۸۱٬۹۲۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'موسس' به 'مؤسس') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می رس' به ' میرس') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
خواندنیها در باب تقابلها و مقاومتهای روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان در برابر دولت و کارگزاران فرهنگی در عصر پهلوی کم نیست، اما ایدههای مشترک روشنفکران و دولتمردان و کارگزاران فرهنگی کمتر موضوع بحث و پژوهش بوده است. «پرورش ذوق عامه» که امروز عبارتی منسوخ به نظر | خواندنیها در باب تقابلها و مقاومتهای روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان در برابر دولت و کارگزاران فرهنگی در عصر پهلوی کم نیست، اما ایدههای مشترک روشنفکران و دولتمردان و کارگزاران فرهنگی کمتر موضوع بحث و پژوهش بوده است. «پرورش ذوق عامه» که امروز عبارتی منسوخ به نظر میرسد، یکی از آن ایدههای مشترک است که میتوان در بطن تکوین تاریخی سیاست گذاری فرهنگی دولت مدرن بررسی کرد. سیاست گذاری فرهنگی در معنای عام آن برنامه ریزی سازمان یافتهی دولتها در امور فرهنگی نظیر هنرها، آموزش عمومی و دین است. این کتاب از مباحث مورد توجه سیاست گذاری فرهنگی، تنها به سیاست هنر در افکار و آرای کارگزاران فرهنگی، دولتمردان، مدیران، روشنفکران، هنرمندان و هنردوستان درون دولت در فاصلهی سالهای 1313 تا 1356 میپردازد تا فراز و نشیب سیاست گذاری برای هنرها را با عنایت به ایده «پرورش ذوق عامه» روایت کند. پس آن چه پیش رو دارید تاریخنگاری یک ایده و دو ساحت مهم آن، یکی «پرورش» و دیگری مفهوم «ذوق» نزد عاملان این پرورش است. | ||
سال 1348، شورای عالی فرهنگ و هنر که شورای راهبردی وزارت فرهنگ و هنر بود، متن «سیاست فرهنگی ایران» را پس از توشیح شاه منتشر میکند. «فرهنگ برای همه» یکی از اصول سیاست گذاری فرهنگی در این سند رسمی است که گویی تلویحا به فقدان «فرهنگ» نزد «همه» دلالت دارد. همگانی سازی فرهنگ در سالهای نیمهی دوم دههی 1340 یک سیاست بود. چون پدیدههایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سالهای دههی 1330 به بعد «فیلفارسی»، «تئاتر لاله زاری»، «موسیقی کوچه بازاری» و در یک کلام «ابتذال» نام نهادند، همان فرهنگ عامه پسند بود که در این پژوهش از آن به عنوان حوزههای مقاوم در برابر ایدهی «پرورش ذوق عامه» در سیاست گذاری فرهنگی یاد میشود. زیرا «عامه» در سالهای مورد بحث این کتاب، به خصوص دهههای 1340 و 1350، تودهای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، تودهای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این رو برنامه ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفهای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه پسند در فرمهای فاخر و ابداع ذوق مشروع میشود که در تقابل با ذوق پرورش نیافته و آموزش ندیده عامه است. در این دوران «ابتذال» کلید واژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان «فرهنگ عامه پسند» است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانیهای رسمی تکرار میشود. به زعم آنها، اگر ذوق مردم با سیاست گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفهای دورن آن «پرورش» نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقهی «مبتذل» را در پی خواهد داشت. | سال 1348، شورای عالی فرهنگ و هنر که شورای راهبردی وزارت فرهنگ و هنر بود، متن «سیاست فرهنگی ایران» را پس از توشیح شاه منتشر میکند. «فرهنگ برای همه» یکی از اصول سیاست گذاری فرهنگی در این سند رسمی است که گویی تلویحا به فقدان «فرهنگ» نزد «همه» دلالت دارد. همگانی سازی فرهنگ در سالهای نیمهی دوم دههی 1340 یک سیاست بود. چون پدیدههایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سالهای دههی 1330 به بعد «فیلفارسی»، «تئاتر لاله زاری»، «موسیقی کوچه بازاری» و در یک کلام «ابتذال» نام نهادند، همان فرهنگ عامه پسند بود که در این پژوهش از آن به عنوان حوزههای مقاوم در برابر ایدهی «پرورش ذوق عامه» در سیاست گذاری فرهنگی یاد میشود. زیرا «عامه» در سالهای مورد بحث این کتاب، به خصوص دهههای 1340 و 1350، تودهای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، تودهای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این رو برنامه ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفهای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه پسند در فرمهای فاخر و ابداع ذوق مشروع میشود که در تقابل با ذوق پرورش نیافته و آموزش ندیده عامه است. در این دوران «ابتذال» کلید واژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان «فرهنگ عامه پسند» است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانیهای رسمی تکرار میشود. به زعم آنها، اگر ذوق مردم با سیاست گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفهای دورن آن «پرورش» نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقهی «مبتذل» را در پی خواهد داشت. |