گلستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۶: خط ۶:
گلستان
گلستان
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[سعدی، مصلح بن عبدالله]] (نويسنده)
[[سعدی، مصلح بن عبدالله]] (نویسنده)


[[ایزدپرست، نورالله]] (به کوشش)
[[ایزدپرست، نورالله]] (به کوشش)
خط ۲۳: خط ۲۳:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18602
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18602
| کتابخوان همراه نور =18085
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۷: خط ۳۸:


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، پس از مقدمه محقق در اشاره به نقص نسخه چاپى، با ديباچه نويسنده آغاز شده و ترتيب مطالب، چون بهشت، به هشت باب اتفاق افتاده و اين بيت كه در يكى از غزل‌هاى خود شيخ آمده، مناسب اين كتابت است:
كتاب، پس از مقدمه محقق در اشاره به نقص نسخه چاپى، با ديباچه نویسنده آغاز شده و ترتيب مطالب، چون بهشت، به هشت باب اتفاق افتاده و اين بيت كه در يكى از غزل‌هاى خود شيخ آمده، مناسب اين كتابت است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''هر باب ازين كتاب نگارین كه بنگرى''|2=''همچون بهشت گويى از آن باب خوش‌تر است''}}
{{ب|''هر باب ازين كتاب نگارین كه بنگرى''|2=''همچون بهشت گويى از آن باب خوش‌تر است''}}
خط ۵۲: خط ۵۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
ديباچه، پس از حمد پروردگار، نعت پيامبر(ص) و ستايش حكمران آن زمان و جانشين و نخست‌وزير او، پيرامون موارد زير مى‌باشد: وابسته نبودن نويسنده به دربار و دستگاه، زمينه تأليف كتاب، گوشه‌نشينى و خاموشى گزيدن و...
ديباچه، پس از حمد پروردگار، نعت پيامبر(ص) و ستايش حكمران آن زمان و جانشين و نخست‌وزير او، پيرامون موارد زير مى‌باشد: وابسته نبودن نویسنده به دربار و دستگاه، زمينه تأليف كتاب، گوشه‌نشينى و خاموشى گزيدن و...


باب اول، در سيرت پادشاهان بوده و داراى چهل و دو مثل نثر آميخته با نظم و دو مثنوى حكمت و اندرز است.
باب اول، در سيرت پادشاهان بوده و داراى چهل و دو مثل نثر آميخته با نظم و دو مثنوى حكمت و اندرز است.
خط ۹۵: خط ۹۶:
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، مسلمان است و متدين، عارف‌مسلك، فرهيخته و مهذّب و بافرهنگ كه فرهنگ پيش از خود را به‌عنوان پشتوانه‌اى براى آثار خويش قرار داده است و از آن به‌طرزى نيكو در آثار خود استفاده برده؛ بدين سبب خواننده فارسى‌زبان، آثار سعدى را آيينه فرهنگ گذشته خويش مى‌بيند و از نظر ذهنى و فكرى و فرهنگى با آن‌ها احساس بيگانگى نمى‌كند. سخن از دين، قرآن، فقه، كعبه، درويش و... گفتن و از حاتم طايى، لقمان حكيم، فريدون، كيخسرو، ضحاك، محمود، اياز و حجاج يوسف نام بردن و ده‌ها نمونه ديگر ازين دست، نمونه‌هاى بارز و ممتازى است بر اين مدعا و اگر نيك بنگريم هيچ جاى گلستان را با فرهنگ گذشته خويش بيگانه نمى‌بينيم؛ به همين سبب فضاى گلستان را فضاى زندگى و جامعه خود مى‌يابيم كه براى ما مأنوس و مألوف است<ref>همان، ص 123</ref>
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]]، مسلمان است و متدين، عارف‌مسلك، فرهيخته و مهذّب و بافرهنگ كه فرهنگ پيش از خود را به‌عنوان پشتوانه‌اى براى آثار خويش قرار داده است و از آن به‌طرزى نيكو در آثار خود استفاده برده؛ بدين سبب خواننده فارسى‌زبان، آثار سعدى را آيينه فرهنگ گذشته خويش مى‌بيند و از نظر ذهنى و فكرى و فرهنگى با آن‌ها احساس بيگانگى نمى‌كند. سخن از دين، قرآن، فقه، كعبه، درويش و... گفتن و از حاتم طايى، لقمان حكيم، فريدون، كيخسرو، ضحاك، محمود، اياز و حجاج يوسف نام بردن و ده‌ها نمونه ديگر ازين دست، نمونه‌هاى بارز و ممتازى است بر اين مدعا و اگر نيك بنگريم هيچ جاى گلستان را با فرهنگ گذشته خويش بيگانه نمى‌بينيم؛ به همين سبب فضاى گلستان را فضاى زندگى و جامعه خود مى‌يابيم كه براى ما مأنوس و مألوف است<ref>همان، ص 123</ref>


در زبان فارسى، كمتر شاعر و نويسنده‌اى را مى‌شناسیم كه چون سعدى صاحب طبعى روان و موزون باشد و بر الفاظ مسلّط. تسلّط او بر واژگان آن‌چنان است كه هيچ‌يك از كلمات او را چه در نثر و چه در نظم، نمى‌توان جابه‌جا كرد و هيچ واژه‌اى را نمى‌توان تغيير داد. بسيارى از اشعار او، از نظر مقام كلمات در جمله و ارتباط آن‌ها با يكديگر، هم به لحاظ دستورى و هم به لحاظ معانى و بيان، آن‌چنان مناسب افتاده است كه اگر بيت او را به نثر بنویسیم و نثر او را به نثر امروزى بدل كنيم نيز همان حالت را خواهد داشت<ref>همان، ص 124</ref>
در زبان فارسى، كمتر شاعر و نویسنده‌اى را مى‌شناسیم كه چون سعدى صاحب طبعى روان و موزون باشد و بر الفاظ مسلّط. تسلّط او بر واژگان آن‌چنان است كه هيچ‌يك از كلمات او را چه در نثر و چه در نظم، نمى‌توان جابه‌جا كرد و هيچ واژه‌اى را نمى‌توان تغيير داد. بسيارى از اشعار او، از نظر مقام كلمات در جمله و ارتباط آن‌ها با يكديگر، هم به لحاظ دستورى و هم به لحاظ معانى و بيان، آن‌چنان مناسب افتاده است كه اگر بيت او را به نثر بنویسیم و نثر او را به نثر امروزى بدل كنيم نيز همان حالت را خواهد داشت<ref>همان، ص 124</ref>


[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] چون شعر مى‌سرايد و نثر مى‌نويسد، گويى كلمات چون سيلى خروشان و سر به نشيب از كوهسار طبعش به‌سوى درياى آثارش روان است؛ بدين سبب، كلام او روان و مؤثر و گيرا و دل‌نشين است؛ آن‌چنان‌كه بسيارى از اشعار و جملات وى با يك‌بار خواندن بر آيينه خاطر نقش مى‌بندد و در ذهن مرتسم مى‌شود. هر صفحه‌اى از گلستان را كه باز كنيم، مثالى و شاهدى بر اين مدعا مى‌توانيم بيابيم. براى پرهيز از تفصيل به اين چند بيت اكتفا مى‌كنيم:<ref>همان، ص 124</ref>
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] چون شعر مى‌سرايد و نثر مى‌نويسد، گويى كلمات چون سيلى خروشان و سر به نشيب از كوهسار طبعش به‌سوى درياى آثارش روان است؛ بدين سبب، كلام او روان و مؤثر و گيرا و دل‌نشين است؛ آن‌چنان‌كه بسيارى از اشعار و جملات وى با يك‌بار خواندن بر آيينه خاطر نقش مى‌بندد و در ذهن مرتسم مى‌شود. هر صفحه‌اى از گلستان را كه باز كنيم، مثالى و شاهدى بر اين مدعا مى‌توانيم بيابيم. براى پرهيز از تفصيل به اين چند بيت اكتفا مى‌كنيم:<ref>همان، ص 124</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش