کلیات اوحدی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'م‎ب' به 'م‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ه' به 'ی‌ه')
خط ۴۵: خط ۴۵:
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نفیسی در بخشی از مقدمه‌اش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] می‌نویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانش‎های رایج روزگار خویش بشمار می‌رفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنوی‎های نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتاب‌های قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاه‌وهشت و پنجاه‌ونه]</ref>.  
نفیسی در بخشی از مقدمه‌اش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] می‌نویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانش‎های رایج روزگار خویش بشمار می‌رفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنوی‌های نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتاب‌های قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاه‌وهشت و پنجاه‌ونه]</ref>.  


در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت می‌نویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>.  
در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت می‌نویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>.  
خط ۶۸: خط ۶۸:
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>‏}}{{پایان شعر}}


از هفت منظومه‌ای که هم‌اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن‎ هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‌ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‌های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‌آید، در متن آن غالباً ً پنج ‎نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‌های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‌شود. هریک از نامه‌ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‌شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خود را‎ به‎ معشوق شرح می‌دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‌گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‎های او معشوق بر سر مهر می‌آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‌شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمودن‎ عاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‌در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‌ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العشاق» اوحدی مراغه‌ای است. از سخن خود اوحدی‎ برمی‌آید که ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‌های سابق طرز و روش او را نداشته است:
از هفت منظومه‌ای که هم‌اکنون‎ به نام «ده‎نامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن‎ هشتم و فقط یکی از‎ آنها‎ در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن‎ هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومه‌ها دارای آرایشی خاص است‎. گذشته از مطالبی که‎ با عنوان‌های ویژه در آغاز و انجام منظومه می‌آید، در متن آن غالباً ً پنج ‎نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ ‎نامه‌های‎ عاشق رد‎ و بدل‎ می‌شود. هریک از نامه‌ها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه‎ است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده‎ است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات‎ بشری همچون شانه و آیینه فرستاده می‌شود. در متن نامه عاشق دلدادگی‎ خود را‎ به‎ معشوق شرح می‌دهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ‎ می‌گوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاری‌های او معشوق بر سر مهر می‌آید و از سخنان انجامین وی معلوم‎ می‌شود‎ که‎ آن همه ناز برای‎ آزمودن‎ عاشق‎ بوده‎ است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون‎ شایسته و خالص به‌در آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته‎‎ است‎. کهن‎ترین‎ ده‎نامه‌ای که با آرایش یادشده در‎ دست‎ است «منطق العشاق» اوحدی مراغه‌ای است. از سخن خود اوحدی‎ برمی‌آید که ده‎نامه او تازگی‎ داشته‎ و ده‎‎نامه‌های سابق طرز و روش او را نداشته است:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۷۸: خط ۷۸:
در ده‎نامه [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‌ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‌سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‌رسد و او از وصل عاشق سر باز می‌زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‌دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‌دهد و [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‌ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‌ای در اشاره به نام‌گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>.
در ده‎نامه [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامه‌ها یک‎درمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به ‎دست باد می‌سپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق می‌رسد و او از وصل عاشق سر باز می‌زند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح می‌دهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت می‌دهد و [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] ده‎نامه را با ذکر حکایت حاجی‌ای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمه‌ای در اشاره به نام‌گذاری ده‎نامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان می‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>.


از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‌های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‌اند. در این منظومه‌های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‌طور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‌اندازی‎های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‌بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‌خوارگی و کشیدن بنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‎های آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعایت‎ سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کمال و پختگی، به خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‌اللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی‎ تمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‎های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است‎ که‎:
از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس‎ سلسله‎ صفویّه سرودن منظومه‌های عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکن‌الدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام ‎جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفته‌اند. در این منظومه‌های معروف، فزون بر مواعظ و نصایح به‌طور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی‎ و سیاسی‎ و چگونگی دست‌اندازی‌های نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کم‌بها شدن رفتارها و سنّت‎های کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به می‌خوارگی و کشیدن بنگ، دغل‎کاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت‎، در‎ میان‎ مردم نیز مورد عنایت قرار‎ گرفته‎ است‎. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنوی‌های آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه‎ با‎ رعایت‎ سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده‎ داشته است. اوحدی، سرودن جام‎ جم‎ را‎ در‎ دوره کمال و پختگی، به خواست غیاث‎الدّین محمّد بن رشیدالدّین‎ فضل‌اللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی‎ تمام‎ بر‎ قامت دانش و ذوق و آگاهی‌های خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است‎ که‎:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''نامه‎ اولیاست این نامه‎''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}}
{{ب|''نامه‎ اولیاست این نامه‎''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش