موس‍وی خ‍وان‍س‍اری، ج‍ع‍ف‍ر ب‍ن‌ ح‍س‍ین‌: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۴۳: خط ۴۳:
جعفر بن حسین موسوی خوانساری دو ساعت مانده به غروب یکشنبه بیستم صفر (روز اربعین) سال 1090ق مصادف با چهاردهم فروردین در زمان شاه سلیمان بن شاه‎عباس ثانی موسوی صفوی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش او را محمدجعفر و کنیه‌اش را ابوالقاسم قرار داد. حسین موسوی خوانساری تاریخ ولادت جعفر را در آخر نسخه کتاب «مطلول» خودش، نوشت.
جعفر بن حسین موسوی خوانساری دو ساعت مانده به غروب یکشنبه بیستم صفر (روز اربعین) سال 1090ق مصادف با چهاردهم فروردین در زمان شاه سلیمان بن شاه‎عباس ثانی موسوی صفوی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش او را محمدجعفر و کنیه‌اش را ابوالقاسم قرار داد. حسین موسوی خوانساری تاریخ ولادت جعفر را در آخر نسخه کتاب «مطلول» خودش، نوشت.


وی پس از رشد و کمال به کنیه معروف شد و امضاهایش را با نام ابوالقاسم جعفر می‎زد. او در اواخر عمر به میر ابوالقاسم خوانساری معروف شد و ازآنجاکه حفیدش میر ابوالقاسم بن حاج سید حسین هم معروف به میر ابوالقاسم شده بود، او را در میان خاندانش، به میر کبیر می‎شناختند که بعدها نیز این شهرت برایش باقی ماند.<ref>ر.ک: روضاتی، سید احمد، ص91-93</ref>
وی پس از رشد و کمال به کنیه معروف شد و امضاهایش را با نام ابوالقاسم جعفر می‎زد. او در اواخر عمر به میر ابوالقاسم خوانساری معروف شد و ازآنجاکه حفیدش میر ابوالقاسم بن حاج سید حسین هم معروف به میر ابوالقاسم شده بود، او را در میان خاندانش، به میر کبیر می‌شناختند که بعدها نیز این شهرت برایش باقی ماند.<ref>ر.ک: روضاتی، سید احمد، ص91-93</ref>


پدرش از علمای بنام عصر خود بود. از میر کبیر، سه دختر و چهار پسر باقی ماند به نام‎های محمد و علی و حسن و حسین که همه باسواد بودند ولی از میان آنان یکی از پسران یعنی حاج سید حسین خوانساری، به مرتبه اجتهاد و مرجعیت رسید و شهرتی در عصر خود پیدا کرد.<ref>ر.ک: همان، ص171</ref>
پدرش از علمای بنام عصر خود بود. از میر کبیر، سه دختر و چهار پسر باقی ماند به نام‎های محمد و علی و حسن و حسین که همه باسواد بودند ولی از میان آنان یکی از پسران یعنی حاج سید حسین خوانساری، به مرتبه اجتهاد و مرجعیت رسید و شهرتی در عصر خود پیدا کرد.<ref>ر.ک: همان، ص171</ref>
خط ۵۷: خط ۵۷:


== اطلاعات علمی ==
== اطلاعات علمی ==
او از ادیبان ماهر زمانش محسوب می‎شد؛ به صرف و نحو و لغت عرب مسلط بود و به زبان عربی و فارسی به‎خوبی شعر می‌گفت. وی کتابی منظوم خالی از الف دارد که در فقه و آداب اسلامی آن را به نظم درآورده است؛ همین مطلب دلالت بر قوت ادبی او دارد چراکه ظاهراً هیچ‎کدام از علما در ارائه چنین اثری بر وی پیشی نگرفته‌اند (هرچند بعدها اشخاص دیگری نیز این کار را کردند). او در زبان فارسی هم بسیار خوش‎قلم بود و کتاب‌های فارسی وی گواه بر این امر است. وی همچنین در فقه هم قوی بوده و کتاب‌هایی در این زمینه دارد مثلاً رساله علمیه و مناسک حج او. میر کبیر در اصفهان و خوانسار مرجع تقلید بود. او علاوه بر حدیث، رجال، تفسیر و تاریخ در کلام، ملل و نحل و سایر علوم عقلی هم تبحر داشت. وی با فلسفه و فلاسفه سخت مخالف بود و فلسفه را به‎قصد رد موارد مخالف کتاب و سنت آموخت.<ref>ر.ک: همان، ص94-97</ref> میر ابوالقاسم، پس از مهاجرت به خوانسار حلقه علمی کوچکی تشکیل داد. شاهزاده مریم بیگم صفوی که از ارادتمندان قدیم میر ابوالقاسم کبیر در اصفهان بود، یک مدرسه در خوانسار، برای شاگردان او ساخت و میر کبیر در آن به تدریس فقه و اصول و رجال مشغول شد. این مدرسه، تاکنون هم از مدارس عامره آن شهر است.<ref>ر.ک: همان، ص145</ref>
او از ادیبان ماهر زمانش محسوب می‌شد؛ به صرف و نحو و لغت عرب مسلط بود و به زبان عربی و فارسی به‎خوبی شعر می‌گفت. وی کتابی منظوم خالی از الف دارد که در فقه و آداب اسلامی آن را به نظم درآورده است؛ همین مطلب دلالت بر قوت ادبی او دارد چراکه ظاهراً هیچ‎کدام از علما در ارائه چنین اثری بر وی پیشی نگرفته‌اند (هرچند بعدها اشخاص دیگری نیز این کار را کردند). او در زبان فارسی هم بسیار خوش‎قلم بود و کتاب‌های فارسی وی گواه بر این امر است. وی همچنین در فقه هم قوی بوده و کتاب‌هایی در این زمینه دارد مثلاً رساله علمیه و مناسک حج او. میر کبیر در اصفهان و خوانسار مرجع تقلید بود. او علاوه بر حدیث، رجال، تفسیر و تاریخ در کلام، ملل و نحل و سایر علوم عقلی هم تبحر داشت. وی با فلسفه و فلاسفه سخت مخالف بود و فلسفه را به‎قصد رد موارد مخالف کتاب و سنت آموخت.<ref>ر.ک: همان، ص94-97</ref> میر ابوالقاسم، پس از مهاجرت به خوانسار حلقه علمی کوچکی تشکیل داد. شاهزاده مریم بیگم صفوی که از ارادتمندان قدیم میر ابوالقاسم کبیر در اصفهان بود، یک مدرسه در خوانسار، برای شاگردان او ساخت و میر کبیر در آن به تدریس فقه و اصول و رجال مشغول شد. این مدرسه، تاکنون هم از مدارس عامره آن شهر است.<ref>ر.ک: همان، ص145</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش