مجموعه رسائل (علامه طباطبایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ثـ' به 'ث'
جز (جایگزینی متن - 'رده:25آذر الی 24 دی' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ثـ' به 'ث')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)
| عنوان =مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[طباطبایی، محمدحسین]] (نویسنده)
[[طباطبایی، سید محمدحسین]] (نویسنده)
   
   
[[خسروشاهی، هادی]] (گردآورنده)
[[خسروشاهی، هادی]] (گردآورنده)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| شابک =978-964-09-0067-3
| شابک =978-964-09-0067-3
| تعداد جلد =3
| تعداد جلد =3
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16445
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13799
| کتابخوان همراه نور =13799
| کتابخوان همراه نور =13799
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۳۳: خط ۳۳:
}}
}}


'''مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)''' مشتمل بر پانزده رساله فارسی یا ترجمه شده [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در موضوع فلسفه اسلامی است که به کوشش [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]] چاپ و منتشر شده است.
'''مجموعه رسائل (علامه طباطبایی)''' مشتمل بر پانزده رساله فارسی یا ترجمه شده [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] در موضوع فلسفه اسلامی است که به کوشش [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]] چاپ و منتشر شده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بعضى از این رسائل را مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] خود به فارسى نوشته‌اند مانند: «رساله وحى»- وحى یا شعور مرموز- و «رساله اعجاز و معجزه» و بقیه را که به زبان‎ عربى تألیف شده، اساتید محترمى در تهران‎ و تبریز و حوزه علمیه قم‎ به فارسى ترجمه کرده‌اند که در مقدمه یا مؤخره هر رساله، نام آن بزرگواران آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص12-11</ref>.
بعضى از این رسائل را مرحوم [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] خود به فارسى نوشته‌اند مانند: «رساله وحى»- وحى یا شعور مرموز- و «رساله اعجاز و معجزه» و بقیه را که به زبان‎ عربى تألیف شده، اساتید محترمى در تهران‎ و تبریز و حوزه علمیه قم‎ به فارسى ترجمه کرده‌اند که در مقدمه یا مؤخره هر رساله، نام آن بزرگواران آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص12-11</ref>.


البته این مجموعه رساله‌ها، شامل همه رسائل استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامه‌ها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
البته این مجموعه رساله‌ها، شامل همه رسائل استاد [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامه‌ها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.


عناوین و مباحث مطرح شده در رساله‌های کتاب به‌اختصار بدین شرح است:
عناوین و مباحث مطرح شده در رساله‌های کتاب به‌اختصار بدین شرح است:


1) رساله‌ای در اثـبات‎ واجب‌الوجود؛
1) رساله‌ای در اثبات‎ واجب‌الوجود؛


این رساله از یادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] نقل شده و به قلم [[محمدی گیلانی، محمد|آیت‌الله مـحمدی گـیلانی]] به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجب‌الوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح این‌که واجب‌الوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست می‌نویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>.
این رساله از یادنامه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایی]] نقل شده و به قلم [[محمدی گیلانی، محمد|آیت‌الله محمدی گیلانی]] به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجب‌الوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح این‌که واجب‌الوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست می‌نویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>.


2) رساله‌ای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی.
2) رساله‌ای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی.


رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بی‌شک از مهم‎ترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است‎. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى‎ است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است.
رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بی‌شک از مهم‎ترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است‎. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى‎ است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است.


علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رساله‌هاى توحیدى ایشان است، می‌کوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى
علامه در این رساله که رساله نخست از سلسله رساله‌هاى توحیدى ایشان است، می‌کوشد با تلاشى حکیمانه میان قواعد فلسفى
خط ۶۷: خط ۶۷:
5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علی‌اکبر مهدی‌پور.
5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علی‌اکبر مهدی‌پور.


نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سـال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه‎ و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و سخنان پربار آن‌حضرت، تأکید می‌کند که معارف الهی از سخنان درربار آن‌حضرت می‌جوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت می‌نماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است.
نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه‎ و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و سخنان پربار آن‌حضرت، تأکید می‌کند که معارف الهی از سخنان درربار آن‌حضرت می‌جوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت می‌نماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است.


6) رساله‌ای در اعجاز و معجزه.
6) رساله‌ای در اعجاز و معجزه.
خط ۸۳: خط ۸۳:
این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین می‌خوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم می‌شود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مى‎یابد که آن را علم حضورى مى‌گویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مى‎توان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>.
این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین می‌خوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم می‌شود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مى‎یابد که آن را علم حضورى مى‌گویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مى‎توان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>.


9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری.
9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر [[قوام صفری، مهدی|مهدی قوام صفری]].


آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مى‌گیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کرده‌اند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» می‌شود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشته‌اند که تمام ابواب آن را شامل می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>.
آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مى‌گیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کرده‌اند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» می‌شود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشته‌اند که تمام ابواب آن را شامل می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>.


10) رساله علم امام.
10) رساله علم امام.
خط ۹۱: خط ۹۱:
این رساله به‌طور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|آیت‌الله قاضی طباطبایی]] به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. ‎نویسنده معتقد است که امام(ع)
این رساله به‌طور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|آیت‌الله قاضی طباطبایی]] به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. ‎نویسنده معتقد است که امام(ع)


به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آن‌ها که تحت حس قرار دارند و آن‌ها که بیرون از دایره حس مى‌باشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. ‎علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری می‌داند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب‎ کافى‎ و بصائر و کتب صدوق و کتاب‎ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] و غیر آن‌ها ضبط شده است. به‌موجب اين روايات كه به حد و حصر نمی‌آيد، امام علیه‌السلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همه‌چیز واقف و از همه‌چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجهى مى‎داند. البته در قرآن كريم آياتى داريم كه علم غيب را مخصوص ذات خداى متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار مى‎دهد، ولى استثنايى كه در آيه كريمه «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‎ غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى‎ مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26-27) وجود دارد نشان مى‎دهد كه اختصاص علم غيب به خداى متعال به اين معناست كه غيب را مستقلاً و از پيش خود (بالذات) كسى جز خداى نداند، ولى ممكن است پيغمبران پسنديده به تعليم خدايى بدانند و ممكن است پسنديدگان ديگر نيز به تعليم پيغمبران آن را بدانند، چنان‌که در بسيارى از اين روايات وارد است كه پيغمبر و نيز هر امامى در آخرين لحظات زندگى خود علم امامت را به امام پس از خود مى‎سپارد.<ref>ر.ک: همان، ص244-243</ref>.
به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آن‌ها که تحت حس قرار دارند و آن‌ها که بیرون از دایره حس مى‌باشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. ‎علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری می‌داند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب‎ کافى‎ و بصائر و کتب صدوق و کتاب‎ [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] و غیر آن‌ها ضبط شده است. به‌موجب اين روايات كه به حد و حصر نمی‌آيد، امام علیه‌السلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همه‌چیز واقف و از همه‌چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجهى مى‎داند. البته در قرآن كريم آياتى داريم كه علم غيب را مخصوص ذات خداى متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار مى‎دهد، ولى استثنايى كه در آيه كريمه «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‎ غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى‎ مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26-27) وجود دارد نشان مى‎دهد كه اختصاص علم غيب به خداى متعال به اين معناست كه غيب را مستقلاً و از پيش خود (بالذات) كسى جز خداى نداند، ولى ممكن است پيغمبران پسنديده به تعليم خدايى بدانند و ممكن است پسنديدگان ديگر نيز به تعليم پيغمبران آن را بدانند، چنان‌که در بسيارى از اين روايات وارد است كه پيغمبر و نيز هر امامى در آخرين لحظات زندگى خود علم امامت را به امام پس از خود مى‎سپارد.<ref>ر.ک: همان، ص244-243</ref>.


11) تعلیقات بر [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]].
11) تعلیقات بر [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]].


تعلیقات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] به نوشته سید ابراهیم سید علوی 67 مورد و به رأى محسن کدیور 88 تعلیقه و به گفته احمد عابدى 84 پاورقى است که غالباً ً بسیار کوتاه و خلاصه، اما پرعمق و پرمحتوا هستند. دو تعلیقه علامه در ص 100 و 104 جلد اول‎ «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار]]»، در تفسیر و تحلیل معناى عقل است که با بررسى فلسفى علمى، موجب جنجالى گردید که [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] را از نوشتن تعلیقات بر مجلدات بعدى باز داشت<ref>ر.ک: همان، جلد 3، ص23</ref>.
تعلیقات [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] به نوشته سید ابراهیم سید علوی 67 مورد و به رأى محسن کدیور 88 تعلیقه و به گفته احمد عابدى 84 پاورقى است که غالباً ً بسیار کوتاه و خلاصه، اما پرعمق و پرمحتوا هستند. دو تعلیقه علامه در ص 100 و 104 جلد اول‎ «[[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار]]»، در تفسیر و تحلیل معناى عقل است که با بررسى فلسفى علمى، موجب جنجالى گردید که [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] را از نوشتن تعلیقات بر مجلدات بعدى باز داشت<ref>ر.ک: همان، جلد 3، ص23</ref>.


12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی.
12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی.


از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس‎ [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقه‌هاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف‎ اصول کافى‎ در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمى‌کند، مع‎ذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگ‎مرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقی‌ها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.
از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس‎ [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقه‌هاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف‎ اصول کافى‎ در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمى‌کند، مع‎ذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگ‎مرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقی‌ها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.


13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]].
13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]].
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش