مجلسی، محمدتقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جز (جایگزینی متن - 'بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام' به 'بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام')
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳۶: خط ۳۶:
|}
|}
</div>
</div>
{{کاربردهای دیگر|مجلسی (ابهام‌ زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|مجلسی (ابهام‌ زدایی)}}
'''محمدتقی بن مقصود علی اصفهانی''' (1003-1070ق)، معروف به '''مجلسی اول''' از علما و محدثان مشهور قرن یازدهم هجری، مدرس حوزه علمیه اصفهان در دوران صفویه و پدر [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر مجلسی]] (صاحب [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]]) و آمنه بیگم  همسر [[مازندرانی، محمدصالح بن احمد|ملا صالح مازندرانی]] است. از جمله آثار ارزشمند وی [[روضة المتقين في شرح من‌ لايحضره‌ الفقيه|روضه المتقین]] و [[لوامع صاحبقراني المشتهر بشرح الفقيه|لوامع صاحب قرانی]]
'''محمدتقی بن مقصود علی اصفهانی''' (1003-1070ق)، معروف به '''مجلسی اول''' از علما و محدثان مشهور قرن یازدهم هجری، مدرس حوزه علمیه اصفهان در دوران صفویه و پدر [[مجلسی، محمدباقر|علامه محمدباقر مجلسی]] (صاحب [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]]) و آمنه بیگم  همسر [[مازندرانی، محمدصالح بن احمد|ملا صالح مازندرانی]] است. از جمله آثار ارزشمند وی [[روضة المتقين في شرح من‌ لايحضره‌ الفقيه|روضه المتقین]] و [[لوامع صاحبقراني المشتهر بشرح الفقيه|لوامع صاحب قرانی]]


خط ۷۲: خط ۶۸:
صاحب حدائق المقربین گفته که ملا محمدتقى تلمیذ ملا عبداللّٰه شوشترى و شیخ بهاءالدین رحمهما اللّٰه بوده و در علم فقه و تفسیر و حدیث و رجال فائق اهل دهر خویش بود و در زهد و تقوى و عبادت و ورع و ترک دنیا تالى تلو استادش ملا عبداللّٰه بوده و پیوسته در ایام حیات خود مشغول به ریاضیات و مجاهدات و تهذیب اخلاق و عبادات و ترویج أحادیث و سعى در حوائج مؤمنین و هدایت خلق بوده و به یمن همتش احادیث اهل‌بیت عصمت علیهم‌السلام انتشار یافت و بنور هدایتش جمع بسیارى هدایت یافتند.
صاحب حدائق المقربین گفته که ملا محمدتقى تلمیذ ملا عبداللّٰه شوشترى و شیخ بهاءالدین رحمهما اللّٰه بوده و در علم فقه و تفسیر و حدیث و رجال فائق اهل دهر خویش بود و در زهد و تقوى و عبادت و ورع و ترک دنیا تالى تلو استادش ملا عبداللّٰه بوده و پیوسته در ایام حیات خود مشغول به ریاضیات و مجاهدات و تهذیب اخلاق و عبادات و ترویج أحادیث و سعى در حوائج مؤمنین و هدایت خلق بوده و به یمن همتش احادیث اهل‌بیت عصمت علیهم‌السلام انتشار یافت و بنور هدایتش جمع بسیارى هدایت یافتند.


و هم نقل فرموده در بعض تألیفات رائقه خویش که اتفاق افتاد از براى من تشرف به زیارت عتبات عالیات پس زمانى که وارد نجف اشرف شدم زمستان داخل شد پس من عزم کردم که طول زمستان را در نجف بمانم پس مالى را که کرایه کرده بودم رد کردم پس شبى در خواب دیدم حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام را که لطف بسیار با من فرمود و فرمایش کرد که بعد از این در اینجا توقف مکن و برو بشهر خودت اصفهان همانا وجود تو نفعش بیشتر است و نیکوتر و چون من بسیار اشتیاق داشتم در تشرف به آستان مقدس مبالغه کردم در استدعاء از آن حضرت که رخصت توقف دهد قبول نفرمود و فرمود که شاه عباس وفات مى‌کند در این سال و مى‌نشیند شاه صفى به جاى او و حادث مى‌شود در بلاد شما فتنه‌هاى سخت و حق تعالى خواست که تو در مثال این فتنه در اصفهان باشى و بذل کنى طاقت خود را در هدایت خلق
و هم نقل فرموده در بعض تألیفات رائقه خویش که اتفاق افتاد از براى من تشرف به زیارت عتبات عالیات پس زمانى که وارد نجف اشرف شدم زمستان داخل شد پس من عزم کردم که طول زمستان را در نجف بمانم پس مالى را که کرایه کرده بودم رد کردم پس شبى در خواب دیدم حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را که لطف بسیار با من فرمود و فرمایش کرد که بعد از این در اینجا توقف مکن و برو بشهر خودت اصفهان همانا وجود تو نفعش بیشتر است و نیکوتر و چون من بسیار اشتیاق داشتم در تشرف به آستان مقدس مبالغه کردم در استدعاء از آن حضرت که رخصت توقف دهد قبول نفرمود و فرمود که شاه عباس وفات مى‌کند در این سال و مى‌نشیند شاه صفى به جاى او و حادث مى‌شود در بلاد شما فتنه‌هاى سخت و حق تعالى خواست که تو در مثال این فتنه در اصفهان باشى و بذل کنى طاقت خود را در هدایت خلق


«أنت ترید أن تجیء إلى باب اللّٰه وحدک و اللّٰه تعالى یرید أن یجیء الیه بیمن هدایتک سبعون ألفا فارجع إلیهم فانه لا بد لک من الرجوع»
«أنت ترید أن تجیء إلى باب اللّٰه وحدک و اللّٰه تعالى یرید أن یجیء الیه بیمن هدایتک سبعون ألفا فارجع إلیهم فانه لا بد لک من الرجوع»
خط ۹۹: خط ۹۵:
پس گفت: به جاى آر یک نماز ظهر و عصر و مغرب بقصد نماز شب و من چنین مى‌کردم
پس گفت: به جاى آر یک نماز ظهر و عصر و مغرب بقصد نماز شب و من چنین مى‌کردم


پس سؤال کردم از حجت علیه السّلام که من نماز شب بکنم  
پس سؤال کردم از حجت علیه‌السّلام که من نماز شب بکنم  


فرمود نماز شب بکن و به جاى نیار مانند آن نماز مصنوعى که مى‌کردى
فرمود نماز شب بکن و به جاى نیار مانند آن نماز مصنوعى که مى‌کردى
خط ۱۱۵: خط ۱۱۱:
پس شیخ گفت بشارت باد ترا به علوم الهیه و معارف یقینیه و تمام آن چه همیشه مى‌خواستى تا آن که گفته پس قلبم ساکن نشد و بیرون رفتم با گریه و تفکر تا آن که در دلم افتاد که بروم به آن سمتى که در خواب به آن جا رفتم پس چون رسیدم به محله دار بطیخ پس دیدم مرد صالحى را که اسمش آقا حسن بود و ملقب به تاج پس چون رسیدم به او و سلام کردم بر او گفت یا فلان کتب وقفیه نزد من است که هر طلبه که از آن مى‌کرد عمل نمى‌کند به شروط وقف و تو عمل مى‌کنى به آن بیا و نظر کن باین کتب و هر چه را که محتاجى به آن بگیر پس با او رفتم در کتابخانه او پس اول کتابى که بمن داد کتابى بود که در خواب دیده بودم پس شروع کردم در گریه و ناله و گفتم مرا کفایت مى‌کند
پس شیخ گفت بشارت باد ترا به علوم الهیه و معارف یقینیه و تمام آن چه همیشه مى‌خواستى تا آن که گفته پس قلبم ساکن نشد و بیرون رفتم با گریه و تفکر تا آن که در دلم افتاد که بروم به آن سمتى که در خواب به آن جا رفتم پس چون رسیدم به محله دار بطیخ پس دیدم مرد صالحى را که اسمش آقا حسن بود و ملقب به تاج پس چون رسیدم به او و سلام کردم بر او گفت یا فلان کتب وقفیه نزد من است که هر طلبه که از آن مى‌کرد عمل نمى‌کند به شروط وقف و تو عمل مى‌کنى به آن بیا و نظر کن باین کتب و هر چه را که محتاجى به آن بگیر پس با او رفتم در کتابخانه او پس اول کتابى که بمن داد کتابى بود که در خواب دیده بودم پس شروع کردم در گریه و ناله و گفتم مرا کفایت مى‌کند


و در خاطر ندارم که خواب را براى او گفتم یا نه و آمدم در نزد شیخ و شروع کردم در مقابله با نسخه او که جد پدر او نوشته بود از نسخه شهید ره و شهید ره نسخه خود را نوشته بود از نسخه عمید الرؤساء و ابن سکون و مقابله کرده بود با نسخه ابن ادریس بدون واسطه یا به یک واسطه و نسخه که حضرت صاحب الأمر علیه السّلام بمن عطا فرمود از خط شهید ره نوشته شده بود و نهایت موافقت داشت با آن نسخه حتى در نسخها که در حاشیه آن نوشته شده بود
و در خاطر ندارم که خواب را براى او گفتم یا نه و آمدم در نزد شیخ و شروع کردم در مقابله با نسخه او که جد پدر او نوشته بود از نسخه شهید ره و شهید ره نسخه خود را نوشته بود از نسخه عمید الرؤساء و ابن سکون و مقابله کرده بود با نسخه ابن ادریس بدون واسطه یا به یک واسطه و نسخه که حضرت صاحب الأمر علیه‌السّلام بمن عطا فرمود از خط شهید ره نوشته شده بود و نهایت موافقت داشت با آن نسخه حتى در نسخها که در حاشیه آن نوشته شده بود


و بعد از آن که فارغ شدم از مقابله شروع کردند مردم در مقابله نزد من و به برکت عطاى حجت علیه السّلام گردید صحیفه کامله در بلاد مانند آفتاب طالع در هر خانه و سیما در اصفهان زیرا که براى اکثر مردم صحیفه‌هاى متعدده است و اکثر ایشان صلحاء و اهل دعا شدند و بسیارى از ایشان مستجاب الدعوة و این آثار معجزه‌ایست از حضرت صاحب علیه السّلام و آن چه خداوند عطا فرمود بمن از برکت صحیفه احصاى آن را نمى‌توانم بکنم.
و بعد از آن که فارغ شدم از مقابله شروع کردند مردم در مقابله نزد من و به برکت عطاى حجت علیه‌السّلام گردید صحیفه کامله در بلاد مانند آفتاب طالع در هر خانه و سیما در اصفهان زیرا که براى اکثر مردم صحیفه‌هاى متعدده است و اکثر ایشان صلحاء و اهل دعا شدند و بسیارى از ایشان مستجاب الدعوة و این آثار معجزه‌ایست از حضرت صاحب علیه‌السّلام و آن چه خداوند عطا فرمود بمن از برکت صحیفه احصاى آن را نمى‌توانم بکنم.


رؤیاى دوم در فضیلت زیارت جامعه و حقانیت او پس فرمود:
رؤیاى دوم در فضیلت زیارت جامعه و حقانیت او پس فرمود:


چون حضرت آفریده‌گار مرا توفیق زیارت امیرالمؤمنین علیه السّلام کرامت فرمود در حوالى روضه مقدسه مشغول به مجاهدات گشتم و به برکت آن بزرگوار مکاشفات بسیار بر من روى داد که عقول ضعیفه آن را متحمل نمى‌تواند شد در آن عالم دیدم بلکه اگر بخواهم مى‌گویم که در میان نوم و یقظه بودم که ناگاه دیدم که در سرّ من رأى هستم و مشهد آنجا را در غایت ارتفاع و زینت دیدم و دیدم لباس سبزى از لباسهاى بهشت بر سر قبر امامین همامین عسکریین افکنده بودند که در دنیا مثل آن را ندیده بودم و آقاى ما حضرت صاحب الأمر صلوات اللّٰه علیه را دیدم که نشسته و بر قبر تکیه کرده و روى آن جناب به جانب در است پس چون آن جناب را دیدم شروع کردم به خواندن زیارت جامعه به صوت بلند مانند مدح گویندگان
چون حضرت آفریده‌گار مرا توفیق زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام کرامت فرمود در حوالى روضه مقدسه مشغول به مجاهدات گشتم و به برکت آن بزرگوار مکاشفات بسیار بر من روى داد که عقول ضعیفه آن را متحمل نمى‌تواند شد در آن عالم دیدم بلکه اگر بخواهم مى‌گویم که در میان نوم و یقظه بودم که ناگاه دیدم که در سرّ من رأى هستم و مشهد آنجا را در غایت ارتفاع و زینت دیدم و دیدم لباس سبزى از لباسهاى بهشت بر سر قبر امامین همامین عسکریین افکنده بودند که در دنیا مثل آن را ندیده بودم و آقاى ما حضرت صاحب الأمر صلوات اللّٰه علیه را دیدم که نشسته و بر قبر تکیه کرده و روى آن جناب به جانب در است پس چون آن جناب را دیدم شروع کردم به خواندن زیارت جامعه به صوت بلند مانند مدح گویندگان


پس چون تمام کردم آن جناب فرمود که خوب زیارتى است عرضه کردم که‌اى آقاى من روحم به فداى تو باد این زیارت جد تست و اشاره کردم به جانب قبر مبارک
پس چون تمام کردم آن جناب فرمود که خوب زیارتى است عرضه کردم که‌اى آقاى من روحم به فداى تو باد این زیارت جد تست و اشاره کردم به جانب قبر مبارک
خط ۱۳۶: خط ۱۳۲:


و همان روز اسباب زیارت فراهم آمد بعد آن که مدتى بود که راه مسدود بود پس موانع رفع شد و با پاى برهنه و پیاده به زیارت آن جناب شرفیاب شدم و شبى در روضه مقدسه مکرر این زیارت را خواندم و در راه و در روضه کرامات عظیمه و معجزات غریبه ظاهر شد.
و همان روز اسباب زیارت فراهم آمد بعد آن که مدتى بود که راه مسدود بود پس موانع رفع شد و با پاى برهنه و پیاده به زیارت آن جناب شرفیاب شدم و شبى در روضه مقدسه مکرر این زیارت را خواندم و در راه و در روضه کرامات عظیمه و معجزات غریبه ظاهر شد.
{{علامتین مجلسی}}
{{محمدتقی مجلسی}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۱۵۷: خط ۱۵۶:
[[رده:امامان جمعه]]
[[رده:امامان جمعه]]
[[رده:امامان جمعه اصفهان]]
[[رده:امامان جمعه اصفهان]]
[[رده:شارحان صحیفه سجادیه]]
۸٬۳۴۸

ویرایش