كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد (قسم الإلهيات): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد'
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ کشف المراد في شرح تجرید الإعتقاد (قسم الإلهیات) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به [[كشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد (ق...)
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۹۰: خط ۹۰:
حضرت آيت الله سبحانى در بحث قضا و قدر نيز به يك نكته لغوى جالبى اشاره مى‌كند كه در معناى قضا تعابير مختلفى گفته شده است؛ ولى حق اين است كه قضا يك معنا بيشتر ندارد و آن فعل صادره از اتقان است و بقيۀ معانى صورت‌هاى مختلفى از همين يك معنا هستند، ناگفته نماند اين نظريۀ مشهورى از ايشان است كه در مورد كلماتى كه معانى گوناگون دارند با استناد به چند كتاب مثل مقاييس اللغة همۀ معانى مختلف را به يك معنا برمى‌گردانند.
حضرت آيت الله سبحانى در بحث قضا و قدر نيز به يك نكته لغوى جالبى اشاره مى‌كند كه در معناى قضا تعابير مختلفى گفته شده است؛ ولى حق اين است كه قضا يك معنا بيشتر ندارد و آن فعل صادره از اتقان است و بقيۀ معانى صورت‌هاى مختلفى از همين يك معنا هستند، ناگفته نماند اين نظريۀ مشهورى از ايشان است كه در مورد كلماتى كه معانى گوناگون دارند با استناد به چند كتاب مثل مقاييس اللغة همۀ معانى مختلف را به يك معنا برمى‌گردانند.


صاحب تعليقه در فصل اصلحيت خداوند مى‌نويسد: منظور از اصلح؛ يعنى خداوند با بندگانش غير از اصلح براى آنها انجام نمى‌دهد. در مورد اين كلام استشهاد به قول شيخ مفيد مى‌كند كه مى‌فرمايد: ان اللّه تعالى لا يفعل بعباده ما داموا مكلفين الا اصلح الاشياء لهم فى دينهم و دنياهم و انه لا يدّخرهم صلاحا و لا نفعا و إن من اغناه فقد فعل به الا صلح فى التدبير و كذلك من افقره و من اصحّه و من امرضه فالقول فيه كذلك.
صاحب تعليقه در فصل اصلحيت خداوند مى‌نويسد: منظور از اصلح؛ يعنى خداوند با بندگانش غير از اصلح براى آنها انجام نمى‌دهد. در مورد اين كلام استشهاد به قول [[شيخ مفيد]] مى‌كند كه مى‌فرمايد: ان اللّه تعالى لا يفعل بعباده ما داموا مكلفين الا اصلح الاشياء لهم فى دينهم و دنياهم و انه لا يدّخرهم صلاحا و لا نفعا و إن من اغناه فقد فعل به الا صلح فى التدبير و كذلك من افقره و من اصحّه و من امرضه فالقول فيه كذلك.


مقصد چهارم كتاب، در بحث نبوت است ماتن اولين مسئله‌اى كه مطرح مى‌كند، حسن بعثت است كه آيت اللّه سبحانى اين جا تعليقه‌اى دارد، مى‌فرمايد: قبلا گفتيم كه حسن به چهار صورت واجب، مستحب، مباح و مكروه مى‌باشد و اين بدان معناست كه حسن ملازم وجوب نيست؛ در حالى كه خواجه نصيرالدين اين جا از حسن بعثت و وجوب آن را نتيجه مى‌گيرد.
مقصد چهارم كتاب، در بحث نبوت است ماتن اولين مسئله‌اى كه مطرح مى‌كند، حسن بعثت است كه آيت اللّه سبحانى اين جا تعليقه‌اى دارد، مى‌فرمايد: قبلا گفتيم كه حسن به چهار صورت واجب، مستحب، مباح و مكروه مى‌باشد و اين بدان معناست كه حسن ملازم وجوب نيست؛ در حالى كه خواجه نصيرالدين اين جا از حسن بعثت و وجوب آن را نتيجه مى‌گيرد.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
حضرت آيت اللّه سبحانى در بحث از جواز عفو نيز به نكته جالب توجهى اشاره كرده مى‌فرمايند:
حضرت آيت اللّه سبحانى در بحث از جواز عفو نيز به نكته جالب توجهى اشاره كرده مى‌فرمايند:


عفو؛ يعنى محو گناه و مغفرت؛ يعنى ستر گناه كه گاهى در معناى واحدى استعمال مى‌شوند. ايشان در وجوب غفران معصيت به هنگام توبه نيز تعليقه‌اى دارد كه مى‌فرمايد: در وجوب قبول توبه اختلاف است، معتزله به عقلى بود وجوب توبه قائلند؛ اما اماميّه به سمعى بودن آن ايشان به كلامى از شيخ مفيد استناد مى‌كند كه فرموده است: اتفقت الاماميّة على ان قبول التوبه بفضل من اللّه عز و جل و ليس بواجب فى العقول، اسقاطها لما سلف من استحقاق العقاب،لو لا أنّ‌السمع ورد باسقاطها لجاز فى العقول بقاء التائبين على شرط الاستحقاق و رافقهم على ذلك اصحاب الحديث و اجمعت المعتزله على خلافهم و زعموا ان التوبه مسقطة لما سلف من العقاب على الوجوب.
عفو؛ يعنى محو گناه و مغفرت؛ يعنى ستر گناه كه گاهى در معناى واحدى استعمال مى‌شوند. ايشان در وجوب غفران معصيت به هنگام توبه نيز تعليقه‌اى دارد كه مى‌فرمايد: در وجوب قبول توبه اختلاف است، معتزله به عقلى بود وجوب توبه قائلند؛ اما اماميّه به سمعى بودن آن ايشان به كلامى از [[شيخ مفيد]] استناد مى‌كند كه فرموده است: اتفقت الاماميّة على ان قبول التوبه بفضل من اللّه عز و جل و ليس بواجب فى العقول، اسقاطها لما سلف من استحقاق العقاب،لو لا أنّ‌السمع ورد باسقاطها لجاز فى العقول بقاء التائبين على شرط الاستحقاق و رافقهم على ذلك اصحاب الحديث و اجمعت المعتزله على خلافهم و زعموا ان التوبه مسقطة لما سلف من العقاب على الوجوب.


همچنين در بحث از سقوط عقاب با توبه مى‌فرمايند: دو نوع برداشت در اين جا هست، عده‌اى قائلند كه توبه بنفسه اگر جامع شرائط باشد، باعث سقوط عقاب مى‌شود؛ اما عده‌اى مى‌گويند توبه باعث كثرت ثواب مى‌شود كه اين كثرت ثواب باعث سقوط عقاب مى‌گردد كه مصنف به وجه اول قائل شده‌اند.
همچنين در بحث از سقوط عقاب با توبه مى‌فرمايند: دو نوع برداشت در اين جا هست، عده‌اى قائلند كه توبه بنفسه اگر جامع شرائط باشد، باعث سقوط عقاب مى‌شود؛ اما عده‌اى مى‌گويند توبه باعث كثرت ثواب مى‌شود كه اين كثرت ثواب باعث سقوط عقاب مى‌گردد كه مصنف به وجه اول قائل شده‌اند.
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
[[رده:آثار کلی (مناظرات کلامی، مذاهب کلامی)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش