أحاديث الشيوخ الكبار
أحاديث الشيوخ الكبار | |
---|---|
پدیدآوران | زين، حمزه (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | اقدم لمخطوطات حديثية |
ناشر | دار الحديث |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2004م , 1424ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
أحاديث الشيوخ الكبار، مجموعهای است حدیثی در شش جزء به نامهای جزء احادیث یزید بن حبیب مصری (متوفی 129 هجری) به روایت لیث بن سعد مضری؛ جزء احادیث ابن جریج مکی (عبدالملک بن عبدالعزیز متوفی 150 هجری) به روایت روح بن عباده قیسی؛ جزء احادیث سفیان بن عیینه هلالی کوفی (متوفی 198 هجری) به روایت علی بن حرب؛ جزء احادیث حسن بن موسی اشیب بغدادی طبری (متوفی 209 هجری) به روایت بشر بن موسی؛ جزء احادیث عفان بن مسلم صفار انصاری بغدادی (متوفی 219 هجری) به روایت حسن بن مسنی؛ و جزء غرائب شعبه بن حجاج واسطی بصری (متوفی 160 هجری) به روایت حسن بن علی جوهری که به همت دکتر حمزه احمد الزین جمعآوری و تحقیق شده است. همانطور که مشخص است موضوع این مجموعه که در یک جلد و به زبان عربی ارائه شده، روایات اسلامی از بزرگان حدیث اهل سنت است.
ساختار
این اثر مجموعهای است از پنج جزء حدیثی بعلاوه یک جزء در غرائب روایی که مجموعاً شش اثر را در خود جمع کرده است. در ابتدای این اثر مقدمهای از محقق ارائه شده است علاوه بر این ایشان، بر هرکدام از این اجزای ششگانه مقدمه نوشته و گاه به ارائه ترجمه هرکدام از راویان و نویسندگان در هر مجموعه حدیثی پرداخته است.
گزارش محتوا
محقق پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اسلام، بر صحابه پیامبر اسلام(ص) رحمت میفرستد و آنان را چراغ در تاریکی و حاملان امانت و روایت پیامبر اکرم(ص) میشمرد. وی سپس با تعابیر ذیل شیوخ کبار (بزرگان حدیث) و ائمه حدیث اهل سنت را میستاید: «و رضی الله عن الشیوخ الکبار الذین ساروا علی دربهم و نهجوا علی نهجهم، فلم یدخروا جهدا فی الأداء، بل هان فی سبیل ذلک کل مشقة و عناء و علموا من بعدهم کیف تکون التضحیة و الفداء. و رضی الله عن الائمة أجمعین الذین حفظوا لنا هذاالدین، فرتبوا أصوله و قننوا قواعده و قدموا لمن بعدهم علی صحائف من ذهب، فسعد بها العجم و العرب و سادوا به کل الأمم غلبا بعد غلب».[۱] دکتر احمد الزین سپس مینویسد: خداوند متکفل حفظ قرآن کریم شده تا بهعنوان معجزه جاودان باقی بماند. همچنین خدای متعال سنت و شریعت خودش را نیز با گماردن اهلی برای حفظ کردن آن، حفظ کرده است و از همین روست که نسل به نسل به دست ما رسیده است. روایاتی که به آسمان وصل میشود، ریشه ستونهایش در اعماق جانها جای دارد و دلها عاشقانه به آن متمایل است. بههرحال ما در جوانی که مشغول آموختن روایات و مباحث سنت نبوی(ص) بودیم گاهی میگفتیم: آیا روزگار چیزی از مرویات ائمه کبار که احادیث و آثار را روایت کردهاند و اصحاب صحاح و سنن از آنها تلقی روایت کردهاند، برای ما باقی گذاشته است یا نه؟ و اساساً آنان چگونه تدوین اسناد میکردند و به متون اعتنا مینمودند؛ زیرا علمایی که این روایات را ذکر کردهاند بهصورت ابداعی و اختراعی به آن نپرداختهاند؛ بلکه در این مسیر به سلف خودشان اقتدا کردهاند. ما با علم به پاسخی که اساتیدمان از این سؤال میدادند این سؤال را داشتیم. سپس چیزی نگذشت تا این امر را با چشمان خود مشاهده کردیم و شرایط با ما یار شد تا در این میراث عظیم خطی شنا کنیم؛ در اینجا بود که گنجهای مخفی و دُرّهای درخشان را مشاهده کردیم و راهی بهجز استخراج این دُرّ و گهرها برای مردم برایمان نماند تا بلکه آنان با چشمان خودشان این ستونهای اساسی را که خانه این علم عظیم بر آن بنا شده را مشاهده کنند، علمی که دنیا برای مدتی طولانی راه آن را برای ما بسته بود.[۲] وی مینویسد: من مدتی در کتابخانه ظاهریه دمشق مشغول تحقیق در کتابهای حدیثی بودم. این مجامیع برای کسانی که فرصت مطالعه در مطولات این کتابها را ندارند، بسیار ارزشمند است. من مسند احمد را برای مدتی طولانی تحقیق کردم، سپس به تحقیق شرح صحیح مسلم قرطبی پرداختم و پسازآن این کتاب را به مشهورترین شروح افزودم، بعدازآن بخشی از شرح سنن ابن ماجه مغلطای را تحقیق کردم و سپس غاية الإحکام في أحادیث الأحكام محب طبری را. با همه این احوالات گویی چیز دیگری در این میان نیاز بود تا اینکه در دبی در امارات متحده عربی صورت مصور این آثار را در مرکز جمعه الماجد دیدم و با خوشحالی به آن پرداختم و یکی یکی این کتابها را خواندم به این امید که خداوند تحقیق در آن را برایم آسان کند. پس از تحقیق در این آثار، به سفارش اساتیدم بر آنها مقدمه نوشتم زیرا قدر این آثار را نمیدانند مگر اساتید خاص آن و پسازآنان طالبان علم و خادمان سنت. برخی از این آثار تحقیق شده در دانشگاه الازهر به چاپ رسید و برخی دیگر در سالانههای دانشکدههای حدیثی و برخی دیگر در مجلات حکمت چاپ شدند. پس از این امر به نصیحت اساتیدم همه این مجموعههای حدیثی را در یک مجلد گردآوری کردم که حاوی کتابهای زیر است؛
- جزء یزید بن حبیب مصری (متوفی 129 هجری) به روایت لیث بن سعد؛ که این اثر را در کتابخانه ظاهریه دمشق تحت شماره 19 از مجموعه شماره 3756 از صفحات اول تا ششم این مجموعه، یافتم.
- جزء ابن جریج عبدالملک بن عبدالعزیز (متوفی 150 هجری) که در مجموعه 3716 از مجموعه 24 در صفحات 117 تا 135 وجود دارد.
- جزء غرائب شعبه بن حجاج (متوفی 160 هجری) که آن را در مجموعه 3830 مجامیع 64 از ابتدای آن تا صفحه 15 یافتم.
- جزء سفیان بن عیینه (متوفی 198 هجری) به روایت علی بن حرب که در مجموعه 3759 مجامیع 22 از ورقه 75 تا 84 آن وجود دارد.
- حدیث ابوزبیر مکی از جابر از خلال صحیح مسلم البته با تحقیق ویژه در روایات تدلیس و عنعنه و روایت مدلسین و آنچه در حکم عنعنه تابعین است.
- اجزای عفان بن مسلم صفار (متوفی 219 هجری) که شامل سه جزء از وی است و اولین جزء آن در مجموعه 3768 مجامیع از 31 ورق تشکیل شده است از 225 تا 238؛ و جزء دوم در مجموعه 3777 مجامیع از 40 ورق تشکیل شده از 227 تا 242؛ و سومین جزء در مجموعه 3860 مجامیع شامل 20 ورق میشود از 103 تا 120.
این روایات برای متخصص در علوم حدیث و سنت و قاریان سنت ارائه میگردد.[۳] در ابتدای هریک از کتابها راویان و طریق آن ذکر شده است، مثلاً در کتاب اول، نوشته شده: «جزء حدیث یزید بن حبیب المتوفی سنة 129 ه بروایة الامام اللیث بن سعد مع مجلس من مجالسه من طریق الأکفانی (هبة الله بن احمد بن محمد) عن محمد بن مکی بن عثمان بن عبدالله الازدی المصری عن الشریف ابی القاسم المیمون بن حمزة العلوی الحسینی عن أحمد بن عبدالوارث بن جریر العسال عن أبی موسی عیسی بن حماد (زغبة) عن اللیث».[۴] محقق کتاب، بر هرکدام از کتابها مقدمه نوشته و گاه به ارائه ترجمه هرکدام از نویسندگان در هر مجموعه حدیثی پرداخته است. در روایتی از کتاب یزید بن حبیب میخوانیم: قرأت علی الشیخ الثقة ابی الفتح محمد بن عبدالباقی بن احمد بن سلیمان حرسه الله فی یوم السبت... حدثني اللیث بن سعد عن خالد بن یزید عن سعید بن الی هلال عن زید بن أسلم أن عبدالله بن عمر دخل علی عبدالله بن مطیع لیالی الحرة فقال ضعوا له وساده، مرحبا بک یا ابا عبدالرحمن هاهنا فاجلس، قال: انی لم آتک کیما أجلس و لکن جئتک لأخبرک شیئا سمعته من رسولالله(ص) سمعت رسولالله یقول: «من نزع یدا من طاعة لقی الله عز و جل لیست له حجة و من مات مفارقا للجماعة مات میتة جاهلیة». در این روایت از قول عبدالله بن عمر نقل شده که در دیدارش با عبدالله بن مطیع روایتی از رسول خدا بر وی خواند با این مضمون که هرکه دست از طاعت خداوند بردارد روز قیامت خدا را بدون حجت ملاقات میکند و آنکه در حال مفارقت از جماعت بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.[۵]
وضعیت کتاب
کتاب، فهرست مطالب ندارد. فهارس فنی کتاب شامل فهرستهای اطراف، أعلام (به تفکیک مردان و زنان) و منابع کتاب، در انتهای اثر ذکر شده است.[۶] صفحات 82 و 83 کتاب حاوی رونوشت نسخه خطی از یکی از کتابهای راویان (یزید بن حبیب) است. محقق این کتاب را به پدرش، استادش شیخ نجیب سراجالدین و دیگر اساتیدش بهویژه استاد محمد عوامه و شیخ زهیر ناصر و شیخ احمد قلاش، مادرش، همسرش و فرزندانش تقدیم کرده است.[۷] ایشان، تصویر نسخههای خطی این مجموعه را در مرکز جمعه ماجد دبی در امارات متحده عربی یافته است.[۸]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.