آفتاب در میان سایه: تفسیری نو از داستان اول مثنوی (پادشاه و کنیزک)
آفتاب در میان سایه: | |
---|---|
پدیدآوران | خدادادی، محمد (نویسنده) |
ناشر | اطلاعات |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 4ـ129ـ435ـ600ـ978 |
موضوع | مولوي، جلالالدين محمدبن محمد، ۶۰۴ - ۶۷۲ق. مثنوي. برگزيده -- نقد و تفسير,مولوي، جلالالدين محمد بن محمد، ۶۰۴ - ۶۷۴ق. مثنوي. دفتر اول. برگزيده -- نقد و تفسير,شعر فارسي -- قرن ۷ق. -- تاريخ و نقد |
کد کنگره | PIR 5301/خ44آ7 |
آفتاب در میان سایه: تفسیری نو از داستان اول مثنوی (پادشاه و کنیزک) تألیف دکتر محمد خدادادی، داستان «پادشاه و کنیزک» که اولین داستان مثنوی معنوی است، رازورمزهای فراوانی در خود نهفته دارد. مولانا در این داستان، بسیاری از موضوعات برجستۀ موردنظر خود را اشارهوار مطرح کرده و در ادامۀ مثنوی، به صورت مفصلتر به آنها اشاره کرده است.
گزارش کتاب
مثنوی معنوی سرشار از داستان و حکایت است؛ اما جناب مولوی به هیچروی قصد داستانپردازی و قصهگویی ندارد. هدف او از بیان داستان و حکایت آن است که مفاهیم متعالی موردنظر خود را به دیگران منتقل سازد. بنابراین کسانی که تنها به ظاهر داستانهای مثنوی توجه میکنند، هرگز به حقیقت آن پی نمیبرند؛ چنانکه خود مولوی میگوید:
ای برادر قصه چون پیمانهای است | معنی اندر وی، مثال دانهای است | |
دانۀ معنی بگیرد مرد عقل | ننگرد پیمانه را گر گشت نقل |
داستان «پادشاه و کنیزک» که اولین داستان مثنوی معنوی است، رازورمزهای فراوانی در خود نهفته دارد. مولانا در این داستان، بسیاری از موضوعات برجستۀ موردنظر خود را اشارهوار مطرح کرده و در ادامۀ مثنوی، به صورت مفصلتر به آنها اشاره کرده است. به عبارت دیگر داستان اول مثنوی، مدخلی است که میتوان سرنخ بیشتر تفکرات برجستۀ مولوی را در آن مشاهده کرد.
مفاهیمی همچون عشق و مراتب آن، پیر و مراد، ولایت، انسان کامل، شمس تبریزی، فناء فی الله، قضا و قدر، ذکر و دعا، رؤیای صادقه، خیال، ادب، طلب، صبر، وقت، رازداری و دهها موضوع دیگر که در زمرۀ اصلیترین تعالیم مولانا به شمار میروند، در ضمن این داستان مطرح شدهاند.
این حکایت، نخستین داستان مثنوی معنوی مولوی است و قرارگرفتن این داستان در پیشانی مثنوی هم بیحکمت نیست. مولوی در ضمن این داستان، بسیاری از عقاید خود را به صورت اشارهوار مطرح میکند و در ادامۀ مثنوی آنها را به تفصیل شرح و تبیین میکند.
ظاهراً چهار حکایت را میتوان از مآخذ این داستان مثنوی به شمار آورد: حکایتهایی از کتابهای فردوس الحکمة، چهار مقاله، اسکندرنامه و مصیبتنامه. از این چهار حکایت، دو حکایت جنبۀ طبی دارد و دو حکایت جنبۀ حکمی و عرفانی.
از دیرباز تاکنون بین شارحان مثنوی، دربارۀ تفسیر این داستان اختلاف نظرهایی وجود داشته است. برخی اصلیترین شخصیت داستان را کنیزک و برخی دیگر محوریترین شخصیت را پادشاه در نظر گرفتهاند. اما به نظر نگارنده، کلیدیترین شخصیت این داستان، طبیب یا حکیم روحانی است و مولانا در همین نخستین داستان مثنوی، درصدد پیریزی و معرفی شخصیتی است که در تمام آثارش او را میستاید.
حکیم روحانی در این داستان، رمزی است از پیر ربانی و ولیّ حق یا انسان کامل. همان کسی که از دیدگاه مولانا، مظهر ذات و صفات الهی و فانی و باقی در اوست. چنین کسی موصوف به صفات الهی است و تمام افعالش، تجلی فعل الهی و عین صواب است.
در بیشتر شرحهایی که بر مثنوی معنوی نوشته شده است، توجه به بیت است؛ یعنی شارحان مثنوی را به صورت بیت به بیت شرح و معنی میکنند و مشکلات لغوی و مفهومی آن را توضیح میدهند؛ در حالی که برای درک صحیح دیدگاههای مولانا شایسته است با یک نگاه کلنگر به مثنوی و مجموعۀ ابیات هر قسمت نگریست. توجه به این نکته لازم است که تفسیر مثنوی مولوی، کاری متفاوت با شرح و تحلیل دیوان امثال شاعرانی چون مسعود سعد و انوری است.
در این کتاب کوشش شده افزون بر توجه به معانی ابیات، با نگاهی کلنگرتر به مفاهیم موجود در این داستان پرداخته شود و موضوعات موردنظر مولوی تا حد امکان به صورت جداگانه ـ و البته بدون آنکه توالی ابیات به هم بریزد ـ مورد بررسی قرار گیرد. افزون بر این سعی شده تا با توجه به دیدگاههای کلی مولوی، که در سرتاسر مثنوی او موج میزند، به این سؤال پاسخ داده شود که چرا مولوی بر خلاف منابع کار خود، قتل زرگر را به این داستان افزوده است. همچنین تلاش شده که به دیدگاههای شمس تبریزی و تأثیر آنها بر اندیشۀ مولوی پرداخته شود؛ کاری که جای خالی آن در تمام شروحی که تاکنون بر مثنوی نگاشته شده است، احساس میشود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات