۶٬۵۹۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گـ' به 'گ') |
جز (جایگزینی متن - 'بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام' به 'بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
این رساله بهطور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|آیتالله قاضی طباطبایی]] به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. نویسنده معتقد است که امام(ع) | این رساله بهطور مستقل در سال 1396ق در تبریز با مقدمه [[قاضی طباطبایی، محمدعلی|آیتالله قاضی طباطبایی]] به چاپ رسیده که در این کتاب نیز به جهت تکمیل بحث ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص225، پاورقی1</ref>. نویسنده معتقد است که امام(ع) | ||
به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس مىباشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری میداند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب کافى و بصائر و کتب صدوق و کتاب [[ | به حقایق جهان هستى، در هرگونه شرایطى وجود داشته باشند، به اذن خدا واقف است؛ اعم از آنها که تحت حس قرار دارند و آنها که بیرون از دایره حس مىباشند، مانند موجودات آسمانى و حوادث گذشته و وقایع آینده<ref>ر.ک: همان، ص243</ref>. علامه همچنین راه اثبات علم را از راه نقل روایات متواتری میداند که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب کافى و بصائر و کتب صدوق و کتاب [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] و غیر آنها ضبط شده است. بهموجب اين روايات كه به حد و حصر نمیآيد، امام علیهالسلام از راه موهبت الهى و نه از راه اكتساب، به همهچیز واقف و از همهچیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنى توجهى مىداند. البته در قرآن كريم آياتى داريم كه علم غيب را مخصوص ذات خداى متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار مىدهد، ولى استثنايى كه در آيه كريمه «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن، 26-27) وجود دارد نشان مىدهد كه اختصاص علم غيب به خداى متعال به اين معناست كه غيب را مستقلاً و از پيش خود (بالذات) كسى جز خداى نداند، ولى ممكن است پيغمبران پسنديده به تعليم خدايى بدانند و ممكن است پسنديدگان ديگر نيز به تعليم پيغمبران آن را بدانند، چنانکه در بسيارى از اين روايات وارد است كه پيغمبر و نيز هر امامى در آخرين لحظات زندگى خود علم امامت را به امام پس از خود مىسپارد.<ref>ر.ک: همان، ص244-243</ref>. | ||
11) تعلیقات بر [[ | 11) تعلیقات بر [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]]. | ||
تعلیقات [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید [[ | تعلیقات [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] بر شش جلد نخستین و قسمتى از اول جلد هفتم، چاپ جدید [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] به نوشته سید ابراهیم سید علوی 67 مورد و به رأى محسن کدیور 88 تعلیقه و به گفته احمد عابدى 84 پاورقى است که غالباً ً بسیار کوتاه و خلاصه، اما پرعمق و پرمحتوا هستند. دو تعلیقه علامه در ص 100 و 104 جلد اول «[[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار]]»، در تفسیر و تحلیل معناى عقل است که با بررسى فلسفى علمى، موجب جنجالى گردید که [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى]] را از نوشتن تعلیقات بر مجلدات بعدى باز داشت<ref>ر.ک: همان، جلد 3، ص23</ref>. | ||
12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | 12) تعلیقات بر اصول کافی؛ ترجمه سید ابراهیم سید علوی. | ||
از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس [[ | از جمله آثار محققانه و جاودانه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبائى(ره)]] تعلیقاتى است که ایشان بر برخى متون حدیثى و اعتقادى دارند و اگرچه تعلیقات استاد بر کتاب نفیس [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار]] به عللى دنبال نشد، لیکن تعلیقههاى مقنع و عالمانه ایشان بر کتاب شریف اصول کافى در عین حالی که از چند پاورقى تجاوز نمىکند، معذلک همین چند تعلیقه کوتاه، روشنگر برخى مسائل پیچیده علمى و عقیدتى است. این بزرگمرد علم و معرفت در ذیل احادیث مربوط به: بداء، مشیت و اراده، سعادت و شقاوت، قضا و قدر، خیر و شر، جبر و اختیار و مسائل مشابه دیگر، پاورقیها و توضیحات بسیار ارزنده و مفید و عمیقى دارند<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. | ||
13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]]. | 13) ذوالقرنین یا کورش؛ ترجمه [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]]. |
ویرایش