پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۹: خط ۴۹:
    # آیات 30 تا 33 سوره مبارکه بقره: '''وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَ يسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌... و ما كنتم تکتمون''' (و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت : «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را مى‏گمارى که در آن فساد انگیزد و خون‌ها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مى‌کنیم و به تقدیست مى‏پردازیم» فرمود: «من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید»... و آنچه را پنهان می‌داشتید می‌دانم»)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13</ref>.
    # آیات 30 تا 33 سوره مبارکه بقره: '''وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَ يسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌... و ما كنتم تکتمون''' (و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت : «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را مى‏گمارى که در آن فساد انگیزد و خون‌ها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مى‌کنیم و به تقدیست مى‏پردازیم» فرمود: «من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید»... و آنچه را پنهان می‌داشتید می‌دانم»)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13</ref>.
    #:نویسندگان پیرامون این آیه شریفه، ابتدا به این نکته اشاره نموده‌اند که کلمه «خلیفه» در قرآن، جز در دو مورد (آیه 30 سوره بقره که بدان اشاره شد و آیه 26 سوره ص)، در هیچ جای دیگر، به‌صورت مفرد به‌کار نرفته است و پس از اشاره به سایر موارد آن که به‌صورت جمع آمده، از جمله آیه 165 سوره انعام، آیه 14 سوره یونس، 69 سوره اعراف و...<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>، به تبیین مقصود از خلافت در این آیات، پرداخته‌اند. به اعتقاد آنان، شاید در بسیاری از این آیات، خلافت به معنای جایگزینی گذشتگان در زندگی دنیا و جانشین شدن در مقام آنان باشد، که قرائن همراه این آیات نیز این مطلب را تأیید می‌نماید، اما در دو آیه‌ای که خلیفه به‌صورت لفظ مفرد آورده شده، منظور جانشینی خداوند است و به‌عبارت‌دیگر، خلافت الهی را می‌رساند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
    #:نویسندگان پیرامون این آیه شریفه، ابتدا به این نکته اشاره نموده‌اند که کلمه «خلیفه» در قرآن، جز در دو مورد (آیه 30 سوره بقره که بدان اشاره شد و آیه 26 سوره ص)، در هیچ جای دیگر، به‌صورت مفرد به‌کار نرفته است و پس از اشاره به سایر موارد آن که به‌صورت جمع آمده، از جمله آیه 165 سوره انعام، آیه 14 سوره یونس، 69 سوره اعراف و...<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>، به تبیین مقصود از خلافت در این آیات، پرداخته‌اند. به اعتقاد آنان، شاید در بسیاری از این آیات، خلافت به معنای جایگزینی گذشتگان در زندگی دنیا و جانشین شدن در مقام آنان باشد، که قرائن همراه این آیات نیز این مطلب را تأیید می‌نماید، اما در دو آیه‌ای که خلیفه به‌صورت لفظ مفرد آورده شده، منظور جانشینی خداوند است و به‌عبارت‌دیگر، خلافت الهی را می‌رساند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
    ایشان برای اثبات مدعای مزبور، دو دلیل ارائه نموده‌اند:
    #:ایشان برای اثبات مدعای مزبور، دو دلیل ارائه نموده‌اند:
    #:الف)- لفظ مطلق خلیفه، بدون اضافه و اشاره به مورد خلافت، چیزی است که تأکید می‌کند انسان، خلیفه کسی است که او را در این مقام قرار داده است.
    #:الف)- لفظ مطلق خلیفه، بدون اضافه و اشاره به مورد خلافت، چیزی است که تأکید می‌کند انسان، خلیفه کسی است که او را در این مقام قرار داده است.
    #:ب)- در مباحثه‌ای که میان ملائکه و خداوند انجام شده، هنگامی که آنان از معنی قرار دادن خلیفه‌ای که در زمین فساد و خون‌ریزی می‌کند، سؤال نمودند، خداوند پاسخ داد که او چیزی می‌داند که آنها نمی‌دانند و آزمایشی که انجام داد و صلاحیت انسان را برای فراگیری اسماء روشن ساخت، همه این موارد، به‌وضوح، حاکی از این است که خلافتی که در اینجا به آن تکیه می‌شود، جز خلافت الهی، چیز دیگری نیست<ref>ر.ک: همان</ref>.
    #:ب)- در مباحثه‌ای که میان ملائکه و خداوند انجام شده، هنگامی که آنان از معنی قرار دادن خلیفه‌ای که در زمین فساد و خون‌ریزی می‌کند، سؤال نمودند، خداوند پاسخ داد که او چیزی می‌داند که آنها نمی‌دانند و آزمایشی که انجام داد و صلاحیت انسان را برای فراگیری اسماء روشن ساخت، همه این موارد، به‌وضوح، حاکی از این است که خلافتی که در اینجا به آن تکیه می‌شود، جز خلافت الهی، چیز دیگری نیست<ref>ر.ک: همان</ref>.