مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى'
جز (جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى')
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى')
خط ۴۱: خط ۴۱:




«مهدويت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان ابن عربى)»، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات ابن عربى و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدويت پرداخته است.
«مهدويت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]])»، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدويت پرداخته است.


كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است.
كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است.
خط ۵۲: خط ۵۲:
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است.


نويسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدويت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنان‌كه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاه‌هاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه ابن عربى و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانه‌هايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن‌عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد.
نويسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدويت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنان‌كه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاه‌هاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانه‌هايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن‌عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد.


از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاح‌شناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن‌عربى و برخى شارحان او پرداخته است.
از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاح‌شناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن‌عربى و برخى شارحان او پرداخته است.
خط ۷۵: خط ۷۵:
درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.
درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.


نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، جامى، مولانا، عطار، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، ابن عربى، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و سيد حيدر آملى در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»
نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، جامى، مولانا، عطار، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و سيد حيدر آملى در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»


دوم، به بررسى مهدويت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌عربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.
دوم، به بررسى مهدويت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌عربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش