محمد رشید رضا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ'
جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ')
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۹: خط ۴۹:
در سالهای جوانی به شدت به فرقه صوفی نقشبندیه گرایش پیدا کرد و در حلقه شیخ [[محمود نشّابه طرابلسی]] در آمد.
در سالهای جوانی به شدت به فرقه صوفی نقشبندیه گرایش پیدا کرد و در حلقه شیخ [[محمود نشّابه طرابلسی]] در آمد.


رضا نزد او کتاب مهم حدیثی اربعین نواوی را فراگرفت و اجازه‌ای از استادش در نقل احادیث دریافت کرد. یکی از علمای معروف آن روزگار به نام شیخ [[حسین الجسر]] که بنیانگذار مدرسه ملی اسلامی طرابلس بود نیز اجازه‌ای دیگر به رشید رضا داد تا بدان وسیله تدریس علوم دینی را نماید. سیستم آموزشی جسر در مدرسه اش به نوعی ترکیبی از ساختار قدیمی و سنتی آموزشی دینی به همراه ظواهر مدرن آموزشی محسوب می شد، فی المثل درس‌های ریاضیات، علوم طبیعی، زبان فرانسوی، ترکی و عربی به همراه متون دینی به دانش آموزان آموخته می‌شد.
رضا نزد او کتاب مهم حدیثی اربعین نواوی را فراگرفت و اجازه‌ای از استادش در نقل احادیث دریافت کرد. یکی از علمای معروف آن روزگار به نام شیخ [[حسین الجسر]] که بنیانگذار مدرسه ملی اسلامی طرابلس بود نیز اجازه‌ای دیگر به رشید رضا داد تا بدان وسیله تدریس علوم دینی را نماید. سیستم آموزشی جسر در مدرسه‌اش به نوعی ترکیبی از ساختار قدیمی و سنتی آموزشی دینی به همراه ظواهر مدرن آموزشی محسوب می‌شد، فی المثل درس‌های ریاضیات، علوم طبیعی، زبان فرانسوی، ترکی و عربی به همراه متون دینی به دانش آموزان آموخته می‌شد.


علاقه و شیفتگی رشید رضا به نشر روزنامه و نشریات اصلاحگرانه مذهبی از زمانی آغاز شد که او با نشریه عروة الوثقی [[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی]] آشنا شد..
علاقه و شیفتگی رشید رضا به نشر روزنامه و نشریات اصلاحگرانه مذهبی از زمانی آغاز شد که او با نشریه عروة الوثقی [[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی]] آشنا شد..


 رشید رضا با استفاده از مطالب [[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال]] و [[عبده، محمد|محمد عبده]] که در تبعید فرانسه به سر می‌بردند توانست به خطیبی مذهبی و توانمند در قریه خود تبدیل شود و منبر وعظ مسجد شهر را از آن خود کند که در آن مجالس دروس تفسیر می‌گفت. او در زندگی‌نامه‌ای که از خود برجای گذارده است، خاطر نشان کرده که وی علاوه بر مسجد، به قهوه خانه و محل تجمع افراد می‌رفته و آنها را موعظه می‌کرده است. او با این عمل قصد داشت که به افرادی که به مساجد نمی‌روند نیز سخنان و پندهای مذهبی را برساند. وی همچنین در اقدامی عجیب اتاقی در کنار خانه خود را مخصوص تجمع زنان علاقه مند به مباحث مذهبی قرار داده بود که هر از چندگاهی در آن محل جمع می‌شدند و رشید رضا درباب شرایع و آداب دین برایشان سخنرانی می کرده است.
 رشید رضا با استفاده از مطالب [[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال]] و [[عبده، محمد|محمد عبده]] که در تبعید فرانسه به سر می‌بردند توانست به خطیبی مذهبی و توانمند در قریه خود تبدیل شود و منبر وعظ مسجد شهر را از آن خود کند که در آن مجالس دروس تفسیر می‌گفت. او در زندگی‌نامه‌ای که از خود برجای گذارده است، خاطر نشان کرده که وی علاوه بر مسجد، به قهوه خانه و محل تجمع افراد می‌رفته و آنها را موعظه می‌کرده است. او با این عمل قصد داشت که به افرادی که به مساجد نمی‌روند نیز سخنان و پندهای مذهبی را برساند. وی همچنین در اقدامی عجیب اتاقی در کنار خانه خود را مخصوص تجمع زنان علاقه مند به مباحث مذهبی قرار داده بود که هر از چندگاهی در آن محل جمع می‌شدند و رشید رضا درباب شرایع و آداب دین برایشان سخنرانی می‌کرده است.


رضا در زمان حضورش در طرابلس به دنیای روزنامه نگاری کشانده شد. استادش الجسر، یکی از اولین کسانی بود که پای او را به حلقه‌های روزنامه خوانی شهر باز کرد، رضا در آن ایام مقالات متعددی را در نشریات گوناگون منتشر ساخت و شهرتش به جایی رسید که سردبیری مجله ''ثمرات الفنون'' که توسط روزنامه نگار سوری، عبدالقادر قبانی(1848-1935) در 1876 پایه گذاری شده بود، به وی پیشنهاد شد.  
رضا در زمان حضورش در طرابلس به دنیای روزنامه‌نگاری کشانده شد. استادش الجسر، یکی از اولین کسانی بود که پای او را به حلقه‌های روزنامه خوانی شهر باز کرد، رضا در آن ایام مقالات متعددی را در نشریات گوناگون منتشر ساخت و شهرتش به جایی رسید که سردبیری مجله ''ثمرات الفنون'' که توسط روزنامه نگار سوری، عبدالقادر قبانی(1848-1935) در 1876 پایه گذاری شده بود، به وی پیشنهاد شد.  


رشید رضا در سال 1897م برای جستجوی آزادی بیان بیشتر زادگاه خود را به قصد مصر ترک کرد و چند ماه بعد موفق به انتشار اولین شماره مجله المنار شد که بعدها نام چاپخانه و انتشاراتی بزرگش را نیز به همین نام گذارد.
رشید رضا در سال 1897م برای جستجوی آزادی بیان بیشتر زادگاه خود را به قصد مصر ترک کرد و چند ماه بعد موفق به انتشار اولین شماره مجله المنار شد که بعدها نام چاپخانه و انتشاراتی بزرگش را نیز به همین نام گذارد.


المنار در حقیقت گسترده‌ترین و پرمخاطب‌ترین نشریه چاپی در سطح جهان اسلام بود که برپایه تفاسیر نوگرایانه عبده از قرآن بنا نشو و نما یافته بود و در بالاترین سطح انتشار و مخاطب که در آن روزگار امکان تحقق داشت، دست به دست می گشت. مجموعه تفاسیر عبده از قرآن که برای اولین بار در جامع الازهر ارائه شده بود، پیش از المنار نیز منتشر شده بود، اما رشید رضا پس از مرگ استادش در سال 1905 تصمیم به جمع آوری، تصحیح و انتشار آنها در نشریه خویش گرفت. او این روند را تا زمان مرگ در سال 1935 ادامه داد. تاثیرات غیرقابل انکار و سترگ تفاسیر [[عبده، محمد|عبده]] از متون مقدس اسلام مثل قرآن، بر سطح عمومی اندیشمندان و متفکران آن روز جهان اسلام، وجه دیگری بر اهمیت و تاثیرگذاری المنار در جامعه اسلامی ست.
المنار در حقیقت گسترده‌ترین و پرمخاطب‌ترین نشریه چاپی در سطح جهان اسلام بود که برپایه تفاسیر نوگرایانه عبده از قرآن بنا نشو و نما یافته بود و در بالاترین سطح انتشار و مخاطب که در آن روزگار امکان تحقق داشت، دست به دست می‌گشت. مجموعه تفاسیر عبده از قرآن که برای اولین بار در جامع الازهر ارائه شده بود، پیش از المنار نیز منتشر شده بود، اما رشید رضا پس از مرگ استادش در سال 1905 تصمیم به جمع‌آوری، تصحیح و انتشار آنها در نشریه خویش گرفت. او این روند را تا زمان مرگ در سال 1935 ادامه داد. تاثیرات غیرقابل انکار و سترگ تفاسیر [[عبده، محمد|عبده]] از متون مقدس اسلام مثل قرآن، بر سطح عمومی اندیشمندان و متفکران آن روز جهان اسلام، وجه دیگری بر اهمیت و تاثیرگذاری المنار در جامعه اسلامی ست.


در سالهای بعدی روابط او با شریف حجاز، حسین بن علی حسنه بود تا اینکه امیر سعودی، سعود بن عبدالعزیز به حجاز حمله کرد و در سال 1924م خاندان هاشمی از آن دیار گریختند. رشید رضا پس از این واقعه کوشید بدلیل اهمیتی که برای حجاز در جهان اسلام قائل بود با حکام سعودی ارتباطاتی برقرار کند و مقالاتی در این باب در مجله اش المنار منتشر کرد که بعدها با عنوان «الوهابیون و الحجاز» منتشر شد. او پس از حمایت از وهابیان آماج ردیات و دشمنی‌های شیعیان قرار گرفت. [[امین، سید محسن|سید محسن امین]] نویسنده کتاب [[كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبدالوهاب|کشف الاتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب]] را نگاشت که رشید رضا در کتاب السنة و الشیعة و الوهابیة و الرافضة به او جواب گفت.
در سالهای بعدی روابط او با شریف حجاز، حسین بن علی حسنه بود تا اینکه امیر سعودی، سعود بن عبدالعزیز به حجاز حمله کرد و در سال 1924م خاندان هاشمی از آن دیار گریختند. رشید رضا پس از این واقعه کوشید بدلیل اهمیتی که برای حجاز در جهان اسلام قائل بود با حکام سعودی ارتباطاتی برقرار کند و مقالاتی در این باب در مجله‌اش المنار منتشر کرد که بعدها با عنوان «الوهابیون و الحجاز» منتشر شد. او پس از حمایت از وهابیان آماج ردیات و دشمنی‌های شیعیان قرار گرفت. [[امین، سید محسن|سید محسن امین]] نویسنده کتاب [[كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبدالوهاب|کشف الاتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب]] را نگاشت که رشید رضا در کتاب السنة و الشیعة و الوهابیة و الرافضة به او جواب گفت.


== وفات ==
== وفات ==