آسیای میانه: تحول سیاسی - فرهنگی و روزنامه نگاری به زبان فارسی (1320-1289) خورشیدی
آسیای میانه: تحول سیاسی - فرهنگی و روزنامهنگاری به زبان فارسی (1320-1289) خورشیدی | |
---|---|
پدیدآوران | پروین، ناصرالدین (نویسنده) |
ناشر | شیرازه کتاب ما |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۸ش |
شابک | 1-17-6843-622-978 |
موضوع | روزنامهنگاری -- آسیای مرکزی -- تاریخ,روزنامههای فارسی -- آسیای مرکزی,نشریات ادواری فارسی -- آسیای مرکزی |
کد کنگره | PN۵۴۴۹/آ۵،پ۴ |
آسیای میانه: تحول سیاسی - فرهنگی و روزنامهنگاری به زبان فارسی (1320-1289) خورشیدی تألیف ناصرالدین پروین؛ گسسته شدن پیوندهای ایران با حوزهای که اینک به عنوان آسیای میانه یا فرارود از آن یاد میشود. یکی از مهمترین تحولات سیاسی و فرهنگی این منطقه در سدههای اخیر است. این کتاب را میتوان سعی و تلاشی تلقی کرد در بررسی یکی از ادوار متأخر این دگرگونی از طریق بررسی فراز و فرود تعدادی از روزنامههای فارسی زبان آن حوزه در دو دههی نخست استقرار نظام شوروی در آن حوزه.
ساختار
مطالب در قالب سه بخش و شانزده فصل آمده است:
بخش یکم: چکیدهای از تاریخ معاصر فرارود
بخش دوم: مبارزهی سازمان یافته با زبان فارسی
بخش سوم: روزنامهنگاری تاجیکان
گزارش محتوا
پژوهش پیش رو با انگیزههایی چون؛ دلبستگی اکثریت ایرانیان و پژوهندگان تاریخ و ادب به فرهنگ ایرانی و زبان فارسی، دلایل کمرنگ شدن یگانگی فرهنگی و تاریخ روزنامهنگاری ایران آغاز شد. در این نوشتار سخن نویسنده به جمهوریهای کنونی ازبکستان و تاجیکستان (فرارود) اختصاص دارد و آن سرزمین، از نظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی و قومی و زبانی، همواره با سرزمینهای دیگر تفاوتهایی داشته است. واژهی «تاجیک» تاریخچهای شگفت انگیز دارد. گفته شده بخشی از عربان در قلمرو شاهنشاهی ساسانیان و یا نزدیک به پایتخت آنان میزیستهاند. ایرانیان غربی، با توجه به این نام، منسوب به آن قبیله و همهی عربان را «تازیک» یا تاژیک مینامیدند که امروزه به صورت «تازی» برجای مانده است. هنگامی که عربان مسلمان از راه سرزمین ایران قصد فتح سرزمینهای ترکان در بخشهایی از آسیای مرکزی را کردند، آنان نه تنها مهاجمان را به تقلید از ایرانیان تازیک، تاژیک یا تاجیک خواندند؛ بلکه، این نام گذاری را به همسایگان نومسلمانشان که ایرانیان باشند، نیز، بسط دادند و کم کم، منظور از عنوان «تاجیک» ایرانی نژاد یا ایران زبانی شد که در همسایگی ترکان زندگی میکند. به همین سبب، در ادب ما همواره تاجیک در برابر ترک قرار دارد. تمامی نمونههایی که از قدیم دربارهی واژهی تاجیک ذکر میشود، در ربط با ترک است؛ چه در فرارود باشد چه جای دیگر. گاهی، زبان ترک و مغول است که در جاهایی مردم محل را چنین نامیدهاند. تاجیکان فرارود نیز در همسایگی و گاهی همخانگی با ترک زبانان بودند. اطلاق تاجیک به آنان از این روست و شامل دیگر تیرههای ایرانی، چه فارسی زبان و چه غیر از آن نمیشود.
در این کتاب نخست از تاریخ سیاسی و سپس تاریخ فرهنگ مردم فرارود، از حضور روسها در آن سرزمین بزرگ تا پایان جنگ جهانی دوم؛ و سپس مسئله زبان و اختناق زبان فارسی در آن سامان، سخن به میان آمده است. بدیهی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کتابها و مقالههای ارزندهی بسیاری در این زمینهها - بسا به قلم تاجیکان - در ایران به چاپ رسیده است؛ اما بنای نویسنده بر به دست دادن شرحی کلی و بی پیرایه است که در عین حال جامع نیز باشد. وی، به عین نوشتار فارسی نسل تاجیک مقارن ظهور و استقرار بلشویسم توجه کرده و هرجا که نیازی بوده، آن نوشتار را نقل کرده گواه آورده است و این چیزی است که در نوشتارهای خود تاجیکان کمتر به چشم میخورد. پس از آن، به مسئلهی زبان در فرارود پرداخته شده است. در جاهایی از کتاب نوشته و تأکید شده است که تا پیش از تفرقه افکنی پان ترکیستهای ترکیه و تاتارستان و رژیم استالینی، ازبک و تاجیک با فرهنگی بسیار مشابه و با مسالمت تمام در کنار هم میزیستهاند. علاوه بر اینها بخش بزرگی از کتاب، به تاریخ روزنامهنگاری فارسی در فرارود اختصاص داده شده است که مکمل بخشهای پیشین است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران