در كتب‌ خود درج‌ كرده‌ و ابن‌ مجاهد (د 324ق‌) در كتاب‌ السبعه این‌ قرائت‌ را به‌ عنوان‌ یكى‌ از قرائات‌ هفتگانه‌ تثبیت‌ كرد.

    از نظر رواج‌، قرائت‌ ابن‌ عامر در نیمه اول‌ سده 4ق‌/10م‌ نه‌ تنها در سراسر شام‌، بلكه‌ در بلاد جزیره‌ (شمال‌ بین‌النهرین‌) قرائت‌ غالب‌ بود و اندكى‌ نیز در مصر رواج‌ داشت‌. در نیمه دوم‌ همان‌ سده‌ این‌ قرائت‌ نفوذ گذشته‌ را در شمال‌ بین‌النهرین‌ حفظ كرده‌ بود، ولى‌ در شام‌ قرائت‌ ابوعمرو بصری‌ به‌ رقابت‌ با قرائت‌ ابن‌ عامر برخاسته‌ و در سراسر شام‌ غلبه‌ یافته‌ بود و قرائت‌ ابن‌ عامر تنها در دمشق‌ به‌ صورت‌ غالب‌ رواج‌ داشت‌. قرائت‌ او در مصر نیز كم‌رونق‌ترین‌ قرائات‌ سبع‌ بود.

    این‌ ضعف‌ روزافزون‌ در پایان‌ سده 5ق‌/11م‌ به‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود.

    ابن عامر در حدیث

    ابن‌ عامر در بُعد محدودی‌ به‌ حدیث‌ نیز پرداخته‌ و چند حدیث‌ او كه‌ از معاویه‌ شنیده‌، در كتب‌ حدیث‌ از شهرت‌ خاصى‌ برخوردار است‌.

    از دیگر مشایخ‌ او در حدیث‌ واثله بن‌ اسقع‌، فضاله بن‌ عبید و نعمان‌ بن‌ بشیر را مى‌توان‌ نام‌ برد.

    از رجالیان‌ احمد بن‌ حنبل‌، نسائى‌، عجلى‌ و ابن‌ حبان‌ او را ثقه‌ دانسته‌اند.

    ابن‌ عساكر فهرستى‌ از راویان‌ او در حدیث‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌[۱].

    آثار ابن‌ عامر در علوم‌ وابسته‌ به‌ قرائت‌

    1. اختلاف‌ مصاحف‌ الشام‌ و الحجاز و العراق،
    2. فى‌ مقطوع‌ القرآن‌ وموصوله،

    پانویس

    1. پاكتچى‌‌، احمد، ج4، ص177-175

    منابع مقاله

    پاكتچى‌‌، احمد،‌ دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائر‌ةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.

    وابسته‌ها