موسوی خمینی، سید روح‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:


=== اولین خطابه رسمى روح‌الله ===
=== اولین خطابه رسمى روح‌الله ===
[[ پرونده: NURعصر امام خمینیJ1.jpg|بندانگشتی|265px| ‏[[ عصر امام خمینی (قدس سره)]] ]]
[[ پرونده: NURعصر امام خمینیJ1.jpg|بندانگشتی|265px| ‏[[ عصر امام خمینی (قدس‌سره)]] ]]
روح‌الله ضمن تحصیل در اراک در مراسم بزرگداشت «رکن اعظم مشروطه»، آیت‌الله سید محمد طباطبائى، اولین خطابه خود را قرائت کرد و تحسین حاضران را برانگیخت. این خطابه در واقع بیانیه‌اى سیاسى بود که به جهت قدردانى از زحمات و خدمات علمدار مشروطیت از جانب حوزه علمیه اراک از زبان یک طلبه جوان قرائت مى‌شد. از قول وى نقل شده: «... پیشنهاد شد منبر بروم، استقبال کردم. آن شب، کم خوابیدم؛ نه از ترس مواجه شدن با مردم، بلکه به خود فکر مى‌کردم فردا باید روى منبرى بنشینم که متعلق به رسول‌الله است. از خدا خواستم مدد کند که از اولین تا آخرین منبرى که خواهم رفت، هرگز سخنى نگویم که جمله‌اى از آن را باور نداشته باشم و این خواستن، عهدى بود که با خدا بستم. اولین منبرم طولانى شد، اما کسى را خسته نکرد... و عده‌اى احسنت گفتند. وقتى به دل مراجعه کردم، از احسنت‌گویى‌ها خوشم آمده بود؛ به همین خاطر دعوت دوم و سوم را رد کردم و چهار سال هرگز به هیچ منبرى پا نگذاردم».<ref>همان</ref>
روح‌الله ضمن تحصیل در اراک در مراسم بزرگداشت «رکن اعظم مشروطه»، آیت‌الله سید محمد طباطبائى، اولین خطابه خود را قرائت کرد و تحسین حاضران را برانگیخت. این خطابه در واقع بیانیه‌اى سیاسى بود که به جهت قدردانى از زحمات و خدمات علمدار مشروطیت از جانب حوزه علمیه اراک از زبان یک طلبه جوان قرائت مى‌شد. از قول وى نقل شده: «... پیشنهاد شد منبر بروم، استقبال کردم. آن شب، کم خوابیدم؛ نه از ترس مواجه شدن با مردم، بلکه به خود فکر مى‌کردم فردا باید روى منبرى بنشینم که متعلق به رسول‌الله است. از خدا خواستم مدد کند که از اولین تا آخرین منبرى که خواهم رفت، هرگز سخنى نگویم که جمله‌اى از آن را باور نداشته باشم و این خواستن، عهدى بود که با خدا بستم. اولین منبرم طولانى شد، اما کسى را خسته نکرد... و عده‌اى احسنت گفتند. وقتى به دل مراجعه کردم، از احسنت‌گویى‌ها خوشم آمده بود؛ به همین خاطر دعوت دوم و سوم را رد کردم و چهار سال هرگز به هیچ منبرى پا نگذاردم».<ref>همان</ref>