لشکر قهرمان، امین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR00485.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۳۸: خط ۳۸:
حسن خدمت و سعى و كوشش ميرزا قهرمان به عرض ناصرالدين شاه و به گوش اولياى حكومت مركزى رسيد و به پيشنهاد عزيزخان سردار كل، به دريافت نشان و منصب سرتيپى نايل شد.
حسن خدمت و سعى و كوشش ميرزا قهرمان به عرض ناصرالدين شاه و به گوش اولياى حكومت مركزى رسيد و به پيشنهاد عزيزخان سردار كل، به دريافت نشان و منصب سرتيپى نايل شد.


وى در سال 1282ق به منصب مشير لشكر ارتقاء مقام يافت و سال بعد كه سردار كل را به تهران احضار و به وزارت نظام منصوب كردند، به اتفاق او روانه پايتخت شد. پس از ورود به مركز كشور ، ناصرالدين شاه كه شرح خدمات ميرزا قهرمان را شنيده بود، وى را به امين لشكرى ملقب و به نشان سرتيپى از درجه اول با حمايل آن مفتخر و پس از مدت كوتاهى او را براى رسيدگى به كارهاى نظام و رتق و فتق امور مالياتى، به تبريز فرستاد. وى سال‌ها در تبريز بود تا اين كه به خاطر كارشكنى‌هايى كه در كار پيشكار وليعهد كرد، مويدالدوله وى را به تهران فرستاد و تفصيل تحيكات او و عزيزخان سردار را به عرض شاه رسانيد. ميرزا يوسف مستوفى الممالك نيز كه در اين تاريخ مصدر كار و تقربيا وظايف صدارت را عهدار بود، جانب مويدالدوله را گرفت و روساى لشگرى به حكم شاه امين لشكر را به پاى حساب كشيدند. پس از رسيدگى معلوم شد وى ضمن تنظيم اسناد، هزينه لشكر آذربايجان را بالا كشيده و هفتاد هزار تومان به دولت بدهكار است. عزيزخان مردانگى به خرج داد و اين مبلغ را بر ذمه خود نهاد و گفت ميرزا قهرمان مستخدم من بود و از من مواجب مى‌گرفت و اگر مسامحه و يا تخلف و قصورى شده، مسئوليت آن به عهده اين جانب است. مستوفى الممالك كه با عزيزخان سردار كل رابطه خوبى نداشت، به اين امر رضايت نداد و عزيزخان چون نتوانست اين مبلغ را نقد بپردازد كليه املاكش مصادره و خود محكوم و به دماوند تبعيد شد و سپس به سلطان آباد منقل گرديد.
وى در سال 1282ق به منصب مشير لشكر ارتقاء مقام يافت و سال بعد كه سردار كل را به تهران احضار و به وزارت نظام منصوب كردند، به اتفاق او روانه پايتخت شد. پس از ورود به مركز كشور، ناصرالدين شاه كه شرح خدمات ميرزا قهرمان را شنيده بود، وى را به امين لشكرى ملقب و به نشان سرتيپى از درجه اول با حمايل آن مفتخر و پس از مدت كوتاهى او را براى رسيدگى به كارهاى نظام و رتق و فتق امور مالياتى، به تبريز فرستاد. وى سال‌ها در تبريز بود تا اين كه به خاطر كارشكنى‌هايى كه در كار پيشكار وليعهد كرد، مويدالدوله وى را به تهران فرستاد و تفصيل تحيكات او و عزيزخان سردار را به عرض شاه رسانيد. ميرزا يوسف مستوفى الممالك نيز كه در اين تاريخ مصدر كار و تقربيا وظايف صدارت را عهدار بود، جانب مويدالدوله را گرفت و روساى لشگرى به حكم شاه امين لشكر را به پاى حساب كشيدند. پس از رسيدگى معلوم شد وى ضمن تنظيم اسناد، هزينه لشكر آذربايجان را بالا كشيده و هفتاد هزار تومان به دولت بدهكار است. عزيزخان مردانگى به خرج داد و اين مبلغ را بر ذمه خود نهاد و گفت ميرزا قهرمان مستخدم من بود و از من مواجب مى‌گرفت و اگر مسامحه و يا تخلف و قصورى شده، مسئوليت آن به عهده اين جانب است. مستوفى الممالك كه با عزيزخان سردار كل رابطه خوبى نداشت، به اين امر رضايت نداد و عزيزخان چون نتوانست اين مبلغ را نقد بپردازد كليه املاكش مصادره و خود محكوم و به دماوند تبعيد شد و سپس به سلطان آباد منقل گرديد.


پس از اين كه در سال 1286ق سردار كل باز به پيشكارى آذربايجان رسيد، ميرزا قهرمان هم در تمام اين مدت بيكار بود و عزيزخان سردار كل اين دفعه از ميرزا قهرمان امين لشكر كه سابقا او را بدهكار دولت كرده بود، تبرى جست و از بردن او به آذربايجان و تفويض كارهاى ماليلاتى به وى خودارى نمود. امين لشكر به هر ترتيبى كه بود، با وعده دادن به درباريان، نظر ايشان و شاه را جلب كرد و به تبريز عزيمت نمود. سردار، اول‌بار از پذيرفتن وى سرباز زد؛ ولى او با چرب زبانى و با تقديم رشوه، سردار را فريفت و مشغول كار در تبريز شد.
پس از اين كه در سال 1286ق سردار كل باز به پيشكارى آذربايجان رسيد، ميرزا قهرمان هم در تمام اين مدت بيكار بود و عزيزخان سردار كل اين دفعه از ميرزا قهرمان امين لشكر كه سابقا او را بدهكار دولت كرده بود، تبرى جست و از بردن او به آذربايجان و تفويض كارهاى ماليلاتى به وى خودارى نمود. امين لشكر به هر ترتيبى كه بود، با وعده دادن به درباريان، نظر ايشان و شاه را جلب كرد و به تبريز عزيمت نمود. سردار، اول‌بار از پذيرفتن وى سرباز زد؛ ولى او با چرب زبانى و با تقديم رشوه، سردار را فريفت و مشغول كار در تبريز شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش