إرشاد الفقيه إلى معرفة أدلة التنبيه

    از ویکی‌نور
    إرشاد الفقيه إلى معرفة أدلة التنبيه
    إرشاد الفقيه إلى معرفة أدلة التنبيه
    پدیدآورانابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر (نويسنده) ابوالطیب، بهجه یوسف حمد (محقق)
    ناشرمؤسسة الرسالة
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر1416ق - 1996م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    /الف2الف4 176/3 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    إرشاد الفقيه إلی معرفة أدلة التنبيه، اثر ابن کثیر، عمادالدین ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر قرشى (701-774ق)، محدث و فقیه شافعى، شرحی است بر کتاب «التنبيه» نوشته مجدالدین محمد بن یعقوب فیروزآبادى (729-817ق) که با تحقیق بهجت یوسف حمد ابوطیب، منتشر شده است.

    شارح در مقدمه کتاب، به توضیح شیوه کار و کیفیت شرح خویش، پرداخته و محقق نیز آن را در مقدمه خود، بسط و تفصیل داده است. شارح در مقدمه خود، توضیح داده است که بر خود لازم نموده که در تشریح مباحث کتاب، ادله موضوعات مثل حدیث یا روایتی که بتوان از آن به‌عنوان حجت استفاده نمود را ذکر کند و آن را به کتب شش‌گانه معتبر که عبارتند از کتاب‌های بخاری، مسلم، ابوداود، نسایی، ترمذی و ابن ماجه یا غیر آنها نسبت دهد. در این میان، اگر حدیثی در صحیح مسلم و بخاری و یا یکی از آنها بود، به نسبت دادن به هردو منبع یا به یکی از آنها، اکتفا کند؛ در غیر این صورت، از کسی (از اهل کتب معروف) که آن را روایت کرده، یاد نماید و به تبیین صحت و سقم آن روایت، بپردازد[۱].

    از جمله ویژگی‌های کتاب، آن است که شارح به‌منظور جلوگیری از اطاله کلام و طولانی شدن مباحث، همه احادیثی را که درباره موضوع واحد ذکر شده است، نیاورده، بلکه اگر حدیث یا روایتی برای دلالت بر موضوع کافی بوده، به آن اکتفا نموده است؛ در غیر این صورت، آنچه را که سند یا معنای آن روایت را تقویت می‌کند، به آن اضافه نموده است[۲].

    شیوه کار شارح درباره مسائل و موضوعاتی که میان علما، اختلافی بوده و نظرات و آرای مخالف یکدیگر درباره آن، بیان شده است، بدین صورت است که اگر مصنف (صاحب التنبیه)، قول را به‌گونه مطلق آورده، شارح دلیل قول صحیح در نزد اصحاب را مقدم داشته و دلیل وجه دیگر را برای تکمیل فایده، در پی آورده است و متعرض دلیل قول یا وجهی در مسئله که نویسنده آن را نقل نکرده، نشده است؛ مگر اینکه آن قول یا وجه غیر مذکور، از نظر او درست یا نظریه و دیدگاهی راجح باشد. اگر در حدیثی که به‌عنوان دلیل ذکر شده، غموضی وجود داشته باشد، شارح وجه دلالت آن را خاطرنشان کرده است[۳].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ج1، ص10
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    مقدمه محقق.


    وابسته‌ها