۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جواد قاسمى' به 'جواد قاسمى ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
اولين مقاله، از نصرتالله آيتى، سيره [[امام على (ع)]] و امام مهدى(عج) در رويارويى با اهل بغى را به صورت تطبيقى بررسى كرده است. | اولين مقاله، از نصرتالله آيتى، سيره [[امام على(ع)]] و امام مهدى(عج) در رويارويى با اهل بغى را به صورت تطبيقى بررسى كرده است. | ||
نويسنده به دنبال اثبات اين است كه براساس آن چه از سيره [[امام على (ع)]] گزارش شده، آن حضرت ابتدا به دعوت و روشنگرى پرداخته و سپس با كسانى جنگيده كه همچنان بر سرپيچى خود از امام، اصرار داشتهاند. آن حضرت همسر و فرزندان آنان را به اسارت نگرفت و اموالشان را به آنان بازگرداند. | نويسنده به دنبال اثبات اين است كه براساس آن چه از سيره [[امام على(ع)]] گزارش شده، آن حضرت ابتدا به دعوت و روشنگرى پرداخته و سپس با كسانى جنگيده كه همچنان بر سرپيچى خود از امام، اصرار داشتهاند. آن حضرت همسر و فرزندان آنان را به اسارت نگرفت و اموالشان را به آنان بازگرداند. | ||
وى معتقد است، براساس رواياتى كه از همگونى سيره امام مهدى(عج) و [[امام على (ع)]] سخن گفتهاند، امام مهدى(عج) نيز پيش از كارزار، به روشنگرى خواهند پرداخت؛ ولى درباره مصونيت همسر، فرزندان و اموال ايشان، بر اين باور است كه سيره امام مهدى(عج) با [[امام على (ع)]] متفاوت خواهد بود؛ زيرا رفتار [[امام على (ع)]] به سبب در نظر گرفتن مصلحت شيعيان در طول تاريخ بوده، ولى امام مهدى(عج) به اعمال چنين مصلحتسنجىهايى نياز نخواهد داشت. | وى معتقد است، براساس رواياتى كه از همگونى سيره امام مهدى(عج) و [[امام على(ع)]] سخن گفتهاند، امام مهدى(عج) نيز پيش از كارزار، به روشنگرى خواهند پرداخت؛ ولى درباره مصونيت همسر، فرزندان و اموال ايشان، بر اين باور است كه سيره امام مهدى(عج) با [[امام على(ع)]] متفاوت خواهد بود؛ زيرا رفتار [[امام على(ع)]] به سبب در نظر گرفتن مصلحت شيعيان در طول تاريخ بوده، ولى امام مهدى(عج) به اعمال چنين مصلحتسنجىهايى نياز نخواهد داشت. | ||
برخى از جامعهشناسان دوره معاصر را دوره گذار از قرائتها و روايتهاى كلان مىنامند، اما سؤال اين است كه نياز به پيامبر معنوى در كدامين دوره بيشتر است؛ دورهاى كه برخى از روى يأس و ترس، آن را عهدى متفاوت با پيش مىبينند، يا دورهاى كه انسان خود را خدا ناميده و از آسمان بريده است؟ يا به ديگر سخن، چه زمانى بشر به پيامبران نياز دارد؛ در عهد كودكى، جوانى يا پيرى؟ در مرحله دوم چگونه پيامبرى او را متقاعد مىسازد؟ | برخى از جامعهشناسان دوره معاصر را دوره گذار از قرائتها و روايتهاى كلان مىنامند، اما سؤال اين است كه نياز به پيامبر معنوى در كدامين دوره بيشتر است؛ دورهاى كه برخى از روى يأس و ترس، آن را عهدى متفاوت با پيش مىبينند، يا دورهاى كه انسان خود را خدا ناميده و از آسمان بريده است؟ يا به ديگر سخن، چه زمانى بشر به پيامبران نياز دارد؛ در عهد كودكى، جوانى يا پيرى؟ در مرحله دوم چگونه پيامبرى او را متقاعد مىسازد؟ |
ویرایش